«خانههای امن»؛ واقعیتی انکارناپذیر در ایران
دکتر فهیمه نظری
مدرس و پژوهشگر مسائل اجتماعی
همگام با تحولات اجتماعی که در سطح نظامهای مختلف رخ میدهد، وجود ضریبی از آسیب، فساد و فحشا در هر جامعهای طبیعی است اما هنر مدیریت اجتماعی در این است که به شیوههای کارآمد، این امر را به حداقل رسانده و سلامت اجتماعی را بسط دهد. یکی از این شیوههای کارآمد همچون دیگر کشورهای جهان در مقابل خشونتهای مبتنی بر جنس، خشونتهای خانگی از جانب مردان که موضوعی جدی و مربوط به حقوق بشر است تأسیس «خانه امن» است که در ایران توسط سازمان بهزیستی بعد از سال 1393 صورت گرفت. «خانه امن» یا سرپناه، به مکانی محرمانه گفته میشود که برای پناه گرفتن افراد از عواملی که برای آنها خطرساز هستند مانند خشونت خانگی،ضرب و شتم، مزاحمان یا فرار از دست قانون استفاده میشود. در وهله اول باید اشاره کرد که مفهوم «خانه امن» با مفهوم گرمخانه بهعنوان مکانی برای پناه دادن زنان خیابانی یا کارتن خواب تفاوت اساسی و ماهوی دارد.
سازمان بهزیستی در ایران بهعنوان متولی ساماندهی و ارائه خدمات حمایتی، پذیرش، بازتوانی و بازگشت زنانی که به نوعی در معرض انواع آسیبها قرار گرفتهاند و بر اساس وظیفه و نوع تکلیفی که بر عهده داشت تلاش نمود تا زنجیره حمایتی خود را در مراحل مختلف آسیب دیدگی زنان برای بازگشت به زندگی اجتماعی سالم آماده کند اما کدام گروه از زنان به «خانههای امن» مراجعه میکنند؟! چرا؟
براساس آمارها، خشونت خانگی دومین عامل از انواع خشونتها در کشور ماست لذا زنانی که بنا بر دلایل مختلف خانوادگی و اجتماعی قربانی انواع خشونت و آسیبهای کلامی و غیرکلامی، روانی، جسمی یا فیزیکی(ضرب و شتم)، جنسی، دارای همسر معتاد، زنان بیسرپرست، بدسرپرست و مطلقه که در خانه و توسط نزدیکان خویش نظیر پدر، شوهر، برادر یا فرزندان تحت خشونت و آزار قرار میگیرند که از یکسو پس از آسیب هیچ جایی برای گذران زندگی ندارند و از سویی دیگر نمیخواهند با زنان بزهکار بهطور مشترک در یک مکان زندگی کنند، داوطلبانِ زندگی موقت در این «خانههای امن» محسوب میشوند.
مطابق با دستورالعمل سازمان بهزیستی، زنان خشونت دیده از چند روز تا ۲ الی ۴ ماه میتوانند در «خانه امن» زندگی کنند و اگر تیم تخصصی تشخیص دهد که شرایط برای بازگشت این فرد به خانه فراهم نیست و ممکن است زن (حتی به همراه فرزند)، امنیت جسمی و روانی نداشته باشند این دوره تمدید خواهد شد.
بهطور طبیعی خشونتها و آزارها از هرنوعی که باشند در تمام جهان از جمله در کشور ما وجود دارند. مطالعات در سراسر جهان همچنین کشور ما نشان میدهد خشونت علیه زنان نسبت به مردان در رتبه بالاتری قرار دارد. به نظر میرسد هنوز هم نگرش مردسالارانه، تجربه و مشاهده خشونت، نظام اجتماعی سنتی و نبود منابع قدرت، تعصبات قومی، جنسیتی، پایین بودن سطح سواد، اعتیاد، بیکاری، نابرابری جنسیتی، سوءتفاهم، مشکلات اقتصادی، فقر معیشتی، فقر فرهنگی و پایینآمدن آستانه تحریک جوانان... از مهمترین عوامل مؤثر و معنادار در بروز انواع خشونتها علیه زنان باشد و مسائلی چون مشکلات اقتصادی و فشارهای اقتصادی، شرایط دشوار زندگی، نارضایتی زوجین از یکدیگر، خیانت و... نهاد خانواده را نسبت به گذشته شکننده کرده است.
در حال حاضر بسیاری از خانوادهها جهت حفظ آبرو و آبروداری، ترس از طلاق، ترس از انگ اجتماعی، ترس از فشار اجتماعی و ترس از سرزنشهای نزدیکان، آشنایان و افراد جامعه (بویژه زنان نسبت به مردان) را مجبور کرده تا شرایط سخت را بیشتر تحمل کرده یا بیشتر بپذیرند و همین امر موجب شده تا آنها بهعنوان اولین قربانیان خشونت محسوب شوند.
لذا یکی از برنامههای جدی جهت رفع آسیب زنانی که در معرض این خشونتها قرار میگیرند، نیاز به مکان امن برای پناه بردن است که در اختیار داشته باشند. مکانی که بتواند جوابگوی افزایش سلامت روانی و جسمانی، تجهیز اشخاص به ابزار و روشهای مقابله با فشارهای محیطی و روانی خانواده، کاهش خودکشی و در نهایت جلوگیری از شکستن حریمهای اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه وجود داشته باشد تا زن خشونت دیده بتواند با اعتماد و به کمک مددکاران «خانه امن» طراحی شده، خشونتهای خانوادگی مرتفع شود و فرد بزه دیده با اطمینان خاطر به خانواده و به جامعه خود بازگردد.
وجود و الزام به ایجاد «خانه امن» یکی از واقعیتهای انکارناپذیر امروز جامعه ماست و این خانه زمانی امن است که مؤلفههای روانشناختی تخصصی و مددکاری تخصصی جهت انتقال زن بزه دیده خشونتهای خانوادگی و در جهت بازگشت او به آرامش و امنیت، به آغوش خانواده و جامعه خویش را دارا باشد.
راهکار «خانه امن» در ایران شاید در نگاه عامیانه متناسب با هنجارها، فرهنگها و ارزشهای جامعه ما نباشد اما در نگاه تخصصی بهعنوان یکی از روشهای مقابله با آسیبها و پیشگیری از آنها تدوین شده است که جهت مقابله با این نوع ازآسیب خانوادگی واجتماعی نیازمند عزم و اراده جمعی است و نیاز است تا با همافزایی و همگرایی دستگاههای مختلف در این راستا قدمهای خوبی برداشته شود درغیر این صورت افراد غیر متخصص در فضای مجازی از طرق مختلف با ارائه راهکارهای غیراصولی و غیرعلمی میتوانند اثرات مخربی بر اندیشه و بینش زنان جامعه ما داشته باشند. بنابراین دقت، حساسیت، هوشمندی و البته آینده نگری برنامه ریزان و مسئولان حوزههای مختلف جهت آموزش و پیشگیری از آسیبها، آگاهی و شناخت به دختران و زنان برای داشتن یک زندگی خوب نیاز جدی امروز و ضروری هرچه بیشتر جامعه ماست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه