سرنوشت نفت در دنیای انرژی
مارال تاج میری
پایان امپراطوری نفت چه زمانی خواهد بود؟ این سؤالی است که از سال1914 مسأله روز دنیا بوده است. در آن زمان یکی از روزنامههای امریکایی عمر 10 سال را برای اتمام همه ذخایر فسیلی تخمین زده بود. اما بعدتر وزارت داخلی امریکا در سال 1939 مدت زمان 13 سال را اعلام کرد. اکنون با گذشت 106 سال از نخستین پیشبینیها، نه تنها ذخایر به اتمام نرسیده است بلکه با پیشرفت فناوریهای اکتشاف و تولید، شاهد کشف میدانهای جدید نفت و گاز هستیم. در ماههای اخیر نیز سایه شوم بیماری کووید 19، دورنمای تاریک از پایان این بحران و فاجعه اثرات پارادایمیک شیوع آن، به این داستان دامن زده است. از جانب دیگر، با توجه به توافق آب و هوایی پاریس، حذف انتشار کربن، پیشبینیها بر رونق انرژیهای نو و نزول قدرت جهانشمول طلای سیاه میچرخد.
سیستم انرژی جهانی شبیه یک نفتکش است. این سیستم از شتاب زیادی برخوردار است و زمان زیادی برای تغییر جهت نیاز دارد. تحلیل روندهای تاریخی در تأمین انرژی، استفاده از آن و انتشار گازهای گلخانهای همواره نشان داده است که الگوهای جهانی انرژی در طولانی مدت از یک مسیر بسیار پایداری پیروی میکنند و بسیاری از تغییرات ساختاری بتدریج رخ داده است. مانند ساخت رآکتورهای انرژی در دهه 1970 و 1980، افزایش گاز سیکل ترکیبی توربینها (CCGT)ها در دهه 1990، توربینهای بادی در دهه 2000 و پنلهای خورشیدی فوتو ولتائیک (PV) در 2010 که توسعه همگی آنها با گذر زمان مواجه بوده است.
تاریخ به بشر آموخته است که گذار فرآیندی زمانبر است. تحول انرژی در مقیاس بزرگ ممکن است دههها طول بکشد تا بتواند اثرگذاری خود را بر سهم نسبی خود در بازار بگذارد. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، برای رسیدن به انتشار صفر کربن، سوختهای کمکربن باید به صورت برق، انرژی زیستی، هیدروژن و سوختهای مبتنی بر هیدروژن (آمونیاک و سوختهای مصنوعی)، 70 درصد از سبد انرژی را در سال 2070 تأمین نمایند. سوختهای هیدروژنی و بر پایه هیدروژن تنها 13 درصد، بیو سوخت 5 درصد، بیومتان و بیوگاز در مصارف پخت و پز 2 درصد از سبد انرژی در سال 2070 را تأمین خواهند کرد و کل مصرف بیومتان و بیوگاز به 390 میلیون تن معادل نفت در سال 2070 خواهند رسید. سهم برق در تقاضای نهایی انرژی ، باید از یک پنجم در شرایط کنونی به میزان تقریباً 50 درصد در سال 2070 افزایش یابد. کربنزدایی مستلزم توسعه همهجانبه صنعت برق، به میزان 30 هزار به منزله افزایش سالانه آن تا 2070 است. پیشبینیها حکایت از رشد 35 درصدی جمعیت و 5/3 برابری اقتصاد در فاصله زمانی بین 2019 تا 2070 است. مصرف انرژی بر اساس دلار بر جی دی پی با کاهش 3/2 در همین بازه زمانی به دلیل کاهش 2/2 درصد سالانه شدت انرژی مواجه خواهد بود (3/1 بیشتر از نرخ 6/1 درصد در سال در طول دوره (2019-1990). سهم منابع انرژی پاک اکنون 20درصد از نیاز جهانی است که تا سال 2070، 40 تا 75 درصد رشد چشمگیری پیدا خواهد کرد. مرحله گذار به انتشار صفر کربن نیاز به سرمایهگذاری گسترده حدود 31 تریلیون دلار امریکا در تکنولوژیهای نوین تا سال 2070 است و این رویکرد با گذر زمان اهمیت بیشتری پیدا میکند. بسیاری از فرآیندهای صنایع سنگین در دمای بالا کار میکنند که این نیاز توسط سوختهای فسیلی تأمین میشود. تولید حرارت در دمای بالا از طریق برق در مقیاس بزرگ، امکان ناپذیر و با تکنولوژیهای شیمیایی کنونی بسیار هزینهبر است. هرچند کربنزدایی، بهکارگیری فناوریهای هیدروژن ابزارهایی را برای تولید حرارت در دمای بالا فراهم مینماید اما به کارگیری آنها در صنایع در مراحل مقدماتی توسعه قرار دارند. بخش صنعتی 3900 میلیون تن معادل نفت، انرژی در سال 2019 استفاده کرده است (بیش از 4/1 کل انرژی ابتدایی مورد نیاز). این صنایع به شدت به مصرف سوختهای فسیلی متکی است که نزدیک به 70درصد از انرژی تأمینی برای این بخش محسوب میشود. در میان سوختهای فسیلی، مصرف زغال سنگ کمی بیشتر از 40 درصد، نفت و گاز کمتر از 30 درصد و الباقی توسط برق و انرژی زیستی نیز در بخشهای ویژهای کاربری دارند. از این رو، سوختهای فسیلی تا سال 2070 همچنان نقش پر رنگ خود را حفظ خواهند کرد و بسیاری از کاربردهای آن با سایر فرآیندهای نوین ادغام خواهد شد ولی سهم خود را از بازار انرژی از دست نخواهد داد. شاید لازم باشد به این گفته وزیر نفت پیشین عربستان (زکی یمانی) توجه بیشتری کرد که «عصر حجر به این دلیل که سنگ در صنعت به پایان رسید تمام نشد. دوره نفت هم پایان مییابد، پیش از آنکه ذخایر نفت تمام شود.»، در واقع پایان تسلط نفت در دنیای انرژیهای اولیه را، پیش از پایان فیزیکی ذخایر، جایگزینهای مناسب آن در بازار انرژی رقم خواهد زد.
پایان امپراطوری نفت چه زمانی خواهد بود؟ این سؤالی است که از سال1914 مسأله روز دنیا بوده است. در آن زمان یکی از روزنامههای امریکایی عمر 10 سال را برای اتمام همه ذخایر فسیلی تخمین زده بود. اما بعدتر وزارت داخلی امریکا در سال 1939 مدت زمان 13 سال را اعلام کرد. اکنون با گذشت 106 سال از نخستین پیشبینیها، نه تنها ذخایر به اتمام نرسیده است بلکه با پیشرفت فناوریهای اکتشاف و تولید، شاهد کشف میدانهای جدید نفت و گاز هستیم. در ماههای اخیر نیز سایه شوم بیماری کووید 19، دورنمای تاریک از پایان این بحران و فاجعه اثرات پارادایمیک شیوع آن، به این داستان دامن زده است. از جانب دیگر، با توجه به توافق آب و هوایی پاریس، حذف انتشار کربن، پیشبینیها بر رونق انرژیهای نو و نزول قدرت جهانشمول طلای سیاه میچرخد.
سیستم انرژی جهانی شبیه یک نفتکش است. این سیستم از شتاب زیادی برخوردار است و زمان زیادی برای تغییر جهت نیاز دارد. تحلیل روندهای تاریخی در تأمین انرژی، استفاده از آن و انتشار گازهای گلخانهای همواره نشان داده است که الگوهای جهانی انرژی در طولانی مدت از یک مسیر بسیار پایداری پیروی میکنند و بسیاری از تغییرات ساختاری بتدریج رخ داده است. مانند ساخت رآکتورهای انرژی در دهه 1970 و 1980، افزایش گاز سیکل ترکیبی توربینها (CCGT)ها در دهه 1990، توربینهای بادی در دهه 2000 و پنلهای خورشیدی فوتو ولتائیک (PV) در 2010 که توسعه همگی آنها با گذر زمان مواجه بوده است.
تاریخ به بشر آموخته است که گذار فرآیندی زمانبر است. تحول انرژی در مقیاس بزرگ ممکن است دههها طول بکشد تا بتواند اثرگذاری خود را بر سهم نسبی خود در بازار بگذارد. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، برای رسیدن به انتشار صفر کربن، سوختهای کمکربن باید به صورت برق، انرژی زیستی، هیدروژن و سوختهای مبتنی بر هیدروژن (آمونیاک و سوختهای مصنوعی)، 70 درصد از سبد انرژی را در سال 2070 تأمین نمایند. سوختهای هیدروژنی و بر پایه هیدروژن تنها 13 درصد، بیو سوخت 5 درصد، بیومتان و بیوگاز در مصارف پخت و پز 2 درصد از سبد انرژی در سال 2070 را تأمین خواهند کرد و کل مصرف بیومتان و بیوگاز به 390 میلیون تن معادل نفت در سال 2070 خواهند رسید. سهم برق در تقاضای نهایی انرژی ، باید از یک پنجم در شرایط کنونی به میزان تقریباً 50 درصد در سال 2070 افزایش یابد. کربنزدایی مستلزم توسعه همهجانبه صنعت برق، به میزان 30 هزار به منزله افزایش سالانه آن تا 2070 است. پیشبینیها حکایت از رشد 35 درصدی جمعیت و 5/3 برابری اقتصاد در فاصله زمانی بین 2019 تا 2070 است. مصرف انرژی بر اساس دلار بر جی دی پی با کاهش 3/2 در همین بازه زمانی به دلیل کاهش 2/2 درصد سالانه شدت انرژی مواجه خواهد بود (3/1 بیشتر از نرخ 6/1 درصد در سال در طول دوره (2019-1990). سهم منابع انرژی پاک اکنون 20درصد از نیاز جهانی است که تا سال 2070، 40 تا 75 درصد رشد چشمگیری پیدا خواهد کرد. مرحله گذار به انتشار صفر کربن نیاز به سرمایهگذاری گسترده حدود 31 تریلیون دلار امریکا در تکنولوژیهای نوین تا سال 2070 است و این رویکرد با گذر زمان اهمیت بیشتری پیدا میکند. بسیاری از فرآیندهای صنایع سنگین در دمای بالا کار میکنند که این نیاز توسط سوختهای فسیلی تأمین میشود. تولید حرارت در دمای بالا از طریق برق در مقیاس بزرگ، امکان ناپذیر و با تکنولوژیهای شیمیایی کنونی بسیار هزینهبر است. هرچند کربنزدایی، بهکارگیری فناوریهای هیدروژن ابزارهایی را برای تولید حرارت در دمای بالا فراهم مینماید اما به کارگیری آنها در صنایع در مراحل مقدماتی توسعه قرار دارند. بخش صنعتی 3900 میلیون تن معادل نفت، انرژی در سال 2019 استفاده کرده است (بیش از 4/1 کل انرژی ابتدایی مورد نیاز). این صنایع به شدت به مصرف سوختهای فسیلی متکی است که نزدیک به 70درصد از انرژی تأمینی برای این بخش محسوب میشود. در میان سوختهای فسیلی، مصرف زغال سنگ کمی بیشتر از 40 درصد، نفت و گاز کمتر از 30 درصد و الباقی توسط برق و انرژی زیستی نیز در بخشهای ویژهای کاربری دارند. از این رو، سوختهای فسیلی تا سال 2070 همچنان نقش پر رنگ خود را حفظ خواهند کرد و بسیاری از کاربردهای آن با سایر فرآیندهای نوین ادغام خواهد شد ولی سهم خود را از بازار انرژی از دست نخواهد داد. شاید لازم باشد به این گفته وزیر نفت پیشین عربستان (زکی یمانی) توجه بیشتری کرد که «عصر حجر به این دلیل که سنگ در صنعت به پایان رسید تمام نشد. دوره نفت هم پایان مییابد، پیش از آنکه ذخایر نفت تمام شود.»، در واقع پایان تسلط نفت در دنیای انرژیهای اولیه را، پیش از پایان فیزیکی ذخایر، جایگزینهای مناسب آن در بازار انرژی رقم خواهد زد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه