نگاه اقتصادی از پنجره جمعیتی
علی سعدوندی
اقتصاددان
کشور ایران از سال 2010 وارد پنجره جمعیتی شده است. هنگامی پنجره جمعیتی به روی یک کشور گشوده میشود که بعد از رشد بالای زاد و ولد بهطور ناگهان رشد جمعیت متوقف میشود. این کاهش رشد ناگهانی جمعیت موجب میشود نسبت خردسالان کاهش پیدا کند و از آنجا که در گذشته نرخ رشد جمعیت بالا بوده است، طبیعتاً تعداد افراد کهنسال در جمعیت فعلی نیز کم خواهد بود. این دو نسبت را اگر با هم جمع کنیم و بر افرادی تقسیم کنیم که در سن کار قرار دارند به «نسبت تکفل» میرسیم. این نسبت در دهه 1360 حدود 100 درصد بوده و در سالهای اخیر 40 درصد کاهش پیدا کرده است. ایران بههمراه کرهجنوبی کمترین نسبتها را در دنیا دارد. پس بهترین وضعیت نسبت جمعیتی را در دنیا برای رشد و توسعه در اختیار داریم. معمولاً کشورهایی که این پنجره جمعیتی به رویشان گشوده میشود، نرخهای رشد دو رقمی را تجربه میکنند. اما اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که از سال 2010 با مشکل تحریم مواجه شدیم و در آزادسازی فعالیتهای اقتصادی جدی نبودیم. در واقع این پنجره جمعیتی وبال گردن ما شده و افزایش نرخ بیکاری را بههمراه داشته است.
بجز ایران دو کشور دیگر وارد پنجره جمعیتی شدهاند اما شرایط شان به خوبی ما نیست. کشور ایران و کرهجنوبی بهترین موقعیت را در این زمینه دارند. کشور امارات و قطر مهاجرپذیر است و وضعیت تکفل خوبی هم دارند اما اینها شرایط طبیعی جمعیتی نداشتهاند. در میان کشورهایی که شرایط طبیعی جمعیتی دارند بعد از ایران و کرهجنوبی دو کشور ترکیه و آذربایجان قرار دارند که همسایه ایران هستند. ما اگر بتوانیم یک اتحادیه تجاری از اینها تشکیل بدهیم وضعیت مناسبی خواهیم داشت اما باید دقت کرد که فرصت دیگری هم دراختیار ما قرار گرفته و آن فاصله جمعیتی عراق و افغانستان با ایران است یعنی در حال حاضر که پنجره جمعیتی به روی ایران باز شده است و تا سال 2040 باقی میماند و بعد از آن کشور دچار پیری مفرط میشود اما در آن زمان پنجره جمعیتی به روی عراق و بعد از آن افغانستان باز خواهد شد. اگر کل منطقه به سوی یک همگرایی اقتصادی پیش روند موقعیت مناسبی تا سال 2060 خواهیم داشت.
اگرقدری به گذشته باز گردیم اعداد گویای این حقیقت است که در سال 2010 درآمد سالانه ایران و ترکیه تقریباً معادل هم بود اما در حال حاضر درآمد سرانه ترکیه به دوبرابر ایران رسیده است؛ این درحالی است که از نظر ساختار جمعیتی مانند هم هستیم. متأسفانه نسل دهه 60 ما نسل فراموش شده و از دست رفتهای هستند به این دلیل که آنها از سن ازدواج خارج میشوند و این خسارتهای بزرگی برای کشور است. ما از فرصت جمعیتی که در اختیار داشتیم استفاده نکردیم.
هر وقت تغییرات بهوجود بیاید ما میتوانیم بخشی از خسارت را جبران کنیم. برای تحقق این مهم در ابتدا باید متوجه باشیم که اگر از این فرصت استفاده نکنیم فاجعه اتفاق خواهد افتاد و کشور بدون اینکه زیرساختها را بسازد پیر میشود. من نگران این هستم که وضعیتی مانند کشور اوکراین در ایران بهوجود بیاید.
اگر بخواهیم اصلاحات صورت بگیرد باید بهطور مشخص در جهت گشودن کسب و کار برای نیروی جوان باشیم. اگر انحصار در کانون وکلا، دفترخانهها، داروخانهها و دندانپزشکان شکسته شود، یک میلیون شغل ایجاد میشود. بسیاری از وزارتخانهها در حال حاضر در اعطای مجوز کاهلی میکنند. وزارت علوم، بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار. تا زمانی که اعطای مجوز تسهیل نشود حتی اگر تحریمها هم نباشد، رشدی اتفاق نمیافتد. روزی که جوانان به کسب و کارها وارد شوند همه چیز تغییر میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه