جوانترها در ناخوش احوالی روزگار تئاتر چه میخواهند و میگویند
میخواهیم ثابت کنیم تئاتر زنده است
فرزین محدث
بازیگر
اتفاقی که در دنیا با شیوع بیماری کرونا رخ داد بیشک باعث آسیبرسانی بسیار به بدنه بخشها و حوزههای مختلف هنری شد که در ایران نیز این آسیبها به شکلهای متفاوت، حادتر و از منظرهای متفاوتی رخ نشان داد. در کشور ما محل این آسیبها را میتوان به دوبخش تقسیم کرد: یکی جامعه هنری مانند اهالی تئاتر و همنسلان و نسل بعد از من احساس کردند باید کاری انجام بدهند چون میدانستند هیچزمانی هیچفردی، نهادی، سازمان دولتی بهتر و بیشتر از آنها به فکر تئاتر نبوده و شاید حتی تعطیلیها باعث کمشدن نقدها و هزینهها هم برای آنها بوده است. در این بین باید جشنوارهها را از محل این بحث جدا کرد چون جشنوارهها اصولاً کمکی به تئاتر نمیکنند و تنها ویترینی است برای نمایش. جامعه تئاتری احتیاج به پول دارد و این پول به عنوان مثال باعث میشود که سالنهای خصوصی تعطیل نشوند تا بعد از کرونا، با حجم بسیار بالای بدهیهای مالی تماشاخانههای خصوصی (که همین الان هم یکی یکی دارند اعلام ورشکستگی میکنند و به همین دلیل تعطیل میشوند) مواجه نشویم. بعد از کرونا، سالنها و مجموعههایی مثل تئاتر شهر مسلماً نمیتوانند حجم وسیعی از تئاترهایی که میخواهند روی صحنه بروند را پاسخگو باشد و اینجاست که کار به مشکلی علیحده بر میخورد و شاید آن وقت است که ما متوجه اتفاق تلخی که به سرعت برای تماشاخانههای خصوصی در حال رخ دادن است میشویم. باید به جای برگزاری جشنوارههای مختلف، نهادهای فرهنگی میتوانست و میتواند به گروههای تئاتری کمک کند تا بتوانند آنها سرپا بمانند تا امروز هم اگر تئاتر زنده مانده فقط و فقط به دلیل حمیّت و دغدغهمندی اهالی تئاتر است و جوانهایی که میتوانند، حتی با ترند کردن هشتگ در فضای مجازی یا هر کار دیگری که از دستشان برمیآید بگویند تئاتر هنوز زنده است و زنده خواهد ماند. وظیفه مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعههای آن کمکهای شایان و اساسی به تئاتری است که واقعاً بدترین روزهای خودش را سپری میکند و هیچ اهل تئاتری را امروز نمیبینید که دست روی دست بگذارد و بگوید چارهای نیست؛ در کشورهای دیگر دنیا نگاه کنیم ببینیم آنها برای تئاترشان چه میکنند در این روزها و ماهها، چون میخواهند هنر زنده بماند و به جامعه آینده کمک کند و متأسفانه در کشور ما در بخشی دیگر به خاطر فشارهای اقتصادی، اولین چیزی که از سبد خرید خانوار حذف میشود، فرهنگ است چون معیشت از آن بشدت مهمتر است و این طبیعی است و تلاشهایی که امروز میشود برای این است که بگوییم هنر هنوز زنده است. در کشورهای پیشرفته دنیا، مثلاً در انگلیس و ایتالیا طرحهای مالی کلان برای حمایت از حوزه نمایش و اهالی تئاتر طراحی شد و با بودجههای کلان پشت این ماجرا ایستادند چون آنها باور دارند که بعد از کرونا این فرهنگ و هنر است که میتواند جامعه را از بلایای پس از کرونا حفظ کند. نکته دیگری را هم باید در انتهای این یادداشت به آن اشاره کنم و گلایه کنم از اینکه چرا در ستاد ملی کرونا حتی یک نماینده از حوزه فرهنگ و هنر وجود ندارد تا این حوزه را نمایندگی کند و بگوید سالنهای نمایش و... بسیار کمتر از مترو و رستوران و... این قبیل فضاها خطرناک است؛ پس چرا پیش و قبل از هر جایی سالنهای تئاتر و سینما بسته میشوند؟
بازیگر
اتفاقی که در دنیا با شیوع بیماری کرونا رخ داد بیشک باعث آسیبرسانی بسیار به بدنه بخشها و حوزههای مختلف هنری شد که در ایران نیز این آسیبها به شکلهای متفاوت، حادتر و از منظرهای متفاوتی رخ نشان داد. در کشور ما محل این آسیبها را میتوان به دوبخش تقسیم کرد: یکی جامعه هنری مانند اهالی تئاتر و همنسلان و نسل بعد از من احساس کردند باید کاری انجام بدهند چون میدانستند هیچزمانی هیچفردی، نهادی، سازمان دولتی بهتر و بیشتر از آنها به فکر تئاتر نبوده و شاید حتی تعطیلیها باعث کمشدن نقدها و هزینهها هم برای آنها بوده است. در این بین باید جشنوارهها را از محل این بحث جدا کرد چون جشنوارهها اصولاً کمکی به تئاتر نمیکنند و تنها ویترینی است برای نمایش. جامعه تئاتری احتیاج به پول دارد و این پول به عنوان مثال باعث میشود که سالنهای خصوصی تعطیل نشوند تا بعد از کرونا، با حجم بسیار بالای بدهیهای مالی تماشاخانههای خصوصی (که همین الان هم یکی یکی دارند اعلام ورشکستگی میکنند و به همین دلیل تعطیل میشوند) مواجه نشویم. بعد از کرونا، سالنها و مجموعههایی مثل تئاتر شهر مسلماً نمیتوانند حجم وسیعی از تئاترهایی که میخواهند روی صحنه بروند را پاسخگو باشد و اینجاست که کار به مشکلی علیحده بر میخورد و شاید آن وقت است که ما متوجه اتفاق تلخی که به سرعت برای تماشاخانههای خصوصی در حال رخ دادن است میشویم. باید به جای برگزاری جشنوارههای مختلف، نهادهای فرهنگی میتوانست و میتواند به گروههای تئاتری کمک کند تا بتوانند آنها سرپا بمانند تا امروز هم اگر تئاتر زنده مانده فقط و فقط به دلیل حمیّت و دغدغهمندی اهالی تئاتر است و جوانهایی که میتوانند، حتی با ترند کردن هشتگ در فضای مجازی یا هر کار دیگری که از دستشان برمیآید بگویند تئاتر هنوز زنده است و زنده خواهد ماند. وظیفه مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعههای آن کمکهای شایان و اساسی به تئاتری است که واقعاً بدترین روزهای خودش را سپری میکند و هیچ اهل تئاتری را امروز نمیبینید که دست روی دست بگذارد و بگوید چارهای نیست؛ در کشورهای دیگر دنیا نگاه کنیم ببینیم آنها برای تئاترشان چه میکنند در این روزها و ماهها، چون میخواهند هنر زنده بماند و به جامعه آینده کمک کند و متأسفانه در کشور ما در بخشی دیگر به خاطر فشارهای اقتصادی، اولین چیزی که از سبد خرید خانوار حذف میشود، فرهنگ است چون معیشت از آن بشدت مهمتر است و این طبیعی است و تلاشهایی که امروز میشود برای این است که بگوییم هنر هنوز زنده است. در کشورهای پیشرفته دنیا، مثلاً در انگلیس و ایتالیا طرحهای مالی کلان برای حمایت از حوزه نمایش و اهالی تئاتر طراحی شد و با بودجههای کلان پشت این ماجرا ایستادند چون آنها باور دارند که بعد از کرونا این فرهنگ و هنر است که میتواند جامعه را از بلایای پس از کرونا حفظ کند. نکته دیگری را هم باید در انتهای این یادداشت به آن اشاره کنم و گلایه کنم از اینکه چرا در ستاد ملی کرونا حتی یک نماینده از حوزه فرهنگ و هنر وجود ندارد تا این حوزه را نمایندگی کند و بگوید سالنهای نمایش و... بسیار کمتر از مترو و رستوران و... این قبیل فضاها خطرناک است؛ پس چرا پیش و قبل از هر جایی سالنهای تئاتر و سینما بسته میشوند؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه