آثار ادبی و هنری در دوران قرنطینه چگونه خلق و منتشر میشوند
هنرمندان فردایی هستند
اسدالله امرایی
مترجم
شیوع بیماریهای بهخصوص و بزنگاههای تاریخی، سیاسی، اجتماعی، در جوامع دیروزی و امروزی، در مقاطع مختلف جهان را تحت تأثیر خود قرار دادهاند و بیشک این اتفاقات وضعیت اقتصادی مردم را با بحران روبهرو کرده است. سؤال اینجاست که ادبیات و هنر نیز در این دوره با بحران خلق روبهرو میشود یا خیر.
این مسأله را از دو سو میتوان بررسی کرد. مسلم این است که خلق آثار ادبی و هنری در این دورههای خاص، با بحرانی به نام عدم خلق و آفرینش روبهرو نمیشود اما ارائه آن حتماً با مشکل روبهرو خواهد شد. به گفته دیگر بخصوص در حوزه ادبیات میتوانیم بگوییم که ادبیات در خلوت خلق میشود اما قطعاً شرایط اقتصادی هم در ارائه آن بیتأثیر نیست و حتماً روی وجه دوم قضیه، یعنی ارائه و نشر و پخش آن، اثرگذار خواهد بود. در حال حاضر و در این شرایط، اکثر کتابفروشیها به معنای فیزیکیاش تعطیل است و وضعیت چاپ و نشر هم با توجه به کار چاپخانهها و نیروی انسانی با مشکل روبهرو شده که همه اینها کلیت وضعیت چاپ و نشر را با مشکل جدی روبهرو میکند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این مسأله است که هر آنچه در این دوران خلق میشود، الزاماً در همان دوران ارائه نخواهد شد. مردم با ادبیاتی که در دوره طاعون در اروپا خلق شد، سالها بعد آشنا شدند. در واقع این آثار در قرنطینه و انزوای خانگی برای گریز از بیماریها و ویروسهایی مثل طاعون یا همین کرونا، خلق شدهاند اما الزاماً در همان زمان منتشر و ارائه نشدند. حتی ادبیات جنگ هم، از آنجا که واکنش نویسنده و شاعر به شرایط جامعه است هم تقریباً از همین قانون نانوشته تبعیت میکند و اگر هم قرار و این خواست وجود داشته باشد که آن آثار همان زمان دست مردم برسند، مشکلات فنی و اقتصادی، دستاندازهای بسیاری سر راه خواهند گذاشت و به همین دلیل است که در سطرهای بالا به این نکته اشاره شد که این آثار در انزوا و قرنطینه شکل میگیرد اما انتشار همزمان آن تقریباً ناممکن است و به سالها و ماههایی پس از عبور از بحران موکول میشود. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم به این موضوع برمیگردد که ادبیات و هنر، همیشه از علم جلوتر هستند و بسیاری از نویسندگان و هنرمندان ایرانی و غیرایرانی در آثار خود به مسائلی اشاره کردهاند که جهان سالها و یا شاید قرنهای بعد به آن رسیده و تجربه کرده است. با این حال، این پیشبینیها و اندیشههای متنی، تا آن زمان که بهوقوع نپیوستهاند، داستان هستند و زمانی که بهوقوع میپیوندند میتوان روی آن اسم شهود یا... گذاشت. ما وقتی رمان «طاعون» را میخوانیم فقط یک رمان میخوانیم اما وقتی طاعون در جامعه شیوع پیدا میکند با خود میگوییم نویسندهای چنین چیزی را پیشتر در آثارش آورده، حتی با ذکری از جزئیات. تا زمانی که انسان به ماه سفر نکرده بود، «سفر به ماه» ژول ورن فقط یک قصه بود که حتی ممکن بود مورد تمسخر هم قرار بگیرد. یا در نمونههایی دیگر، آثاری مانند سفرهای گالیور یا ماجرای رابینسون کروزوئه، در زمان خود، آنچنان مورد توجه قرار نگرفتند و زمانی مورد بازخوانی قرار گرفتند که شرح آنچه میگفتند به واقعیت پیوست. این مسأله نشان میدهد که هنرمند از زمانه خودش جلوتر است و به همین دلیل، بخش اعظمی از جامعه حرفش را نمیفهمند و حتی او را مورد تمسخر هم قرار میدهند و حتی به دانشمندانی مانند گالیله یا به نیوتن دیوانه میگفتند و زمانی آثاری مانند آثار داوینچی را با نگاهی تحقیرآمیز نگاه میکردند. در کشور خودمان هم از این دست مصادیق کم نیست و بهعنوان نمونه آثار نویسندگانی مثل بهمن فرسی و عباس نعلبندیان امروز ارزشمند شدهاند یا نقاشهایی مثل محصص و...
در پایان اشاره کنم به مقالهای از گارسیا مارکز بهعنوان «بزرگانی که بزرگ نبودند» مارکز در این مقاله به این نکته میپردازد که زمانی که همه متفقالقول بودند جایزه نوبل به یک نویسنده درجه یک تعلق بگیرد و روی آن افراد، توافق شد، این اتفاق نیفتاده و جایزه به افرادی گمنام تعلق گرفت که امروز هم هیچ اهمیتی ندارند و تنها شاید نامی شده باشند در تاریخ ادبیات. این قدر ندیدنها همیشه در جامعه هنری مانده وجود داشته و حالا هم باید منتظر ماند و دید و خواند و شنید که پس از این ایام، آنچه سالهای آینده بهعنوان خروجی، با آن روبهرو خواهیم بود چه ارزش و اعتباری خواهد داشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه