بدلکاران هنر و نابلدان شهری
ارمغان بهداروند
نویسنده و شاعر
دیر یا زود این زخم سر باز میکرد و به چشم میآمد. زخم ظهور بدلکارانی که بیمشق و مشقت خود را «هنرمند» شمردهاند و بیهیچ هنری از مدیران نابلد دل بردهاند. بلیه بدلکاران نه از امروز که از دیرباز هنرمندان را آزرده است و مخاطبان هنر را یا فریفته است یا برآشفته است که آنچه بنا به شبهسازی هنر فرض شود عین فریفتن و آنچه شکل علیلی از هنر باشد اسباب برآشفتن خواهد بود. پیش از این مؤلفان و مصنفان با تکرار نام خویش در سطراسطر متون تألیفی، درج تخلص و کاربست الگوهای نوشتاری شخصی، دسترنج خود را از دستبردها و دستدرازیها مصون میداشتند و در روزگار ما نیز به هزار راه سره از ناسره قابل تشخیص است.
روی این سخن نه با بدلکاران هنر که با متولیان ساختار شهری و روستایی است که ادب و هنر را در رویکردهای موظفی خود به یاری میخوانند اما در این تعامل چنان که باید کارآشنا نیستند و نتیجه غایی اغلب نه مؤید و مُبلغ رویکردهای آنهاست و نه پذیرش شهروندان را بهدنبال دارد. پرواضح است هر اداره و ارگانی بنا به وظیفه سازمانی و تخصص در حوزه کاری خود متصدی و متولی اموری است که به برخورداری شهر و شهروندان منتهی میشود و علاوه بر آن میتواند بهعنوان دستگاهی ناظر و دایرهای مشاور، دیگر سازمانها را مدد باشد. نظام زیبایی شهری و طراحی معابر و میدان ها و برخورداری از آفرینشهای هنری همچون الگوهای تجسمی از قبیل تندیسها، سردیسها، دیوارنگاریها و... از آن جملهاند که کیفیت اجرایی آنها متأثر از بررسیهای کارشناسی و تدارک پیشنیازهای هنری است. آنچه بهعنوان یک اثر هنری میتواند به بقای بیشتر رویدادها و نکوداشت قهرمانان در خاطره جمعی منجر شود لزوماً باید از مختصات فنی و مؤلفههای زیباشناسی بهرهمند و با آنچه بر مبنای آن خلق شده است منطبق باشد. سهلانگاری است اگر فکر کنیم با رویه باری به هر جهت بتوان پدیدهای هنری خلق کرد که ارزشافزوده نظام طراحی شهری محسوب شود. نمونههای بسیاری از مجسمهها، تندیسها و شمایل میتوان ذکر کرد که بیهیچ قرابتی با مشاهیر و قهرمانان ملی رونمایی و نصب شدهاند که نه تنها نتوانستهاند چراغ یادی باشند بلکه استهزا و اعتراض شهروندان را نیز به بار آوردهاند. همچنان که وجود اغلاط املایی و بدگزینیهای متون در سطح دیوارنگارهها و تابلوهای شهری این نقصان را دوچندان نمایان میسازد.
در همه این سالها و به گواه گزارشهای اداری، مدیران موظف به شرکت در دورههای ضمن خدمتی هستند که به حداقلهای دانش کاری و زمینههای اجتماعی متناسب دسترسی داشته باشند که قطعاً در تصدیها و تولیتهای اجتماعی که مستقیماً با مردم سر و کار دارند این موضوع از اهمیت دوچندانی برخوردار خواهد بود. باید بیاموزیم که بهبود «منظر دیداری شهر» به امکان ارتباط مؤثر و هدایت افکار عمومی و ترویج الگوهای فرهنگی منجر میشود و مخاطبان را به کنشگری اجتماعی ترغیب میکند. این مهم در وضعیتی محقق میشود که بهبود منظر دیداری شهر نه به وسیله بدلکاران هنر که به دانش و توانش هنرمندان آزموده شده صورت گیرد. فراموش نکنیم اشتباه متولیان در این چرخه که به استهلاک مالی و دورریز کردن اعتبارات و واکنشهای اعتراضی منجر میشود نباید بدون تنبیه و تاوان باقی بماند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه