نگاهی به اکرانهای موسوم به «سینما ماشین»
قاعده و استثنا
مازیار معاونی
مترجم و منتقد
در طوفان جهانگیر کرونا، یکی از اولین کسب و کارهایی که به واسطه ماهیت ذاتی مبتنی بر تجمع تعداد قابل توجهی از افراد در یک مکان سربسته، بسیار زودتر از سایر رویدادهای معمول اجتماعی تعطیل و در نتیجه بیشترین ضرر اقتصادی را متحمل شد، هنر/ صنعت سینما بود. وابستگی قابل ملاحظه این صنعت به بازگشت سرمایه از طریق استمرار فرآیند نمایش فیلم که شرایط دشواری را در ماههای آغازین همهگیری ویروسی به آن تحمیل کرد، آنچنان بود که باز هم سینما یکی از اولینهایی بود که برای مقابله با این اوضاع نابسامان به چارهاندیشی پرداخت، سینمای نیمه خصوصی/ نیمه دولتی و متکی بر بودجه عمومی ایران که در بسیاری از موارد آن گردش سرمایه به مفهوم استاندارد و متعارف جهانی در آن حکمفرما نیست هم از قافله جهانی عقب نماند و از دو طریق «اکران آنلاین» و «سینما ماشین» که موضوع مورد نظر این یادداشت است، درصدد سازگاری با شرایط بروز کرده برآمد.
بعد از موفقیت نسبی اکران دو فیلم «خروج» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و «شنای پروانه» اولین ساخته محمد کارت، آن گونه که از اظهار نظرهای مسئولان برگزاری این طرح جایگزین اکرانهای سنتی داخل سالن سینما برمیآید، میزان استقبال مخاطبین کاهش قابل ملاحظهای پیدا کرده به شکلی که حتی ادامه این شکل از اکران آثار سینمایی را با تردیدهای جدی مواجه کرده است. همان طور که منوچهر صفرخانی، مدیر اجرایی این طرح در گفتوگوی اخیرش اشاره کرده تشدید همهگیری کرونا در قیاس با مقطعی که ساختههای حاتمیکیا و محمد کارت اکران «سینماماشین» را تجربه کردند، شرایط سخت اقتصادی و معیشتی مردم و در نهایت افسردگی حاکم بر جامعه مؤلفههای بسیار مهمی در عدم استمرار توفیق این شکل از اکران بودند ولی به نظر نمیرسد این تمام ماجرا باشد و شاید با تأمل و تعمق بیشتر بتوان دلایل دیگری را هم برای این عدم تداوم اقامه کرد.
اولین نکتهای که به ذهن میرسد، حساب کردن بیش از اندازه متولیان طرحهای جایگزین این چنینی روی موفقیت این طرحها بود که در عمل آنقدرها هم مطابق با انتظارات از آب درنیامد، سنت 70 ساله تماشای فیلم در سالن تاریک که تماشاگر را فقط و فقط بر اتفاقات روی پرده متمرکز میکند و حضور تعداد قابل توجه از دیگرانی که در حال سپری کردن چنین تجربهای هستند، سنتهای جاافتاده تاریخی هستند که نمیتوان ظرف مدت کوتاهی آنها را با روشهای دیگری که آن میزان دلنشینی یک تجربه مشترک و ثبت یک خاطره مشترک دسته جمعی را منتقل نمیکنند، جایگزین کرد. حتی اکران آنلاین هم علیرغم اینکه نسبت به سینماماشین طرح شدنیتری به نظر میرسد، ولی باز هم جای خالی سالنهای دوست داشتنی سینما را به خاطر عاری بودن از آن سنت تاریخی پر نکرده است.
وجود موانعی نظیر شیشه اتومبیل که بین تماشاگر و پرده جادویی نقرهای فاصله انداخته و آن حس غرق شدن در دنیای فیلم را از او سلب میکنند، حس ناخودآگاه عدم امکان تغییر وضعیت و خروج موقت از اتومبیل (که در سالن سینما تا پیش از تیتراژ پایانی فیلم امکانپذیر است و تماشاگران بنا به دلایل مختلف امکان رفت و بازگشت به سالن را دارند)، محدودیت بازدارنده لزوم اتومبیلدار بودن و امکان تماشای فیلم تنها در چند نقطه محدود پایتخت که در شهری مثل تهران یک سفر طولانی درون شهری را برای بسیاری از تماشاگران طلب میکند، تعدادی از دیگر مؤلفههایی هستند که جایگزینی اکران سینماماشین به جای اکران عادی را با ناکامی نسبی مواجه کرده است.
با در نظر گرفتن تمام این اوصاف «سینماماشین» دستکم در پهنه زمانی کوتاه و با محدودیتهای کنونی، میتواند در حکم یک تجربه متفاوت محسوب شود که هر کسی تمایل دارد با چشیدن طعم آن بر وسوسه انجامش غلبه کند اما با رفع این وسوسه کنجکاوانه، تماشاگر باز هم به همان سنتهای گذشته و همان نوستالژی تماشای فیلم در سالن برمیگردد، نباید فراموش کرد که صندلی ماشین هرگز جای صندلیهای یکصد و خرده ساله سینما را نخواهد گرفت همان طور که استثنا هرگز جایگزین قاعده نخواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه