بهبهانه برگزاری نمایشگاه «زیباست ایران و ایرانی» جواد قارایی
سبک و منش زندگی
الهام فخاری
عضو شورای شهر تهران
قاب به قاب روشنایی، پنجره به پنجره زیبایی زندگی است. بیدستکاری افزوده، بیناله و نق، پهنههایی پیش رو گذاشته است تا ایران را در گستره پهناور و گوناگونیهایش بشناسیم و آگاهی فراتر از کوچه پسکوچهها، خانههای ابرشهری و روزمرگیهای دوداندوده برسازیم. نگاه پرشور و زندگی پرفروغ در چشمان پیر و جوان، زن و مرد را پیش روی ما گذاشته است. چنان ژرف و به گونهای گیرا است که گویی ایران راستین را در استواری و شکیبایی این مردمان باید جست. دیداری است با شمار زیادی که با دوربین زندگی نمیکنند، در پی دیده شدن هم نیستند، ولی همینان دیدهبان هستیاند و نگاهبانان راستین پهنه سرزمینی. روشن است که روزمره و زندگی ابرشهری در تهران یا کلانشهرها بههمه ما مجال رفتن به کنار کپرها، پیمودن با سیاهچادرها و زیستن در کنار لنجها را نداده است. آنچه مجال و همتش را نداشتهایم، قابهای جواد قارایی و همکارانش در تالار آبی مجموعه فرهنگی-تاریخی نیاوران، فراهم آورده است. پنجشنبه بخت دیدن گسترهای پرامید و خوشنفس از ایران را در آیین گشایش نمایشگاه عکسهای این مستندساز از ایران داشتم و دیدار و گفتوگو با کسانی چون دکتر محمد درویش و برخی دوستان عکاس حرفهای آخر هفتهام را ساخت. نمایشگاهی که تا بیست و هفتم آذرماه هر روز تا ساعت 18 برپا است. قارایی هم ازجمله کسانی است که ایران را بهجان دوست دارند و نگران حاشیهنشینی، ویرانی روستاها و زیستگاهها، بیتفاوتی مردم بویژه شهرها به بایستگی شناختن سرزمین(خاک و آب و بافت جاندار و سبکهای زندگی) و ازمیان رفتن آیینها و آفریدههای مردمان ایران پهناور هستند. در کنارعکاسی و ساختن مستند چند بخشی «ایرانگرد» که خوشبختانه بارها از شبکههای سیما پخش شده، برای برپایی نهاد آموزشی، کارآفرینی، ترویجی و گردشگری کار کرده و برای باورهای میهندوستانهاش همراهانی دارد. این گویه که «هیچ جامعهای جز جامعه خودمان قدمی برای ایران برنخواهد داشت» هشداری درست و دقیق است. ایران جان و زندگی ما است. میهن، سرزمین، تنها خاک نیست، بلکه پیونددهنده گذشته و اکنون، امروز و آینده و چیستی هویتی ما است. به باور من «ایرانگرد» تنها یک مستند یا مجموعه عکس نیست «انجمن نیکورزی ایرانگرد» یک سبک و منش زندگی است در برههای که هرکس سر خویش گرفته یا بسیاری از نابسامانیها سر به غربت میگذارند شاید کمتر رنج بکشند. فراخوان قارایی و دوستانی چون او فانوسی است در میانه گرد وخاک و ناروشناییها و کوششی است برای پاسداری از ایران، نه تنها بهعنوان جغرافیایی از زمین بلکه به مثابه گسترهای فرهنگی که بسیار پرگنج و گوهر و تا فراسوی مرزهای سیاسی پهناور است. با همه نامهربانی و ناسپاسیهای برخی آدمها، ایران جانجانان همه ما است و افزون بر ایرانزادگان، دلبر مردمانی از دیگر سرزمینها و پناه مهاجران جنگدیده و رنجکشیده کشورهای همسایه و همزبان هم بوده است. با همه تلخیها و گرفتاریهای دوران کنونی، پدیدآوری نهادهایی از این دست را میتوان نشانه توان بهسازی و پاسداری از ایران دانست. گردشگری، آن هم در ایران بهرهمند از گوناگونیها و برخوردار از شور و خواست نسلهایی دانشآموخته و پیجوی بهبود، یکی از راههای آگاهی، دوستداری و مهر، شادی و آزادی و ارزشآفرینی پایدار میتواند باشد. ایران تنها ما در منطقه خودمان نیست، ایران گسترهای است که در میان دود و غبار کلانشهر چشمما نمیبیندش.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه