خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
تقسیم پستهای کلیدی
بعد از دیدار با ترامپ، جلسه دیگری با حضور من، پریباس و بنن در یک اتاق کنفرانس کوچک برگزار شد که طی آن هر دو نفر معتقد بودند دیدار با ترامپ «بسیار خوب» پیش رفته است. بنن اشاره کرد که ترامپ تاکنون از نظر گستره بحث سیاست خارجی، ترسیم چشم اندازها و تشریح جزئیات هرگز چنین حرفهایی را نشنیده بود. جالب اینکه با وجود این حرفها آنها همچنان اصرار داشتند که من پست قائم مقامی وزیر را بپذیرم، چون خوشبین نبودند که پست وزارت به من برسد. دوباره توضیح دادم که چرا حضورم در این پست مثمر ثمر نخواهد بود.
روز بعد مطلع شدم که ترامپ قرار است با تیلرسون برای تصدی پست وزیر خارجه مصاحبه کند و این نخستین بار بود که اسم وی بهعنوان نامزد وزارت خارجه مطرح میشد و متوجه شدم که چرا پریباس و بنن اصرار داشتند من به پست قائم مقامی وزارت خارجه فکر کنم.
نه ترامپ و نه دیگران در مورد موضوع تأیید صلاحیت نامزدهای وزارت خارجه توسط مجلس سنا حرفی نزده بودند. اکثر نامزدهای پیشنهادی ترامپ باید منتظر مخالفت تعداد قابل توجه یا حتی همه سناتورهای دموکرات میبودند.
دیدگاههای انزواگرایانه سناتور «رَند پال» در حوزه سیاست خارجی که برای همه شناخته شده است، میتوانست برای من در صورت معرفی شدن به سنا بهعنوان نامزد تصدی وزارت خارجه مشکل ساز شود، اما چند سناتور جمهوریخواه (از جمله جان مک کین، لیندسی گراهام و کری گاردنر) به من اطمینان داده بودند که بر مخالفت افرادی مثل رند پال غلبه خواهند کرد.
در هر صورت پس از ملاقاتی که با ترامپ و مشاورانش داشتم، سکوت حکمفرما شد و هیچ خبری از برج ترامپ نیامد و من متقاعد شدم که همچنان یک شهروند عادی باقی میمانم.
اعلام نامزدی تیلرسون برای تصدی پست وزارت خارجه در روز 13 دسامبر قطعی شد اما موج جدیدی از گمانه زنیها در موافقت و مخالفت با احتمال تصدی پست قائم مقامی وزارت خارجه توسط من، شروع شد. یکی از مشاوران ترامپ ضمن تشویق من به پذیرش این پست، میگفت؛ «در عرض 15 ماه شما وزیر خارجه خواهید شد. همه ملاحظات و معذوریتهای ترامپ را در مورد این انتصاب میدانند.»
یکی از این ملاحظات سالها حضور تیلرسون در شرکت نفتی «اکسون موبیل» بود که طی آن روابط خوبی را با ولادیمیر پوتین و روسیه برقرار کرده بود و ترامپ نیز دقیقاً در همان زمان در معرض انتقادات زودهنگام و در عین حال مداوم منتقدان قرار داشت که او را به همدستی با پوتین برای شکست هیلاری کلینتون متهم میکردند.
هرچند که ترامپ در نهایت از ساخت و پاخت با روسها تبرئه شد ولی واکنش دفاعی وی بهطور آگاهانه در این راستا بود که دخالت روسیه در انتخابات امریکا و انتخابات سایر کشورهای جهان و همچنین در بحثهای کلیتر مربوط به سیاستگذاری عمومی را بهنوعی نادیده بگیرد یا انکار کند.
سایر دشمنان امریکا مثل چین، ایران و کره شمالی هم در این امور مداخله میکردند. در همان روزها من در تحلیلهایی که ارائه کردم بر اهمیت و حساسیت مداخلات خارجی در سیاستهایمان تأکید کردم.
سناتور مک کین در اوایل ماه ژانویه (2017) از من تشکر کرد و گفت؛ «تو مردی پایبند به اصول هستی»، این حرف نشان میدهد که شاید اگر او این پیشامدها را میدانست، از من نزد ترامپ تعریف و تمجید نمیکرد.
در وزارت دفاع هم در مورد انتخاب قائم مقام وزیر بحث و جدل جریان داشت. متیس بهدنبال این بود که یکی از مقامات دوران اوباما بهنام «میشل فلارنوی» را برای این پست انتخاب کند.
اگر هیلاری کلینتون رئیس جمهوری میشد، احتمالاً خانم فلارنوی دموکرات بهعنوان وزیر دفاع دولت وی انتخاب میشد، اما اینکه چرا متیس خواهان استفاده از وی در یک دولت جمهوریخواه بود، واقعاً برای من قابل درک و فهم نبود.
علاوه بر این متیس تلاش داشت تا «آن پترسون» یکی از مدیران باسابقه در بخش خدمات برون مرزی وزارت خارجه را در جایگاه مهم و حساس معاونت وزیر دفاع در حوزه سیاستگذاری منصوب کند.
من در چند نوبت با خانم پترسون کار کرده بودم و معتقدم که او بیشتر برای تصدی یک پست ارشد در بخش سیاستگذاری در یک دولت لیبرال دموکرات مناسب بود، نه دولت جمهوریخواه. سناتور «تِد کروز» از متیس درباره پترسون سؤال کرد اما وزیر دفاع نتوانست یا نخواست دلایل خود را برای نامزدی وی تشریح کند و در نهایت پس از افزایش مخالفتها از ناحیه سناتورهای جمهوریخواه و دیگران، نامزدی خانم پترسون برای معاونت وزارت دفاع منتفی شد.
این نوع آشفتگیها منجر به این شد که افرادی نظیر سناتور گراهام و دیگران به من مشورت بدهند که بهتر است در شروع کار دولت ترامپ، کنار بایستم و منتظر بمانم تا شاید در آینده به دولت بپیوندم. من شخصاً این مشورتها را متقاعدکننده یافتم.
در اواخر سال 2016 مدتی نیز موضوع احتمال انتصاب من بهعنوان مدیر اطلاعات ملی (که به نوعی مسئول کل تشکیلات اطلاعاتی امریکا میباشد) مطرح شد ولی در نهایت در اوایل سال 2017 سناتور «دَن کتس» رسماً برای تصدی این پست معرفی شد. به نظر من این سازمان جدید که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 توسط کنگره و برای به اصطلاح هماهنگی بیشتر و بهتر جامعه اطلاعاتی ایجاد شد، یک کار اشتباه بود.
این سازمان در واقع به یک پوشش و روکش بوروکراتیک اضافی تبدیل شد. حذف این روکش بوروکراتیک یا اصلاح این وضعیت بهعنوان مدیر اطلاعات ملی از جمله کارهایی بود که علاقهمند به انجام آن بودم اما خیلی سریع به این جمعبندی رسیدم که ترامپ شخصاً علاقهای به انجام این کار و حمایت از آن ندارد که در این صورت از نظر سیاسی کار من بسیار سخت میشد.
همچنین با توجه به درگیری طولانی و تقریباً بیمنطق ترامپ و جامعه اطلاعاتی امریکا که خیلی زود شروع شد، باید بگویم خوش شانس بودم که پست مدیر اطلاعات ملی در مسیر حرفهای من قرار نگرفت.
به این ترتیب بود که دوره انتقالی بدون هیچگونه چشمانداز روشنی در زمینه احتمال پیوستن من به دولت ترامپ سپری شد. من نتیجه حاصل شده را چنین حلاجی کردم که اگر فرآیند تصمیم سازیهای ترامپ پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری نیز مثل گزینش اعضای دولتش نامتعارف و دمدمی مزاجانه باشد، همان بهتر که کنار باشم، اما واقعاً کسی نمیتواند چنین چیزی را در مورد کل کشور بگوید، چون تصمیمات ترامپ همه را تحت تأثیر قرار میدهد و همه کشور نمیتوانند کنار بایستند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه