درباره شیوع ویروس کرونای جدید و زندگی روزمره یک تئاتری

در نومیدی بسی امید است




محمدرضا خاکی
استاد دانشگاه، مترجم و کارگردان تئاتر
این روزها شیوع ویروس کرونای جدید (یا نویافته) (موسوم به COVID-19) باعث اضطراب هموطنان شده و کل جهان هم با آن درگیر شده است. مهم‌ترین چیزی که می‌توانم به مردم بگویم این است که در خانه بمانند و خود را قرنطینه کنند. ما باید بیش از هر چیز به افزایش آگاهی درباره مسائل مختلفی چون عواقب بیرون رفتن بپردازیم. وزارت بهداشت با اینکه کمی دیر هشدارداد ولی برخی از مردم آن را زیاد جدی نگرفتند که این نشان از نوعی بی‌انضباطی و بی‌قانونی دارد. باید حرف‌های پزشکان و متخصصان را گوش بدهیم و در خانه بمانیم. باید هر کسی سر جای خودش باشد و امر تخصص را جدی بگیریم و اجازه ندهیم افراد نابلد راهکارهای اشتباه بدهند. باید جلو شایعه و خبرهای کذب را بگیریم. متأسفانه خبرهای بدی از مسافرت رفتن گروهی از مردم به شمال کشور و نوشیدن الکل‌‌های تقلبی شنیدم که حالم را خراب کرده است. متأسفانه از نظم و انضباط دور شده‌ایم و قانون ارزش چندانی ندارد و به اعتماد و یکدلی مردم لطمه خورده است. ما ایرانیان ملت بزرگی هستیم که از قحطی و طاعون و بیماری‌های دیگر گذر کرده‌ایم و جنگ‌های سختی را هم در طول تاریخ داشتیم که از تمام آنها با سر سلامت بیرون آمدیم. نباید وحشت کنیم و تنها به اخبار فضای مجازی اکتفا کنیم و باید روحیه خود را حفظ کنیم.
من خودم را با گفت‌وگو و ترجمه و کتاب خواندن سرگرم کرده‌ام و چون مدرس دانشگاه هستم با دانشجویان و دوستان تئاتری صحبت می‌کنم و از طریق فضای مجازی با دیگران در ارتباط هستم. گاهی در خانه قدم می‌زنم و با همسر و فرزندم گپ می‌زنم و گاهی هم به اخبار رسانه‌های مختلف نگاه می‌کنم. اکنون مشغول ترجمه و تألیف هستم و جالب است که یکی از این کتاب‌هایی که مشغول کار روی آن هستم درباره «اُدیپ» است. همان‌طور که می‌دانید در ماجرای ادیپ با بیماری همه‌گیر طاعون مواجه می‌شویم و چقدر هم این وضعیت با وضعیت استثنایی امروز ارتباط دارد! من تلاش می‌کنم کارهایی را که بلد هستم انجام بدهم و ترجمه کتاب‌هایم را پیش ببرم ولی نمی‌دانم فردا چه می‌شود و آینده چگونه است و در ادامه به چه شکل زندگی خواهیم کرد اما با تمام وجود تلاش می‌کنم امیدم را حفظ کنم. همان‌طور که از گذشته گفته‌اند و در اشعار بزرگانی چون نظامی گنجوی آمده است: «در نومیدی بسی امید است/پایان شب سیه سپید است». چند وقت پیش کتاب «اتاق محقر خیال من» به نویسندگی تادئوش کانتور با ترجمه خود من منتشر شد که برخی از دوستان پیام دادند که در حال مطالعه این کتاب هستند و درباره آن صحبت کردیم و این صحبت‌ها دلگرم‌کننده است. فکر می‌کنم باید بخش عاطفی اجتماع قوی‌تر بشود، زیرا دیدم که برخی ماسک و الکل و مواد ضدعفونی‌کننده را احتکار کردند و با مبالغ گزاف به دست مردم می‌رسانند که اصلاً درست نیست. این مسائل به روان جامعه لطمه‌های جدی وارد می‌کند. اگر دقت کنید یک جمله‌ای در بین مردم رواج دارد و حتی پشت وانت‌ها هم نوشته شده که چنین است: «این نیز بگذرد» و واقعاً تمام این مشکل‌ها می‌گذرند و تنها باید امیدمان را حفظ کنیم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7303/16/538826/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها