اولویتهای روزنامه ایران در آستانه قرن جدید
سید ضیاء هاشمی
مدیرعامل سابق خبرگزاری ایرنا
روزنامه ایران در حالی با تجربهای بهطول یک ربع قرن، پا به قرن جدید میگذارد که فراز و نشیبهای گوناگونی را پشت سر گذاشته است. این روزنامه درعین حال که به دولتهای مختلف با سیاستهای متفاوت وابستگی و حتی دلبستگی داشته است، با بهره مندی از یک تیم روزنامهنگار حرفهای، چارچوبی مشخص و سبکی ویژه و مستمر برای خود برگزیده است. یکی از ویژگیها و وجوه ثابت این روزنامه در دورههای مختلف، جنس مخاطبانش در حوزه رسمی یعنی نخبگان سیاسی و دولتمردانی است که با روزنامه دولت مستقر در تعامل و تأثیر و تأثر متقابل قرار دارند. این گروه از مخاطبان در کنار سایر سیاستمداران و سیاستگذاران اجتماعی، با نقشآفرینی در حوزههای مختلف خرد و کلان کشور، ترسیم مسیر تحولات و تعیین چشم انداز دور و نزدیک کشور را بهعنوان هدف عالی خود مد نظر قرار میدهند. چنین دغدغههایی در شرایطی مدنظر دولتمردان قرار میگیرد که تحولات پرشتابی در جامعه ایران در حال وقوع است. تحولاتی که در آستانه ورود به قرن جدید برجستهترهم شده و چه بسا ابعاد استراتژیکتر و تاریخسازتری هم پیدا کند. دراولین سال قرن پانزدهم، یک تحول سیاسی مهم در راه است چون یک دولت هشت ساله آماده واگذاری تدبیر امور به دولت بعدی است. تحولی که در خلال آن دولت مستقر پس از هشت سال، جای خود را به یک تیم دیگر میدهد و طبعاً طیف وسیعی از مدیران ارشد و میانی جدید وارد عرصه مدیریت میشوند. از سوی دیگر تحولات فناورانه که منشأ رشد پرشتاب فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شده است، با ظهور پدیده کرونا، بیش از گذشته بر تحولات فرهنگ جامعه و سیاست اثر گذاشته و تصویری جدید از حال و آینده به نمایش گذاشته است. در این نقطه عطف تاریخی، بهگمان من برای روزنامهای که از حیث کمیت تیراژ و کیفیت مخاطبان در جایگاهی ویژه قرار گرفته است، دو راهبرد اساسی زیر مهم و ضروری تلقی میشود: 1. پاسخگویی به سؤالات کلان در شرایط جدید ملی و جهانی: جامعه ایران عموماً و نخبگان رسمی خصوصاً نیاز به گفتمانی دارند که سؤالات و مسائل کلان و سرنوشت ساز جامعه را مورد بحث و بررسی قرار دهد و پاسخ به سؤالات اساسی جامعه بویژه نسل جدید را در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی مطمح نظر قرار دهد. در این گفتمان لازم است تحولات نظام جهانی از یک سو و دگرگونیهای فکری و فرهنگی در داخل کشور از دیگر سو، بهعنوان عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار در صورتبندی مسائل مورد توجه قرار گیرد تا در یک فرآیند گفتوگوی دامنهدار، زمینه و فرصتی برای کشف پاسخ مشترک به آنها فراهم شود. 2. ترویج فرهنگ گفتوگوی نخبگان: مباحث دامنهدار اجتماعی در کشور تنها در صورتی میتواند در جریانسازی فکری و فرهنگی و نهایتاً اصلاح و ارتقای سیاستگذاری، اثرگذار و نقشآفرین باشد که در بستر گفتوگویی سازنده و فراگیر جریان پیدا کند. شکلگیری و تقویت فرهنگ گفتوگو اگرچه در فرآیندی طولانی صورت می گیرد که از خانواده و مدرسه آغاز و اجزای گوناگون جامعه و رسانه را در بر میگیرد، ولی آنچه در روزنامهای مثل «ایران» میتواند به جد مورد توجه قرار گرفته و نصبالعین قرار گیرد، تقویت و تمرین فرهنگ گفتوگو و آداب آن، با به رسمیت شناختن تنوع سلایق و تحمل دیدگاههای مخالف و متفاوت است. این مهم علاوه بر ارزش ذاتی و تأثیر بسزایی که میتواند در میان سرآمدان عرصه مدیریت و سیاستگذاری داشته باشد، الگویی از فرهنگ گفتوگوی سازنده همراه با مدارا، همدلی و هم افزایی در مسیر رشد و تعالی در سطح جامعه ارائه میکند و با استقبال از سؤالات نو در فضای گفتوگو به ترویج این ضرورت در سطح ملی یاری خواهد رساند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه