خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
دعوت برای حضور در «مارالاگو»
تیلرسون هرگز بهدنبال انقلاب فرهنگی در وزارت خارجه نبود (آنگونه که من میخواستم انجام دهم) و هرگز نتوانست «ساختمان» (هر کسی که در وزارت خارجه کار میکند برای اشاره به وزارتخانه از این عبارت استفاده میکند) را باور کند و هیچگاه بهدنبال کنترل بوروکراسی حاکم بدون ایجاد تغییرات اساسی در آن نبود (آنطور که جیم بیکر وزیر خارجه جورج بوش پدر انجام داد). در مقابل تیلرسون با محدود کردن خود به معدود مشاوران معتمدش منزوی شد و ناگزیر تاوان آن را نیز پرداخت. با رفتن فلین - منصفانه یا غیرمنصفانه، شکست بود یا اتفاقی ناخوشایند- پست مشاور امنیت ملی که من قبلاً بهدلیل نزدیکی فلین با ترامپ هرگز به آن فکر نکرده بودم، اکنون خالی شده و بهعنوان یک گزینه در دسترس بود. رسانهها گمانه زنی میکردند که جانشین فلین ژنرال دیگری خواهد بود و به افرادی چون «دیوید پترائوس» بهعنوان نامزد احتمالی تصدی این پست اشاره میکردند. «رابرت هاروود» دریاسالار سابق که در آن موقع در شرکت تولید تجهیزات نظامی «لاکهید مارتین» کار میکرد (و متیس بشدت تأکید داشت که او جانشین فلین شود) یا «کیت کلوگ» (حامی قدیمی ترامپ که دبیری شورای امنیت ملی را برعهده داشت) از جمله افراد مد نظر برای این کرسی بودند. بهنظر میرسید تیلرسون دخالتی در این زمینه ندارد و این نشانه دیگری از مشکل بود زیرا او در حلقه تیم ترامپ حضور نداشت و بهنظر نمیرسید این موضوع را درک کرده باشد که اگر شخصی مانند هاروود بهعنوان متحد متیس این کرسی را در اختیار بگیرد چه مشکلاتی میتواند در انتظارش باشد. این امر میتوانست روابط تیلرسون با کاخ سفید را دشوارتر کند. در حقیقت رسانهها هم متوجه شده بودند که تیلرسون در کل شخصیت خبرساز و مهمی نیست. استیو بنن استراتژیست ارشد ترامپ روز جمعه 17 فوریه در پیامی از من خواست پایان هفته برای دیدار با ترامپ به تفریحگاه او در «مارالاگو» بروم. آن روز «جو اسکاربرو» مجری شبکه «اماسانبیسی» توئیت کرد: «قویاً مخالف انتصاب جان بولتون برای پست وزارت خارجه بودم اما فردی همچون بولتون بهعنوان سفیر سابق امریکا در سازمان ملل، در مقایسه با مایکل فلین بیشتر شبیه توماس جفرسون سومین رئیس جمهوری امریکا است که زمانی هم در اواخر قرن 18 سفیر واشنگتن نزد امپراطوری فرانسه بود.» در دنیای ترامپ این انتصاب میتواند مؤثر باشد. در آن روز پایانی هفته در عمارت تفریحی مارالاگو در فلوریدا، یکی از میهمانان به من گفت که از ترامپ بارها شنیده است که گفته «کم کم از بولتون خوشم میآید.» آیا قبلاً به این نتیجه نرسیده بودم که کار سخت تری با این جماعت دارم؟ ترامپ با سه نفر از نامزدهای تصدی پست مشاور امنیت ملی مصاحبه کرد: ژنرال «ایچ.آر.مک مستر» نویسنده کتاب «سستی در انجام وظیفه» که در آن به طرز فوقالعادهای به مطالعه و بررسی مناسبات بخشهای نظامی و غیرنظامی در امریکا پرداخته است، ژنرال «رابرت کازلِن» فرمانده دانشکده افسری «وِست پوینت» و خود من. من سالها با مک مستر نشست و برخاست داشتم و تمایل او برای پذیرش دیدگاههای جنجال برانگیز را تحسین میکردم ولی اولین بار بود که کازلن را ملاقات میکردم اما او را با شخصیت و یک مقام بسیار شایسته ارزیابی کردم. هر دوی آنها یونیفرم نظامی پوشیده بودند که بلافاصله توجه هر کس به مهارتهای بازاریابی و روابط عمومی آنها جلب میشد. در مقابل، من هنوز سبیل خود را داشتم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه