خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
دیدار آسان و کوتاه با ترامپ
استولتنبرگ حدود ساعت 10 صبح به من زنگ زد و من از همه اعضای شورای امنیت ملی و کارکنان اتاق وضعیت خواستم به این مکالمه گوش ندهند تا بتوانم تا آنجا که ممکن است صریح و بیتعارف با دبیرکل ناتو صحبت کنم. ارزیابی خود را این گونه مطرح کردم که اکنون «محور بزرگان»، که اکثراً از دولت خارج شدهاند، آنچنان ترامپ را دلسرد و ناامید کردهاند که او تصمیم گرفته در برخی از مسائل کلیدی حتی بدون توجه به توصیههای مشاوران کنونی اش عمل کند. به او گفتم که ما درک روشنی درباره آنچه که ممکن است در اجلاس ناتو رخ دهد، داریم. نباید چنین تصور شود که برخی اقدامات کوچک و تسکینی مشکلات را رفع خواهد کرد. این به وضوح چیزی بود که ترامپ قصد داشت انجام دهد و میخواست کاملاً به شیوه خاص خودش هم انجام دهد و تا همین حالا هم انجام داده بود.
استولتنبرگ ظاهراً در درک اینکه اوضاع چقدر بد است، مشکل داشت اما بعد از حدود 30 دقیقه توهینهای لفظی تقریباً بیوقفه ترامپ و توضیحات من، فکر میکنم متوجه وخامت اوضاع شد. «کی بیلی هاچیسون» سفیر ما در ناتو حوالی ظهر به من زنگ زد و توضیح مختصری درباره تماس ترامپ-استولتنبرگ به او دادم. به او توضیح دادم اگر وانمود کنیم که تماسی اتفاق نیفتاده است و طبق روال همیشگی ادامه دهیم به ضرر خود کار کردهایم.
سپس همان روز پمپئو را در جریان قرار دادم. او به جای اشاره مستقیم به مسأله ناتو گفت، ترامپ را قانع کنیم که با توجه به مبارزات سیاسی دیگری که در داخل کشور در پیش روی خود داریم (و در صدر آنها تلاشها برای تأیید نامزدی بِرِت کاوانا جهت عضویت در دیوان عالی) نباید فشار بیشتری را بر جمهوریخواهان در کنگره وارد کنیم. فقط 51 سناتور جمهوریخواه داشتیم و نمیخواستیم بهدلیل تهدیدها علیه ناتو، (حمایت) هیچ کدام از آنها را از دست بدهیم. من و پمپئو توافق داشتیم که هر یک از ما به تنهایی میتوانیم در غیاب ژنرالهای نظامی به ترامپ توضیح دهیم تا او فکر نکند «محور بزرگان» دوباره علیه او دست به یکی کردهاند. کلی نیز بلافاصله با راهبرد من و پمپئو موافقت کرد. متیس هم آن را پذیرفت. وزیر دفاع همچنین موافق بود که نیازی به مشارکت ژنرال دانفورد (رئیس ستاد مشترک ارتش) در این موضوع نیست. من، مک گان مشاور حقوقی کاخ سفید را جایگزین دانفورد کردم که تمرکز او بر تأیید کاوانا باعث میشد اگر من و متیس در قانع کردن ترامپ شکست میخوردیم او میتوانست «پلن بی» (طرح جایگزین) برای توجیه رئیس جمهوری باشد.
ما روز دوشنبه دوم ژوئیه با ترامپ ملاقات کردیم و به نظرم این دیدار آسانتر و کوتاهتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم. برای ترامپ توضیح دادیم که چرا با توجه به اهمیت نامزدی کاوانا منطقی نیست بیش از حد توان خود در مدیریت این موضوع، جنجال آفرینی کنیم. از او خواستیم صرفاً به فشار بر دیگر اعضای ناتو برای اختصاص 2درصد از تولید ناخالص داخلیشان برای بودجه دفاعی ادامه دهیم. ترامپ واقعاً بدون هیچ بحثی پذیرفت. اما در روزهای بعد دوباره از من پرسید چرا به طور کامل از ناتو خارج نشدیم و این دقیقاً همان چیزی بود که ما تلاش میکردیم مانع از آن شویم. روشن بود که وظیفه دشواری در پیش رو داریم. یکی از اقدامات برای کاهش احتمال رویارویی ما با متحدانمان در بروکسل و کاستن از احتمال طرح خروج از ناتو از سوی ترامپ این بود که هر چه زودتر مذاکرات را برای دستیابی به توافق درباره بیانیه پایانی که اجتنابی از آن نبود، انجام دهیم. باز هم یک بیانیه دیگر که هیچ کس آن را نخواهد خواند، حتی اگر یک هفته بعد از تنش احتمالی، مورد توافق قرار گرفته باشد!
به هاچیسون تأکید کردم که باید این بیانیه را قبل از ورود سران کشورها به بروکسل نهایی کنیم تا احتمال وقوع مشکلی دیگر مانند آنچه که در اجلاس سران گروه 7 در کانادا رخ داد، کاهش یابد. این موضوع برای ناتو جدید بود و من شاهد بودم که باعث گِله و دلخوری کشورهایی مانند فرانسه شد؛ کشورهایی که همیشه سعی میکردند یک شگفتانه رو کنند؛ به این ترتیب که با کمال تعجب در پایان نشستهای بینالمللی با توسل به قوه قهریه علیه دیگران و با استفاده از هولناکترین تهدیدات دیپلماتیک همه چیز را به نفع خود تمام میکردند: با ما موافقت کنید یا بیانیه نهایی در کار نخواهد بود!
من همیشه از چنین نتیجهای استقبال خواهم کرد اما برای اینکه سند نهایی مذاکرات پیشاپیش بسته شود به تعدیل قابل توجه درگرایشهای ناتو نیاز داشتیم. ما موفق شدیم اما این موفقیت صرفاً بعد از تلاشهای بیوقفه حاصل شد. در عین حال ترامپ روز دوشنبه 9 ژوئیه رشته توئیتهایی را به شرح زیر منتشر کرد: ایالات متحده بیشتر از هر کشور دیگری برای ناتو هزینه میکند. این عادلانه و قابل قبول نیست. باوجود آنکه برخی از اعضای ناتو از زمان به قدرت رسیدن من، کمکهای خود را افزایش دادهاند ولی باید اقدامات بیشتری را انجام دهند. سهم آلمان 1 درصد و سهم امریکا 4 درصد است...
... منافع ناتو بیش از امریکا برای اروپا است. امریکا 90 درصد هزینههای ناتو را میپردازد اما بسیاری از کشورها 2 درصد مورد پذیرش خود را هم نمیپردازند. این درحالی است که موانع بزرگی را هم بر سر راه ورود کالاهای امریکایی قرار دادهاند. نه، این راهش نیست. این توئیتها اظهارات ترامپ خطاب به استولتنبرگ و دیگران را تکرار میکرد اما برای اولین بار تا این حد علنی به رؤیت عده زیادی از افراد میرسید. اتفاقات جدیدی در راه بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه