از طریق مجاز


بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
چند روز پیش بود که داشتم شبکه‌های اجتماعی را بالا و پایین می‌چرخیدم که دیدم یکی نوشته بود تصور اینکه سال دیگر هم بخواهم به شاگردهایم از پشت مانیتور درس بدهم سخت است. برای منی که از درس و مدرسه همیشه گریزان بودم چندان تصور سختی نیست. اما آن 10 سالی که معلم بودم و درس می‌دادم اگر می‌خواست همه چیز از پشت مونیتور باشد خیلی سخت بود. اما انگار چاره‌ای به این سختی‌ها نداریم. باید تحمل کنیم. تحمل کنیم که مثلاً دیدارهای‌مان دورادور باشد. حالا فکر کنید خبر آمده که نمایشگاه کتاب تهران هم امسال قرار است مجازی باشد. آن هم نه در اردیبهشت تهران، در زمستان.
یادمان بیاید آن‌وقت‌ها که اردیبهشت بود و ناشرها و نویسنده‌ها خوشحال خوشحال به دیدار هم می‌رفتند و بعضی‌ها خوشحال که آثارشان منتشر شده و بعضی‌ها ناراحت که چرا منتشر نشده‌اند اما چیزی که در آن میان مهم بود شلوغی و جمعیت بود. بعضی‌ وقت‌ها فکر می‌کنم آیا ما دوباره شلوغی و جمعیت را می‌بینیم یا هر روز و هر روز تنهاتر می‌شویم.
این را می‌گذارم برای آینده که بالاخره نتیجه‌اش را ببینیم. آن‌وقت‌ها که پدرم زنده بود همیشه تا اتفاقی می‌افتاد می‌گفت باید زنده بود و دید. اما البته او خیلی زنده نبود و خیلی چیزها را هم ندید. اما می‌خواهم برگردم به نمایشگاه مجازی کتاب تهران.
اینجا برای ما که شهرستان هستیم یک حسن دارد. می‌شود در سال‌های بعد هم که این بیماری همه‌گیر برچیده شد ادامه داد. همین مجاز و حقیقت را با هم قاتی کرد و نمایشگاه مجازی و حقیقی کتاب را راه انداخت. این است که رنج سفر برای بعضی‌ها کم می‌شود و می‌توانید کتاب مورد علاقه‌تان را از همان مجاز تهیه کنید و بعد به دست‌تان برسد. این یعنی یک امکان جدید برای سال‌های بعد و بعدتر. امکانی که شاید تصورش در سال‌های قبل خیلی دور و دور بود اما حالا که همه چیز به‌ سمت همین نبودن‌ها می‌رود خیلی اتفاق‌ها ممکن می‌شوند. این است که می‌گویم این نمایشگاه اتفاق مبارکی است.
البته هنوز اما و اگرهای خودم را نسبت به نمایشگاه کتاب دارم. نمایشگاه کتابی که باید نمایشگاه باشد اما یک فروشگاه بزرگ است. نمایشگاهی که حیات کتابفروشی‌ها را به‌خطر می‌اندازد. نمایشگاهی که عطش خریدن کتاب را برای چند ماه در جامعه از بین می‌برد. اما از یک طرف دیگر هم اگر نگاه کنیم بخوبی آن می‌رسیم که در این دوران کم کتاب‌خوانی مردم بالاخره دیدن کتاب باعث می‌شود که شما دست به جیب شوید و کتاب‌ها را بخرید. کتاب‌هایی را که در یک سال لازم دارید بخرید. البته باز هم می‌رسم به عیبش که کتاب‌فروشی‌های محلی چه می‌شوند. بالاخره در میان همه اتفاقات درباره کتاب بودن به از نبود شدن هرچیزی است. بودن یک نمایشگاه مجازی و خرید مجازی بهتر از نبودن آن است. این است که دوباره همان حرف احمد شاملو را می‌آورم که بودن به از نبود شدن. البته برای شاملو خاصه در بهار است و حالا باید گفت خاصه در همه وقت. پس حالا باید با این امکان به پیش برویم و ببینیم مجازی شدن را تا کجا باید ادامه بدهیم و به کجاها می‌خواهیم برسیم.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7546/20/566904/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها