ناداستانی به نام زندگی منتشر شد
«دلم میخواست صبح شود، خیلی زود بروم و رد پای برفی خودم را جا بگذارم یا مثل وقتی که کوچک بودم رد پاها را شناسایی کنم. رد پای پدرم را که آرام با قدمهای کوتاه راه میرفت. رد پای گلیخانم را با پاشنههای بلند پوتینش. ردپای پدر خورشید را که به کارخانه میرفت و رد پای برادرم را که راه نمیرفت، روی برفها سر میخورد و این شیطنت خط ممتدی در کوچه میانداخت. میدانستم و میدانم آفتاب که بزند، کمی هوا گرم شود، برفها شُروشُر آب میشوند و رد پاهای همه آدمهایی که در این کوچه زندگی میکنند محو میشود و جویبار کوچکی همه رد پاهای اهالی را در گوشهای از باغچه فرو میبلعد.»
ناداستانی بهنام زندگی عنوان تازهترین کتاب فریبا خانی است که منتشر شده است. در مقدمه به قلم نویسنده میخوانیم: «بیست و شش سال است که روزنامهنگارم. در سرویسهای اجتماعی، ادب و هنر یا نشریات کودک و نوجوان مثل هفتهنامه دوچرخه نوشتهام. زیاد گزارش و خبر تهیه کردهام و نگاهم برای اینچنین نوشتنی تربیت شده است. روزنامهنگاری به من یاد داد، هر نوشتهای باید مستند باشد. بنابراین اگر مطلبی نوشتهام، مستند بوده است.» اینکتاب، سه بخش دارد. قسمت اول، داستانها و داستانکها؛ قسمت دوم، داستانهای واگن زنان است و قسمت سوم، من و درختم افرا نام دارد و شامل خاطرات کوتاه و تجربه مادری نویسنده است. او میگوید: «اسم دخترم «اَفرا»ست. نام یک درخت... من با اَفرا قد کشیدهام و بزرگ شدهام. فصلهای بسیاری را دیدهایم، گاهی بهار و گاهی زمستان... این کتاب شنیدهها و دیدههای من است از ناداستانی بهنام زندگی.» این کتاب در ۱۱۲ صفحه به قیمت ۱۵هزار تومان از سوی نشر «خزه» منتشر شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه