خاطرات یک دیپلمات
روایت گم شده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
3 موضوع مهم در دیپلماسی حافظ اسد
بخش دوم پیشگفتار، مجالی برای پرداختن تفصیلی به این موضوع نیست، اما از باب «ما لا یدرک کله، لا یترک کله» و «مشت نمونه خروار»، به نحوه سیاست ورزی و تعامل «حافظ اسد» با سه موضوع مهم فراروی سیاست خارجی سوریه در دوران حکومتش، میپردازیم. روابط ویژه با لبنان، تعامل با ایران پسا انقلاب اسلامی و برخورد با گفتوگوهای صلح اعراب با رژیم صهیونیستی.
دو موضوع لبنان و ایران، اگر با عنایت به حاکمیت دو شاخه از یک حزب واحد (بعث) بر سوریه و عراق، از زاویه مطالعه تطبیقی سیاست خارجی این دو کشور واکاویده شود، واجد نتایج مهم و مفیدی خواهد بود. در موضوع لبنان، نگاه تاریخی و راهبردی سوریه به لبنان، با نگاه عراق به کویت در دوران معاصر، مشابهتهای آشکاری دارد، اما کافی است نحوه تعامل سوریه «اسد» با لبنان را با نحوه تعامل عراق «صدام» با کویت مقایسه کنیم تا تفاوتی «از زمین تا آسمان» در برابر ما خودنمایی کند. «اسد» با زیرکی و فرصت شناسی و ترکیب موفقی از راهبرد و راهکارهای متنوع، برای چند دهه کشورش را به بازیگر مؤثر درجه اول عرصه لبنان تبدیل میکند و «صدام» بر سر قمار سیطره بر کویت، آتش جنگی جدید را بر میافروزد که با سلسله پیامدهای بعدی اش، به پایان خود و شرارت ورزیهایش میانجامد.
مقایسه تعامل سوریه «اسد» و عراق «صدام»، با ایران پسا انقلاب اسلامی نیز بسیار عبرت آموز است. «اسد» که با پیمان کمپ دیوید و خروج مصر از عرصه منازعه اعراب و اسرائیل، موازنه منطقهای را بهصورتی فاحش به سود رژیم صهیونیستی و به ضرر سوریه میدید، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را همچون مائدهای آسمانی پذیرا شد و کوشید تا با استفاده از ظرفیتهای این انقلاب بزرگ مردمی و اسلامی، موازنه به هم ریخته با اسرائیل را جبران کند. سیاست هوشمندانهای که نه تنها به ترمیم موازنه به هم خورده پیش گفته و امکان تداوم سیاست مستقل و خاص سوریه در برابر اسرائیل کمک کرد، بلکه در درازمدت هم پیمانی برای سوریه آفرید، که تا به امروز کارکرد راهبردی خود را در سختترین شرایط یک دهه اخیر، نشان داده است.
این هوشمندی و نگاه راهبردی درازمدت به تحولات منطقهای را با نگاه صرفاً تاکتیکی و کوته نظرانه «صدام»، به ایران پسا انقلاب اسلامی و آنچه ضعف دولت و ارتش ایران در شرایط انقلابی میپنداشت، مقایسه کنید که منجر به تحمیل یک جنگ بزرگ خانمانسوز علیه ایران شد و اضافه بر تضعیف هر دو کشور به سود اسرائیل، عراق را در شرایطی قرار داد که در میان مدت به تمهید مقدمات فروپاشی نظام این کشور، انجامید. باز تشخیص «تفاوت از زمین تا آسمان» سخت نیست.
در موضوع سوم، یعنی گفتوگوهای صلح نیز مقایسه تطبیقی سیاست سوریه «اسد» با دیگر کشورهای عربی؛ و بویژه سازمان آزادیبخش فلسطین و «عرفات» پندآموز است. با فروپاشی اتحاد شوروی و آغاز روند مذاکرات سازش با راهبری ایالات متحده امریکا، سوریه «اسد» که خود را در معادلات جهانی مربوط به فلسطین، یکه و تنها میدید، بیآنکه بهصورت مستقیم با امریکا رو در رو شود، پذیرفت که در کنار دیگر اعراب، در کنفرانس صلح مادرید مشارکت کند. «اسد» در مرحله بعد نیز که اسرائیل موفق شد، گفتوگوهای دوجانبه با طرفهای عربی را بر فلسطینیان و اعراب تحمیل کند؛ به مذاکرات صلح سوری - اسرائیلی با میانجیگری امریکا، نه نگفت اما راهبردی را برای خود تنظیم کرد؛ که صلح را منوط به عقب نشینی کامل اسرائیل از اراضی اشغالی جولان سوریه تا خط ۴ ژوئن ۱۹۶۷ میکرد. مقایسه این نحوه تعامل راهبردی «حافظ اسد» با تعامل تاکتیکی «یاسرعرفات» با گفتوگوهای صلح، یک بار دیگر تفاوتهای آشکار«از زمین تا آسمان» را باز مینماید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه