#پایان_تعطیلات
یگانه خدامی
با اینکه «فاصلهگذاری اجتماعی» تا ۲۰ فروردین ادامه دارد خیلیها امروز راهی محل کار شدند و پس از تعطیلات و قرنطینه تقریباً به روال قبلی زندگی بازگشتند. هرسال در اولین روز کاری بعد از نوروز شوخیهای زیادی درباره سختی رفتن به سرکار بعد از تعطیلات میخواندیم اما امسال شرایط فرق دارد. کاربرانی از نگرانیشان مینوشتند و اینکه تعطیل نیستند و میترسند مبتلا شوند، بعضیها خسته از قرنطینه از دلتنگی برای کار کردن حرف میزدند و بعضیها هم طبق معمول با این ماجراها شوخی میکردند: «غصه تموم شدن تعطیلات و سرکار رفتن کم بود...استرس آزمایش کرونایی که گرفتنم افتاده تو جونم»، «به قدری از تموم شدن قرنطینه و سرکاررفتن ناراحتم...که هرچقدر خودمو دلداری میدم فایده نداره...صدبارم تصمیم گرفتم به رئیس بگم دیگه نمیام...میخوام بشم دخترخونمون ولی باز...»، «شنبه سرکار رفتن به کنار، از این برنامه دلخواه زندگی خارج شدن هم خودش سخته، ترس و استرس کرونا که بماند... قشنگ میتونستم تا آخر ماه بدون هیچ مشکلی خونه بمونم...»، «هیچ وقت فکر نمیکردم دلم واسه سرکار رفتن تنگ بشه»، «شنبه سرکار رفتن یه طرف صبح بیدار شدنش یه طرف من تازه عادت کردم ۷ صبح میخوابم»، «هیچوقت فکر نمیکردم دلم واسه سر کار رفتن تنگ شه. دلم میخواد ۸ صبح به زور پاشم به دنیا فحش بدم برم سرکار»، «مدیر عزیزم به نگرانی بچهها از اینکه وسط کرونا برن سرکار میگه حاشیه، اون موقعها هم به نگرانی من از اینکه گود برداری میشد کنار ساختمون و ساختمون ما نشست کرده بود و شهرداری گفت تخلیه کنید، میگفت حاشیه! حاشیه تویی، که هیچوقت نمیخوای نگرانی آدما رو درک کنی»، «کاش کرونا تموم شه زودتر برم سرکار. حداقل سرکار شاد و خندان بودیم»، «تو این حالت بیشتر از همه نگران بابامم که باید بره سرکار»، «متأسفانه باید برم سرکار!حالا من گفتم دلم تنگ شده ولی نه به این زودی »، «فقط عاشق اینایی هستم که شغلشون قابل دورکاریه و تو این شرایط آنلاین میتونن مدیریتش کنن و اصلاً درک نکردن یک ماه سرکار نرفتن و درآمد نداشتن برای عموم مردم یعنی چی. بعد میشینن تز هم میدن برای بقیه.»، «از ۱۸ سالگی که رفتم سرکار، تمام عیدها سرکار بودم. امسال اولین سالی بود که تعطیلی اجباری روزیم شد. احتمالاً بدترین شنبه سال برای من بعد از این همه تعطیلی همینه»، «الان که از شنبه قرار خیلیها حالت عادی برگردند سرکار ، دقیقاً چه فایدهای کرد انقدر تشویق به خانه ماندن ؟!»، «ما خانه نخواهیم ماند چون باید بریم سرکار. همین ده پونزده روز قرنطینه هم به لطف تعطیلات نوروز بود!خدا بخیر کنه»، «چکار کنیم؟ من فردا بعد از یک ماه دورکاری باید برم سرکار. رسماً دارم آماده مبتلا شدن میشم.»، «قراره برگردیم سرکار با یه مشت آدم که معلوم نیست تعطیلات کجا بودن، ناقلن یا نه. این قضیه هیچوقت جمع نمیشه.»، «تو قراردادهای کارمون که اون شرایط بحرانی مثل سیل و جنگ و سایر موارد این چنینی رو نوشته، نمیتونیم کلا کرونا رو استناد کنیم به اون و نریم سرکار؟».
با اینکه «فاصلهگذاری اجتماعی» تا ۲۰ فروردین ادامه دارد خیلیها امروز راهی محل کار شدند و پس از تعطیلات و قرنطینه تقریباً به روال قبلی زندگی بازگشتند. هرسال در اولین روز کاری بعد از نوروز شوخیهای زیادی درباره سختی رفتن به سرکار بعد از تعطیلات میخواندیم اما امسال شرایط فرق دارد. کاربرانی از نگرانیشان مینوشتند و اینکه تعطیل نیستند و میترسند مبتلا شوند، بعضیها خسته از قرنطینه از دلتنگی برای کار کردن حرف میزدند و بعضیها هم طبق معمول با این ماجراها شوخی میکردند: «غصه تموم شدن تعطیلات و سرکار رفتن کم بود...استرس آزمایش کرونایی که گرفتنم افتاده تو جونم»، «به قدری از تموم شدن قرنطینه و سرکاررفتن ناراحتم...که هرچقدر خودمو دلداری میدم فایده نداره...صدبارم تصمیم گرفتم به رئیس بگم دیگه نمیام...میخوام بشم دخترخونمون ولی باز...»، «شنبه سرکار رفتن به کنار، از این برنامه دلخواه زندگی خارج شدن هم خودش سخته، ترس و استرس کرونا که بماند... قشنگ میتونستم تا آخر ماه بدون هیچ مشکلی خونه بمونم...»، «هیچ وقت فکر نمیکردم دلم واسه سرکار رفتن تنگ بشه»، «شنبه سرکار رفتن یه طرف صبح بیدار شدنش یه طرف من تازه عادت کردم ۷ صبح میخوابم»، «هیچوقت فکر نمیکردم دلم واسه سر کار رفتن تنگ شه. دلم میخواد ۸ صبح به زور پاشم به دنیا فحش بدم برم سرکار»، «مدیر عزیزم به نگرانی بچهها از اینکه وسط کرونا برن سرکار میگه حاشیه، اون موقعها هم به نگرانی من از اینکه گود برداری میشد کنار ساختمون و ساختمون ما نشست کرده بود و شهرداری گفت تخلیه کنید، میگفت حاشیه! حاشیه تویی، که هیچوقت نمیخوای نگرانی آدما رو درک کنی»، «کاش کرونا تموم شه زودتر برم سرکار. حداقل سرکار شاد و خندان بودیم»، «تو این حالت بیشتر از همه نگران بابامم که باید بره سرکار»، «متأسفانه باید برم سرکار!حالا من گفتم دلم تنگ شده ولی نه به این زودی »، «فقط عاشق اینایی هستم که شغلشون قابل دورکاریه و تو این شرایط آنلاین میتونن مدیریتش کنن و اصلاً درک نکردن یک ماه سرکار نرفتن و درآمد نداشتن برای عموم مردم یعنی چی. بعد میشینن تز هم میدن برای بقیه.»، «از ۱۸ سالگی که رفتم سرکار، تمام عیدها سرکار بودم. امسال اولین سالی بود که تعطیلی اجباری روزیم شد. احتمالاً بدترین شنبه سال برای من بعد از این همه تعطیلی همینه»، «الان که از شنبه قرار خیلیها حالت عادی برگردند سرکار ، دقیقاً چه فایدهای کرد انقدر تشویق به خانه ماندن ؟!»، «ما خانه نخواهیم ماند چون باید بریم سرکار. همین ده پونزده روز قرنطینه هم به لطف تعطیلات نوروز بود!خدا بخیر کنه»، «چکار کنیم؟ من فردا بعد از یک ماه دورکاری باید برم سرکار. رسماً دارم آماده مبتلا شدن میشم.»، «قراره برگردیم سرکار با یه مشت آدم که معلوم نیست تعطیلات کجا بودن، ناقلن یا نه. این قضیه هیچوقت جمع نمیشه.»، «تو قراردادهای کارمون که اون شرایط بحرانی مثل سیل و جنگ و سایر موارد این چنینی رو نوشته، نمیتونیم کلا کرونا رو استناد کنیم به اون و نریم سرکار؟».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه