به بهانه سالروز تولد فرشید مثقالی برنده جایزه هانس کریستین آندرسن
هنرمندی که کارش شکستن قواعد سنتی است
ابراهیم حقیقی
طراح و گرافیست
بعد از اینکه فیلم مرتضی ممیز تمام شد، فرشید مثقالی آتلیه کانون را راهاندازی کرد و من و آقای اوجی و عدنانی در آتلیهاش مشغول به کار شدیم و بعد بقیه هم به ما پیوستند. ایشان سرپرست ما بودند. او بعد از مرتضی ممیز دومین معلم من است. نه مثل معلم سرکلاس، گرچه یک ترم با مرتضی ممیز در سال اول دانشگاه واحد داشتم، اما با همکاری ای که با ممیز و مثقالی داشتم آنها معلمهای بهتر از سرکلاس و هر روزه من بودند.
وقتی از نزدیک شاهد تصویرسازیها، انیمیشن ساختنها، پوستر سازیهای روی جلدهای صفحههای مجلات کانون بودم و با مثقالی کار میکردم تمامش برای من آموزش و کلاس بود. ایشان از اولین کاری که برای مطبوعات یا کتابهایی که به چاپ میرسید انجام میدادند، در حقیقت شخصیت مستقل طراحانه خود را آشکار میکردند. یعنی او شبیه هیچ کس نبود و نیست جز خودش. تیپ خط هایی که میکشد و رنگ آمیزی و تصویرسازیهایی که میکند و نگاهی که به چاپ سنگی میکند، هنوز تأثیراتش را در این دوره میبینیم معلوم است که او در این باره پژوهش کرده است. وقتی تصویرسازیهای شعر نیمای او را میبینید متوجه میشوید که همه کارهای مثقالی خاص هستند.
فرشید مثقالی با زمان پیش میرود و بسیار جستوجوگر است یعنی زمانی که ابزار تازهای در دنیا میآید، او یاد میگیرد و آن را انجام میدهد. یادم میآید که تازه دستگاههای کپی آمده بود، او دستگاه کپی را به دفترش آورد، شروع کرد به تجربه کردن و کارها را بهصورت کنتراست کپی میگرفت، بعد از آن نیز دستگاههای چاپی آورد که روی طلق میتوانست تصویر بگیرد. وقتی کامپیوتر و نرم افزار فتوشاپ و فری هند آمد، شاهد بودیم که او همه را بلد بود و ما هم دوست داشتیم یاد بگیریم. فرشید هر دو را با تبحر بسیار انجام میداد. با اینکه به ترسیم تصویر با دست در تصویرسازی و گرافیکها بسیار متبحر بود، اما خودش را متکی به ترسیم با دست نمیکرد و سراغ کامپیوتر رفت و کارهای خلاقانه کرد.
هنگامی به سراغ مجسمهسازی با کاغذ یا گچ و مفتول رفت، مجسمههای بسیار بزرگ ساخت و رنگ آمیزی کرد، میبینیم که بسیار نوگراست. اوشخصیتی خاص خودش دارد و تجربه در مجسمهسازی را هم به کمال میرساند وهر تکنیک جدید و نویی را با تیپ کاری خودش به سرانجام میرساند. فرشید مثقالی عکاسی هم میکرد اما وقتی بهصورت حرفهای سراغ عکاسی میرود باز هم میبینیم شیوه خاص خودش را انجام میدهد. بعد از اینکه از امریکا به تهران بازگشت کارهایش را در نمایشگاهی گذاشت و دیدیم که او بسیار نوگرا و مدرن است. همچنین نقاشیهایی که چند سال است در کنار مجسمهسازی انجام میدهد همه کارهایی است که او با تجربیات جدید رنگ آمیزی روی نرم افزار یا مستقیم روی بوم میکند. او کارش شکستن قواعد سنتی است و برای من حیرت انگیز است. او با جرأت دنبال نوآوری است. او کارهایی در فونت یا قلم فارسی دارد انجام میدهد. یعنی تعدادی طراحی فونت کرده است که باید تبدیل به نرم افزار خاص خود شود که مهندسی خاص خود را دارد. اگر این کار را تمام کند و به ایران بیاید این کمبودها در بخش فونت جبران میشود.
فرشید به حوزه آموزش هم توجه خاصی دارد اگر کمبودی در کتاب های آموزشی ببیند، کتابش را مینویسد. او چند کتاب بسیار مهم تألیف کرده است و در چاپهای بعدی هم مطالب را به روز کرده است. و اکنون این کتاب ها جزو کتابهای ضروری و لازم دانشجویان است. همه اینها نشانگر ذهن جستوجوگر و جوان فرشید مثقالی است. او در نقاشیهایش کودکی نهفته دارد که بازیگوشی خلاقانه میکند. او همچنان مثل یک بچه مهربان و دوست داشتنی است. وقتی مهرش را ابراز میکند که امروز متأسفانه در جهان کمتر کسی اینگونه است که تمام این خصایص را داشته باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه