مقاله‌ای که شعله‌های انقلاب را گسترش داد

سقوط مطلق




«ایران و استعمار سرخ و سیاه» عنوان مقاله‌ای بود که در شماره شنبه ۱۷ دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر شد و جرقه‌های انقلاب روشن و اعتراضات بخشی از مردم نسبت به محمد رضا شاه را به ناگهان شعله ور کرد؛ در واقع این مقاله توهین‌آمیز همچون بادی عمل کرد که به آتش زیر خاکستر مخالفت با حکومت پهلوی افتاد.در این مقاله به همکاری نیروهای مذهبی و چپ در مقابله با اهداف انقلاب سفید انتقاد شده و توهین‌های تندی را متوجه امام خمینی می‌کرد. مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» اگر چه سراسر توهین بود ولی اعتراضات گسترده‌ای که در پی آن در شهرهای مختلف کشور به‌وجود آمد و راهپیمایی‌هایی که شکل گرفت در واقع به یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد.
اطلاعات منتشر کرد، کیهان چاپ نکرد
عصر روز ۱۶ دی ۱۳۵۶ نامه‌های لاک و مهر شده‌ای محتوای یادداشت «ایران و استعمار سرخ و سیاه» از طرف وزارت «اطلاعات و جهانگردی» به دو روزنامه اطلاعات و کیهان ارسال می‌شود تا در شماره روز بعد و همزمان با سالگرد فرمان کشف حجاب از سوی رضاشاه منتشر شود. می‌گویند مسئولان روزنامه اطلاعات به‌دلیل محتوای توهین‌آمیز و تبعات انتشار آن با داریوش همایون (وزیر وقت اطلاعات و جهانگردی) تماس گرفته و موضوع را مطرح می‌کنند
 ولی او اعلام می‌کند که مطلب از دربار ارسال شده و روزنامه را مجبور به انتشار متن می‌کند. اما در سوی دیگر روند ماجرا در روزنامه کیهان به شکل دیگری پیش می‌رود و مسئولان روزنامه به‌دلیل اینکه «مصطفی مصباح زاده» مدیر روزنامه را پیدا نمی‌کنند تا تصمیم نهایی را بگیرند، انتشار متن را به روز بعد موکول می‌کنند؛ اما باتوجه به اعتراضات گسترده‌ای که رخ می‌دهد و دفتر نمایندگی روزنامه اطلاعات درچند شهر از جمله تبریز به آتش کشیده می‌شود، کیهان هرگز مقاله را منتشر نمی‌کند.
فردای انتشار یادداشت توهین‌آمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» حوزه‌های علمیه قم فضایی متشنج پیدا کرد و کلاس‌های درس تعطیل شدند و به‌دنبال آن روز 19 دی بازار قم هم تعطیل و جمعی از بازاریان به روحانیون پیوستند. همچنین جمعی از معترضان به دفترحزب رستاخیز و روزنامه اطلاعات رفتند که درگیری‌هایی بین آنها و نیروهای امنیتی و ساواک شکل گرفت. روزنامه اطلاعات 20 دی ماه در گزارشی با تیتر «در تظاهرات خونین قم 6 نفر کشته و 9 نفر زخمی شدند» به نقل از خبرگزاری پارس و بدون اشاره به مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، نوشت:«گزارش‌های رسیده از قم حاکی است که در روزهای 17 و 19 دی ماه جاری که مصادف با روزهای آزادی زنان و اصلاحات ارضی بوده، در شهرستان قم تظاهراتی برپا شد. در این تظاهرات جمعی از طلاب... پس از تظاهرات روز 17 دی، روز 19 دی ماه مجدداً گرد هم آمده و در نقاط مختلف شهرضد منافع و مصالح شعارهایی دادند. تظاهرکنندگان بعد از ظهر 17 دی با چوب، سنگ، میله آهنی به شکستن شیشه مغازه‌ها و بانک‌ها و به تخریب اماکن پرداختند.» البته اعتراض‌ها به انتشار یادداشت روزنامه اطلاعات تنها به قم ختم نشد بلکه خیلی سریع دامنه‌های آن به شیراز، اصفهان و تبریز هم کشیده شد. روزنامه کیهان در گزارشی درباره اعتراضات در شهر تبریز نوشت: «تظاهرات تبریز 6 نفر کشته و 125 نفر مجروح داشت.» «دیروز طی اغتشاشاتی که بوسیله چند گروه از افراد در تبریز روی داد چند محل به آتش کشیده شد و شیشه‌های تعدادی از مغازه‌ها در هم شکست. قبلاً اعلام شده بود که عده‌ای در مساجد و تکایا اجتماع خواهند کرد لکن براثر تحرکات پاره‌ای عوامل شناخته شده که خود را مارکسیست اسلامی می‌نامند چند گروه در خیابان‌ها به راه افتادند....»
معمای «ایران و استعمار سرخ و سیاه»
با گذشت 43 سال از انتشار یادداشت «ایران و استعمار سرخ و سیاه» بزرگترین معمایی که در مورد آن باقی مانده است؛ نام حقیقی نویسنده است. این یادداشت با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر شد و در همه این سال‌ها این سؤال باقی مانده است که نام اصلی نویسنده این متن چه بوده است؟ در این میان البته نام دو نفر بیش از دیگران به گوش می‌رسد: «داریوش همایون» و «فرهاد نیکوخواه». البته داریوش همایون این موضوع را رد کرده و گفته است او تنها پاکت مهر و موم شده مقاله را که از دربار به دست او رسیده به روزنامه‌ها ارسال کرده است. با توجه به متن نوشته و لحن آن بسیاری از کارشناسان تاریخی هم معتقدند این نوشته نمی‌تواند از سوی داریوش همایون تنظیم شده باشد. نفر بعدی که گمان می‌رود متن یادداشت «ایران و استعمار سرخ و سیاه» را نوشته باشد؛ فرهاد نیکوخواه معاون مطبوعاتی امیر عباس هویدا وزیر وقت دربار است. او در سال‌های 1343تا 1356مسئولیت امور مطبوعاتی هویدا را برعهده داشت و از همین رو هم به هویدا و هم محمدرضا شاه نزدیک بود و فضای مطبوعات ایران را هم بخوبی می‌شناخت. اردشیر زاهدی که در آن روزگار سفیر ایران در واشنگتن بود؛ گفته است که مقاله را فرهاد نیکوخواه نوشته است. در عین حال همایون در واپسین روزهای عمرش از فرد دیگری نام برد که به گفتۀ او متن مقاله به قلم او بوده است؛ روزنامه‌نگاری کمتر شناخته شده به نام «علی شعبانی». مقاله‌ای که بدون شک در وقوع انقلاب اسلامی (که حدود یک سال و یک ماه بعد رخ داد) نقش پررنگی داشته است.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7471/16/557823/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها