شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# محمدرضا_شجریان
مراسم تدفین محمدرضا شجریان مهمترین موضوعی بود که کاربران شبکههای اجتماعی دیروز به آن پرداختند و دربارهاش نوشتند. خبرنگاران و کسانی که در مراسم حضور داشتند عکسها و فیلمهایی را از این مراسم بازنشر کردند. خواندن «مرغ سحر» توسط همایون شجریان هنگام تدفین یکی از مهمترین موضوعاتی بود که دربارهاش نوشتند. غیر از این کاربران زیادی به پخش نشدن این مراسم از تلویزیون و اینکه در شهری مانند تهران پیام تسلیتی نصب نشده است معترض بودند: «انتخاب جای آرمیدنش هم مانند انتخاب شعرهای آوازش بود. پر از ایما و اشاره.»، «خاک، مزار، آرامگاه. چقدر اینها از استاد شجریان دور است»، «هرچقدر عکسهای بیشتری منتشر میشه با خودم فکر میکنم چقدر تصمیم درستی بود، انتخاب مزار کنار آرامگاه فردوسی.»، «غمگینترین مرغ سحر. همایون شجریان و دوستان و شاگردان استاد شجریان، متفاوتترین مرغسحر تاریخ موسیقی را خواندند.»، «عزای عمومی؟ آقا تو ایستگاههای متروی تهران نکردن دیروز و امروز آثارش رو پخش کنن.»، «در مسیرهایی که در شهر تهران تردد کردم و جزو مسیرهای پر رفت و آمد شهر هستند، بیلبورد یا تصویری مربوط به درگذشت استاد شجریان ندیدم. ایشان نه تنها مهمترین چهره هنری یک قرن گذشته ایران بودند که در تهران زندگی میکردند اما گویا برای شهرداری تهران این موضوع چندان اهمیتی ندارد»، «حالا طوس بیش از پیش میشود مأمن دلهای ما... نازنینمان را خاک در آغوش کشید و از سنگینی قلبمون کم شد. هرچند خاک شما هیچوقت سرد نخواهد شد.»، «فضای عمومی شهر ظرف سوگواریها و جشنهایی است که ساکنان را پیوند میدهد. درگذشت شجربان برای بخش زیادی از ساکنان تهران یک سوگواری بزرگ است که هیچ اثری از آن بر در و دیوارهای شهر پیدا نیست، انگار که فرقی ندارد اینجا تهران باشد که او سالها زیست و کار کرد یا شهری در قارهای دور»، «دم شورای شهر و شهرداری مشهد گرم با مراسم نسبتاً آبرومندی که برگزار کردند. صندلی به تعداد زیاد با حفظ فاصله اجتماعی. قرار دادن السیدی و بلندگو در جاهای مناسب و اتوبوس برای جابهجایی مردم از محلی که عبور ماشینها ممنوع بود.»، «کاش امروز طوس بودم...»، «تردید را کنار گذاشتم و در دوگانه بین عقل و احساس، تلاش کردم راه میانه را در پیش بگیرم و با رعایت سرسختانه همه مسائل خود را به مشهد رساندم تا امروز ادای احترام کنم به مردی که بیش از ۲۵ سال است که تحت تأثیر هنرش بزرگ شدهام. امروز قلب ایران اینجا در طوس میتپد».
روزهای سخت کرونایی
بالا رفتن آمار مبتلایان و قربانیان کرونا و شرایط بیمارستانها و کادر درمان در این روزها باعث شده بحث درباره این بیماری دوباره در شبکههای اجتماعی بهصورت جدی مطرح شود. خیلیها دیگران را به رعایت نکات بهداشتی دعوت میکنند و از شرایط بیمارستانها مینویسند. در این یکی دو روز از کسانی که در تجمعهای مربوط به درگذشت استاد شجریان پروتکلها را رعایت نکردند انتقاد میشد: «از برادر عزیزتر هم داریم؟ دو تا برادرم کرونا مثبت شدن، براشون غذا میبرم، میذارم پشت در خونه در رو باز میکنن برمیدارن، این ترس لعنتی مثل خنجر میره تو قلبم، تمام راه برگشت گریه میکنم، اینجاست که میفهمم کادر درمان دارن چه فدا کاری میکنن، تا ابد مدیونشون هستیم»، «دوستان دقت کنید در موج اول کرونا بیماری شناخته نشده بود بنابراین توصیه میشد تا علائم شدید نشده مراجعه نکنید. ولی الان اگرچه درمان قطعی وجود نداره ولی داروهایی هستند که تاحدودی جواب میدن وشانس بستری درicuرو کم میکنن. پس هر علامتی داشتین حتی درد چشم، ضایعات پوستی، سردرد و...مراجعه کنید»، «اگر اجازه بدید از تشییع کنندگان استاد شجریان هم بابت رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی انتقاد کنیم.»، «با این قیمتهایی که برای داروهای کرونا میگن من یکی که امیدی به زنده موندن ندارم. چون به هیچ عنوان نه توان پرداخت هزینه بیمارستان دارم نه دارو!»، «باور کنید که غم از دست دادن عزیزای کادر درمان کمتر از غم از دست دادن یک هنرمند نیست....»، «هر وقت میشنوم پرستار و پزشک و کادر درمان و البته گمنامان جبهه سلامت نظافتچیها و خدمه بیمارستانها بر اثر کرونا از بین میروند، از خجالت آب میشوم که بخواهم بدون ماسک و بدون کار واجب از خانه بیرون بروم.»، «همه اونایی که رعایت نکردن، اونایی که ماسک نزدن، مهمونی رفتن، تولد رفتن، مسافرت رفتن، عروسی گرفتن، تومرگ عزیزمون شریکند. کادر درمان بهخاطر بیمسئولیتی شما دارن دونه دونه جونشونو از دست میدن»، «کل بیمارستان تبدیل شد به بخش کرونا و بخش ما هم بهمدت نامعلومی تعطیل شد.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه