مجید انصاری: نامه موسوی خوئینیها نظر مجمع روحانیون مبارز نیست
نقدهای دو جناح به یک نامه
گروه سیاسی/ نامه سید محمد موسوی خوئینیها عضو ارشد مجمع روحانیون به رهبر معظم انقلاب واکنشهای انتقادی از هر دو جناح کشور را در پی داشته است. علاوه بر روزنامه کیهان که روز یکشنبه پاسخ تندی به این نامه داد، روزنامه سازندگی ارگان حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی هم در شماره دیروز خود با انتقاد از موسوی خوئینیها نامه نگاری او را مصداق رادیکالیسم خواند. دیروز البته مجید انصاری عضو دیگر مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد که محتوای این نامه ارتباطی به این تشکل سیاسی ندارد. او در گفتوگو با ایرنا گفته که نامه را در فضای مجازی خوانده و این اقدام تصمیم شخصی موسوی خوئینیها بوده و نظر مجمع روحانیون نیست.علاوه بر اصولگرایان که از در مخالفت و انتقاد به موسوی خوئینیها درآمدهاند، اصلاحطلبان هم نظر خوشی درباره این نامه و تأثیرگذاری مثبت آن ندارند.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی به سایت انصاف نیوز گفته است: «این نامهها بخصوص از طرف فردی مانند آقای خوئینیها حوزه تأثیرش بر نظام تصمیمگیری اگر معکوس نباشد، صفر است. ظاهراً حساسیت خاصی درباره آقای خوئینیها در محافل اصولگرا وجود دارد و حتی ممکن است نیت او از نوشتن نامه عکس منظور واقعی او تعبیر شود. در ضمن آقای خوئینیها در دهههای نخست پس از انقلاب مواضعی داشته که بسیاری از ناظران همان مواضع را عامل تکرار و تشدید مشکلات کشور میدانند. در این نامه هم نسبت به این موضوعات سکوت شده و تنها به مدیریت کلان کشور اشاره شده است. بنابراین ممکن است این نامه خود زمینهساز انتقاد دوباره افرادی مانند دکتر زیباکلام از خود وی شود»!وی افزوده: گمان کنم نامه موسوی خوئینیها نادیده گرفته و فراموش شود.
سعید رضوی فقیه هم در همین باره گفته است: این نامه تأثیرگذار نخواهد بود نه برای مخاطب اسمی نامه و نه برای مردم بهعنوان مخاطبان اصلی. آقای موسوی خوئینیها نشان داده بازیگر سیاسی پشت پرده است که هرچند سال یکبار از غیبت صغری ظهور و صحبتهایی را از موضع یک رهبر جریانساز با کلیگویی مطرح میکند و دوباره در پرده غیبت پنهان میشود.
از این جهت انتقاد جدی به ایشان وارد است. این رسم سیاست ورزی شفاف و حرفهای نیست.وی با بیان اینکه ما باید انتقاد را از خود شروع کنیم افزوده: آقای موسوی خوئینیها در این نامه به ۴۰ سال مشکلاتی که برای مردم به وجود آمده ودلسردیشان نسبت به دین و انقلاب اشاره کردند. یک چهارم از این ۴۰ سال تحت حاکمیت جریانی بوده است که شخص آقای خوئینیها نقش مهمی در آن داشتهاند. منصفانهتر آنست که ایشان اول در مورد عملکرد جریان متبوع خودشان در آن یک چهارم سخن بگویند و آن دوره را هم نقد کنند.
رضوی فقیه ادامه داد: وجه دیگر ماجرا این است که وقتی ما انتقاد میکنیم باید راهکار ارائه دهیم، وگرنه انتقادمان به شعار دادن تنزل مییابد. ایشان باید بگوید که راهکار حل این مشکلات چیست.
محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرای میانهرو نیز درباره این نامه گفته است: اگر آقای خوئینیها همچون سال های گذشته سکوت میکردند، هم به نفع خودشان بود و هم به نفع جریانی که به آن وابستهاند – یعنی جریان اصلاحطلب - و هم به نفع کشور. واقعاً یک جمله تازه و نو در حرفهای آقای خوئینیها وجود نداشت که دیگران نگفته باشند. دیگرانی که شاید شأن و جایگاه آقای خوئینیها را نداشتهاند. انتظار میرفت که آقای خوئینیها با ادبیات مناسبتر و با تحلیل دقیقتر این نامه را مینوشتند.
به نظرم ادبیاتی که ایشان به کار بردند، بیشتر شبیه ادبیات اصلاحطلبان نورسیده و بیتجربه است و بعلاوه تحلیلهایی که ایشان نوشته، سطحی، دم دستی و غیرعمیق است. مهاجری درباره اهمیت نوشتن نامه شخصیتهای مهم به رهبری و تأثیرگذاری آن در روند تصمیمگیری برای آینده افزوده: من فکر میکنم اگر کسی بخواهد به قصد تأثیرگذاری نامهای را بنویسد، نامه را خصوصی ارسال میکند یا وقت ملاقات حضوری میگیرد و تأثیرش را در آنجا دنبال میکند. امثال آقای خوئینیها که از این دست نامههای سرگشاده مینویسند، بهدنبال تأثیر و تعامل نیستند. به نوعی دنبال گروکشیاند یا بهدنبال این هستند که فضای جامعه را تحریک کنند. همه میدانیم نامه سرگشاده مفهومش تأثیرگذاری بر افکارعمومی و ایجاد التهاب است و نه تأثیرگذاشتن بر گیرنده نامه. اما آقای خوئینیها حتی به این هدفش هم دست نیافت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه