شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#بورس
روند افت شاخص بورس دیروز هم ادامه داشت و با ریزش ۳۶ هزار واحدی در پایان معاملات امروز به عدد یک میلیون و ۱۴۹ هزار واحد رسید. این افت باعث شد نوشتههای زیادی را در شبکههای اجتماعی درباره این موضوع بخوانیم بخصوص با تجمعی که مقابل تالار بورس انجام شد و سهامداران به این افت اعتراض کردند: «امروز رکورد زدیم، ۱۸ دقیقه ۲۵ هزار واحد.»، «الان اون شورای عالی بورس یا خود سازمان بورس نباید پیشنهاد بدن با توجه به اینکه چنین ریزشی با واقعیات اقتصادی ما همخوانی نداره، دامنه نوسان رو به ۲ درصد کاهش بدن. فقط موقع بازار صعودی بیدار میشن و موقع نزول میمیرن.»، «هر نطقی که مجلس در مورد بورس میکنه یه ریزش 40 هزار واحدی به بورس وارد میشه. برید شاخص رو با تاریخ ورود آقایون به مجلس بررسی کنید از همون روز هر چی گفتن یه شوک به بورس وارد شده. ولمون کنید»، «با این وضعیتی که بورس داره طی میکنه، احتمالاً مردم به اون شرکتهایی که سهامشونو خریدند، بدهکار هم میشن»، «من میترسم تا چند وقت دیگه هممون رو بهعنوان بدهکار بورس بیان ببرن»، «افت سنگین شاخص نهایتاً باید این هفته تموم بشه و برای حرکت صعودی آماده بشه، اما باید ببینیم حقوقیها در چه قیمتی تور پهن میکنن. سهام به محدوده حمایتی خودشون واکنشی نشون نمیدن و این صفهای فروش سنگین هنوز ادامه دارن، بورس در تاریکترین وضعیت خودش قرار داره.»، «طرف ماشینشو فروخته یک میلیارد گذاشته بورس. همون ماشین شده ۲ میلیارد و سهام بورسش شده ۴۰۰ میلیون»، «تجمع سهامداران مقابل سازمان بورس. کاش عوض این کارا یه کم راجع به مدیریت سرمایه و ریسک آگاهی کسب میکردن. مگه دولت تو سود شما شریک بوده که حالا پاسخگوی زیانتون باشه»، «اگر برای افزایش بیسابقه شاخص - بورس طی دو، سه سال اخیر دلایل منطقی؛ مستدل و محکم پیدا کردی؛ نقطه مقابل همان دلایل را بگذار برای سقوط بورس و ریزشهای اخیر»، «فقط تو 4 روز اخیر، بورس 12 درصد سقوط کرده. مثل صعود پارسال، این سقوط هم بیمنطقه.»، «زمانی که همه بورسهای دنیا به خاطر توقف کسب و کارها منفی بود، بورس ایران هر روز رشد میکرد، حالا که به خاطر واکسن چشمانداز اقتصاد بهتر شده و تولید و خدمات رونق گرفته روند همه بورسها مثبته به غیر از بورس ما»، «واقعاً دیگه این بورس هم شورش رو در آورده، دیگه ریزش تا کجا آخه.»
مرگ تلخ روزنامهنگاری که صدای مردم بود
درگذشت ناگهانی شیده لالمی روزنامه نگار و دبیر اجتماعی روزنامه همشهری که با گزارشهای اجتماعیاش شهرت داشت، روزنامه نگاران و خبرنگاران را غمگین و شوکه کرد. از روز جمعه دوستان و همکاران او دربارهاش مینوشتند و از تسلطش در کار و گزارشهای خوبش و نگاهی که به مشکلات اجتماعی داشت میگفتند. دیروز هم این نوشتهها ادامه داشت و نام شیده لالمی را بارها در این شبکهها خواندیم: «یادت هرگز از خاطر ما و گزارشهای نابت از حافظه روزنامهنگاری ایران پاک نمیشود.»، «غم مثل درد امانم را بریده. نشستهام گریان به حال این روزگار، به حال خود، به حال ما که دیگر تو نیستی...»، «در ۹ماه گذشته در وضعیت فوقالعاده بودیم.چیزی شبیه وضعیت جنگی.بلای کرونا، بیکاری، افزایش فقر، مشکلات مدارس و در تمام این بلایا او بهعنوان یک روزنامه نگار حضوری جانانه داشت و دلش برای نگرانیهای همه میتپید. شیده لالمی برای روزنامهنگاری در شرایط بحران آبرو بود»، «بهترین دستاورد یه روزنامهنگار در زندگی حرفهای چی میتونه باشه جز گزارشهای به یادماندنی و اثرگذار. چه خوبه با قلمات از درد و نیاز جامعه چیزی خلق کنی که تا همیشه در یادها بمونه. چه سخت اما ارزشمنده کسی باشی که بعد مرگ همه با «چقدر سرشار از زندگی بودی» یادت کنن...»، «شیده لالمی از روزنامهنگارانی بود که در کنار چند نفر دیگر در سالهای اخیر به جای سرهمبندی نقل قولها در تلویزیونها و مطبوعات به اسم گزارش، با گزارشهای میدانی، به گزارشنویسی اجتماعی در روزنامهها اعتبار داده بودند. مرگش خبر تلخی است.»، «روحت شاد شیده عزیز. برای همه روزنامهنگار مطرح بودی و برای من یار دبستانی. دختری با قلمی بینظیر که دفتر انشا و نوشتههایش را آخر هفتهها قرض میگرفتیم که بخوانیم.»، «جامعه روزنامهنگاری ایران، روزنامهنگاری عالی و حرفهای را از دست داد؛ روزنامهنگاری که در بیش از دو دهه گذشته از دردهای مردم و اجتماع مینوشت، خود یک درد بزرگ شد»، «من دوره کوتاهی با شیده لالمی کار کردم. پررنگترین چیزی که ازش توی کار یادمه ذرهبینیه که روی نگاه توریستی به مشکلات اجتماعی میذاشت. با حوصله و صبر میگفت برای گزارشِ دقیق گرفتن باید نگاه توریستی رو کنار بذاری. کاری که خودش خوب بلد بود. رفتنش برای جامعه فقدانه. فقدان. حیف...»، «داشتم فکر میکردم کاش وقتی ما هم مردیم، همینقدر سرمون بلند باشه. گزارشهای شیده لالمی همون سر بلندیه که ازش باقی موند.»، «خبر درگذشت شیده لالمی بهحدی تلخ، دردناک و باورنکردنیه که شاید بهترین کار سکوته ولی همین هم نشدنیه. این چندسال با هر خبر مهمی در حوزه اجتماعی، سریع یاد گزارشهای شیده میافتادم؛ میگفتم اینکه تازه نیست و قبلاً شیده دربارهاش گزارش نوشته؛ مثلاً همین نان قسطی. و چه گزارشهایی.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه