از ملوک تا رومینا
رضا صائمی
روزنامهنگار
خانه پدری بارها توقیف شد اما قصه و غصه آن بارها تکرار شد و میشود. آخرینش قصه هولناک و تراژیک رومینا اشرفی! گاهی فیلمها به مثابه متن در قاب تصویر و پرده سینما به نمایش درمی آیند اما واقعیت آن در فرامتنهای اجتماعی محقق میشوند چه بسا تلختر و عریان تر! گرچه قصه خانه پدری کیانوش عیاری هم برگرفته از واقعیتی در دهه 50 بود. اکنون در آخرین سال دهه 90 که سال پایانی یک قرن را میگذرانیم، قصهای شبیه به آن رخ داده! قصهای که تراژدی جهالت و تعصب علیه زنان و دختران این سرزمین را از ملوک تا رومینا روایت میکند. کربلایی حسن پدر ملوک با سنگ بر سر دخترش میکوبد و کربلایی رضا با داس سر دخترش را میبرد. شباهت این اتفاق بار دیگر فیلم خانه پدری را در کانون توجه قرار داد و به خوانش دوباره آن انجامید! خوانشی که از متن قصه تا توقیف فیلم را دربرمی گرفت و نسبت میان قصه فیلم و توقیف آن به تأملی دوباره فراخوانده شد. جالب اینکه در جامعه دو قطبی و پرپارادوکس ما این خوانش هم با روایتهای دوگانه مواجه شد. عدهای میگفتند اگر پدر رومینا اشرفی «خانه پدری» را دیده بود شاید پیامش را دریافت میکرد و بر خشم و تعصب خود غالب میشد و این جنایت رخ نمیداد و عدهای هم که البته عجیب است معتقد بودند شاید تولید و نمایش فیلمهایی مثل «خانه پدری» به ترویج خشونت خانگی و قتل ناموسی منجر شده. در این میان البته به فیلمهایی هم مثل «مغزهای کوچک زنگ زده» هم ارجاع داده میشود و باز هم این تفسیرهای دوقطبی پیرامون آن شکل میگیرد. تفسیر پیرامون سکانس کشتن و زنده به گور کردن خواهر بهدلیل جرمی ناموسی! جالب اینکه سیاهی و تباهیهایی مثل قتل فجیع رومینا به دست پدرش را میبینند و فیلمهایی از این دست را به «سیاه نمایی» یا عادیسازی خشونت میدانند. بیآنکه به این بیندیشند زمانی که فیلمی موجب نفرت و بیزاری از خشونت در مخاطب میشود مروج آن نیست منتقد و بازدارنده از آن است. گرچه سکانس ابتدایی فیلم خانه پدری و قتل ملوک توسط پدرش تلخ و دلخراش است اما همان حس انزجاری که تماشای این صحنه ایجاد میکند به حس نفرت از خشونت منجر شده و تقبیح و نفی خشونت است. اگر قرار است سینما آیینه جامعه باشد نمیتواند از بازتاب واقعیتهای تلخ آن بگذرد هرچند واقعیتهایی آزاردهنده باشد. چه بسا آزاری که یک فیلم ایجاد میکند به عاملی بازدارنده برای تراژدیهای هولناک در واقعیت باشد. توقیف خانه پدری نه تنها توفیق آن را از حیث سینمایی مخدوش کرد، جامعه را نیز از کارکرد آگاهی بخشی و فرهنگسازی آن محروم کرد. قطعاً یک فیلم و کل سینما نمیتواند آسیبهای اجتماعی جامعه را رفع کند اما میتواند نقش پیش گیرنده داشته باشد. جواد شمقدری معاونت سینمایی وقت گفته بود «خانه پدری» یک جنایت فرهنگی است اما واقعیت این است که فیلم درباره فرهنگ جنایت بود تا بتواند از دل تراژدی ملوک، تراژدیهایی مثل قصه رومینا شکل نگیرد. یادمان باشد که توقیف فیلم، فقط توقف سینما نیست، تعطیلی آگاهی و امنیت اجتماعی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه