در هفتمین روز درگذشت اکبرعالمی

مرد نکونام نمیرد هرگز...‌




ترانه وفایی
نویسنده و مترجم
اکبر عالمی هم کوچ کرد و هفت روز دنیا بدون او گذشت. در روزهایی که همه هنوز داغ شجریان را بر تن و جان حس می‌کنند و دل‌هایشان می‌سوزد، زخم بسیارعمیقی بر دل‌ها پدیدار شد...
اکبر عالمی ای که لحظه‌ای آرام و قرار نداشت، پرتوان و پرانرژی و هدفمند بود، جان خود را تسلیم کووید۱۹ زیرک و خوش انتخاب کرد!
نمی‌توانیم و‌ نمی‌خواهیم بگوییم که رفته است. زیرا کسی نمی‌تواند جایش را بگیرد و اگر برود بیشتر از پیش حفره نبودنش پدیدار خواهد شد و ما تنهاتر... با این که آنقدر از خود باقی گذاشته و خدمت کرده است که ما تا مدت‌ها با آن سر کنیم، اما حقیقت این است که با این همه، باز هم جامعه به او نیاز داشت. آخر، ما می‌دانیم که هنر ایران زمین است که با رفتن چون اوهایی تنها‌تر می‌شود. نسل‌های مختلف با دیدن از دریچه نگاه او، انگیزه پای گذاشتن به عرصه هنر را پیدا کردند. او در دانشگاه، در فرهنگستان ادب فارسی، در دفتر فیلمسازی خودش و مدت‌ها در تلویزیون، بسیار مشغول به کار بود. عکس را با تمام رنگ‌ها و نور‌ها و کادرهایش، به عرصه نگاه می‌کشید و درسش می‌داد. در کار صدا‌برداری استاد بود و از خود کتاب‌هایی نیز باقی گذاشته است.
این‌ها را همه کما بیش می‌دانند. اما، برخی هم می‌دانند که این استاد جدی ومهربان، خوش رو و خوش بیان، همیشه وقت نثار کردن عشق و توجه به دیگران را داشت: به گروهی که با او کار می‌کردند، با کسانی که از او راهنمایی می‌خواستند، دانشجو‌هایش و... دست‌های متواضعش همیشه در برابر دیگران بر سینه‌اش بود. احترام به دیگری را خوب بلد بود. پشتیبانی از دیگری را می‌فهمید. بد حالیم و بد حالم از این که دیگر آوایش به گوش نمی‌رسد. بد حالیم که دیگر اولین نام در فهرست شماره تلفن‌های گوشی‌هایمان او نیست که اگر دستمان به اشتباه خورد و او را گرفتیم، قطع نکند و بگذارد از کلاس درسش بهره ببریم!
اما خوش حالم که اکبر عالمی الگوی خیلی‌ها بوده و از ایشان، خاطره‌های نیک بسیار در ذهن آدم‌ها باقیست... خوش حالم که این بخت یارم بوده که با ایشان به بحث و گفت‌و‌گو درباره چندین فیلم فرانسوی (با معرفی و پیشنهاد ایشان)، بنشینیم، خوش حالم که در نسخه به زبان فرانسوی مستند «مروارید خلیج فارس» با این استاد گرانقدر همکاری داشته‌ام و خوش حالم که چشمان و مردم‌نوازی پدرم را درایشان یافتم و خرسندم که با انسانی چنین پر لطف در زندگیم آشنا بودم...
خاطرات بسیارند و می‌مانند.
اصالت می‌ماند و او اصیل بود.
نامش و حاصل زحماتش همیشه باقیست هر چند که کارهایش در این عصر کرونایی ناتمام ماندند و ایران عزیزمان از آنها بی‌بهره می‌ماند...‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7472/20/557952/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها