نگاهی به نمایش پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد به کارگردانی اشکان خلیل‌نژاد

داستان سربازهایی در هر کجای زمین




محسن بوالحسنی
خبرنگار
این روزها برای من و بسیاری شبیه من که رفتن به سالن‌های نمایش، یکی از برنامه‌های همیشگی‌شان بود و حداقل هفته‌ای یکی دوبار، با دیدن تئاترهای روی صحنه کیفور می‌شدند روزهای خوبی نیست. تقریباً چهارماه است که تمام نمایشخانه‌ها تعطیل هستند و تئاتری‌ها منتظر روزهایی که معلوم نیست کی معنی «روال عادی» برایش مصداق پیدا کند. با این‌همه نمی‌شود تئاتر ندید؛ یا حداقل برای من یکی ترجیح تماشای تئاتر است حتی اگر لازم باشد بروم و از گوشه و کنار کانال‌های تلگرامی و سایت‌های کوچک و بزرگ، تله‌تئاترهای قدیمی را پیدا کنم و ببینم. چند شب پیش یک‌دفعه هوس کردم بروم برای سومین بار «نمایش پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» به کارگردانی اشکان خلیل‌نژاد را ببینم. نمایشی که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود بعد از تماشایش در سالن شهرزاد، ایستادم و با تمام وجودم دست زدم و بارها درباره‌اش نوشتم. «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» که علیرضا نادری آن را سال 74 نوشته شده درباره چند سرباز در خط مقدم جبهه‌ است و روایت‌های آن‌ها از تجربه‌ای به‌عنوان جنگ. تجربه‌ای که همه چیز آن‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و این اولین بازی نوید محمدزاده بر صحنه تئاتر بود که می‌دیدم و الحق‌والانصاف انتظار آن‌چنان درخشش تئاتری از او نداشتم. داستان در واقع بازسازی خاطره‌ای از یک دسته پیاده نظام در رمضان سال۶۱ و دوران آتش بس موقت است و شب‌های دراز تابستانی در خوزستان که به فرصتی برای بحث و شوخی و مجادله مردان دهه ۶۰ تبدیل می‌شود اما این آتش‌بس دورانی کوتاه و موقت است و جنگ دوباره شروع می‌شود. این نمایش اول بار سال 1391 روی صحنه رفت و نوید محمدزاده، محمدهادی عطایی، مهدی فریضه، حمید رحیمی، سینا بالاهنگ، امیراحمد قزوینی، کیوان ساکت‌اف و محمد اشکان فر در آن ایفای نقش کرده‌اند. آن‌چه این نمایش را علیحده می‌کند در کنار بازی‌های روان، صمیمانه و به‌اندازه، متنی درجه یک و درست و البته کارگردانی موفق اشکان خلیل‌نژاد، خلوص و شفافیتی‌است که بقای آن دوره و حضور در آن جنگ را خاص می‌کند و زبان و بیان واقع‌گرایانه نادری به‌عنوان نمایش‌نامه نویس هم در ثبت این لحظه‌ها تأثیری بسزا دارد و ما را درست به لحظه‌هایی می‌برد که میان دردها و زخم‌های جنگی آن چنان دردناک، تماشای خنده‌ها و لحظه‌هایی ازلی ابدی را روبه‌روی مخاطب می‌گذارد. لحظه‌هایی که انگار در نهایی‌ترین شکل ممکن‌ سیر می‌کنند. نهایی مثل خوشی تمام شدن جنگی که خبر می‌رسد تمام نشده است. این نمایش داستان سربازهایی است پشت خط نبرد که زبان‌شان فارسی‌ است و جغرافیاشان خوزستان ایران اما می‌توانند اهل هر جغرافیایی باشند.

نویسنده: علیرضا نادری
کارگردان: اشکان خیل‌نژاد
بازیگران: سینا بالاهنگ، حمید رحیمی، مهدی فریضه، امیراحمد قزوینی، نوید محمدزاده، محمدهادی عطایی، کیوان ساکت‌اف‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7357/15/544280/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها