اکران نخستین فیلم ناطق ایران
جعفر و گلنار بر پرده نقرهای
فرزانه قبادی/ لاله زار در دهه ابتدایی قرن، نماد مدرنیته در پایتخت بود. شهر فرنگی که آدمها از دریچه آن به دنیایی بزرگتر سفر میکردند. در روزهای رونق مراکز فرهنگی این خیابان، اکران نخستین فیلم ناطق ایرانی، لاله زار را به وجد آورد. مردم ساعتها در صف میایستادند تا به تماشای فیلمی بنشینند که بازیگرانش به زبان فارسی صحبت میکردند و یک زن «آرتیست مهم» آن بود. زنی ایرانی برای نخستین بار تبدیل به ستاره سینماهای لاله زار شد. لهجه شیرین او در کنار مهارتی که در بازیگری مقابل دوربین داشت، باعث شد این فیلم یک ماه و یک هفته روی پرده بماند و نامش در فهرست پر فروشترین فیلم های تاریخ لاله زار ثبت شود.
«قبل از دوره پهلوی در دورهای که نواحی جنوب و مغرب ایران تحت نفوذ ایلات و عشایر مختلف بود. در حدود خوزستان در یک قهوهخانه....» قصه «دختر لر» از اینجا شروع میشود. فیلمی که بین مردم با نام «جعفر و گلنار» شناخته شده بود و تعداد معدودی آن را با عنوان فرعی «ایران دیروز و ایران امروز» میشناختند. فیلمی که به زعم منتقدان در ستایش اقدامات پهلوی ساخته شد. در یکی از اعلانیههای تبلیغ فیلم آمده: «در این فیلم اوضاع ایران سابق و ترقیات سریع ایران را در تحت سلطنت شاهنشاه دادگر و توانا مشاهده و مقایسه خواهید کرد.» با این حال مردم فیلم دختر لر را درامی عاشقانه میدانستند. آبان و آذر 1312 تصویر جعفر و گلنار بر پیشانی دو سینمای معروف لاله زار «مایاک» و «سپه» جا خوش کرد و آدم ها به تماشای هنرنمایی روح انگیز در نقش گلنار و ع.سپنتا در نقش دلداده او یعنی جعفر نشستند.
سینما از زمانی که دستگاه سینماتوگراف در نمایشگاه پاریس، چشم مظفرالدین شاه را گرفت و او با وامی که از بانک استقراضی گرفته بود، این دستگاه را خریداری و به دربار آورد، وارد ایران شد. اما پای دانش سینما، پس از 30 سال هنوز به کشور نرسیده بود. «اوانس اوگانیانس» وقتی نخستین فیلم سینمای ایران یعنی «آبی رابی» را ساخت، در جواب تمام انتقادها به محتوای فیلم گفت: «ما آبی رابی را ساختیم که بگوییم در ایران هم میشود فیلم ساخت.» هر چند سپنتا برای ساخت نخستین «فیلم موزیکال و تمام ناطق ایرانی» از امکانات و تجهیزات هندوستان استفاده کرد، اما اکران دختر لر نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران بود. هفت ماه طول کشید تا عبدالحسین سپنتا دختر لر را در «امپریال کمپانی بمبئی» بسازد. سپنتا که نامش در تیتراژ فیلم بهعنوان «آرتیست مهم» درج شده بود نویسندگی «اشعار و مذاکرات» (فیلمنامه) را هم به عهده داشت. تهیهکننده و کارگردان فیلم خان بهادر اردشیر ایرانی بود، او که دو سال پیش نخستین فیلم ناطق هند یعنی «عالم آرا» را کارگردانی کرده بود حالا علاقهمندان به سینما را در ایران هم با این پدیده آشنا میکرد.
همه چیز در لاله زار و روی پرده سینما خوب بود. اما گلنار جسور فیلم، در دنیای واقعی بیمهریهای زیادی را تجربه کرد. دختر لر زمانی اکران شد که بخش عمدهای از جامعه سنتی ایران با دستور حکومت در مورد نوع پوشش میجنگید. هنوز دستور کشف حجاب صادر نشده بود و در گوشه و کنار و میان زنان بخشی از جامعه، نشانههایی از کنار گذاشتن حجاب دیده میشد. در همین شرایط بود که صدیقه سامینژاد (روح انگیز) بدون حجاب در نقش گلنار ظاهر شد. در مصاحبهای که سالها بعد از اکران فیلم دختر لر با رسانهها داشت، از آزار و اذیتهای مردم شهر گفت، از سنگهایی که به سمتش پرتاب می شد، از طرد شدنش از سوی خانواده و... هر چند بعد از دختر لر، سامینژاد باز هم مقابل دوربین سپنتا قرار گرفت و در فیلم «شیرین و فرهاد» هم نقش آفرین بود اما بعد از آن او برای همیشه با سینما خداحافظی کرد، در سال های پایانی عمرش گفت: «بهخاطر ناراحتیهایی که در موقع فیلمبرداری و بعد از آن چه از طرف فامیل و چه از طرف مردم کشیدم، هرگز راضی نشدم در فیلم دیگری بازی کنم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه