جهان «بیماری» از نگاه انسان‌شناسی

چرا من بیمارم؟


دکتر علیرضا خدامی
استاد انسان شناسی و فارغ‌التحصیل دانشگاه سوربن فرانسه
1چالش‌های طب موسوم به «سنتی» در برخی محافل علمی کشورمان و حتی در کنش‌ها و گفت‌وگوهای روزمره با وقوع یک رشته رویدادها مانند آتش زدن کتاب مرجع پزشکی هاریسون یا برخی توصیه‌ها و تجویزهای مناقشه‌برانگیز برای مقابله با ویروس کرونا ابعاد تازه‌ای به‌خود گرفته است. این چالش‌ها که همه می‌دانیم نه جدید است و نه محدود به ایران، ما را بر آن داشت تا نکاتی را که بیشتر سویه‌ای روش‌شناختی دارد برای پرهیز از ساده‌انگاری نسبت میان طب «مدرن» و طب «سنتی» یادآوری کنیم، البته با این قید که در این نوشتار کوتاه با کمی اغماض به جای اصطلاح «طب سنتی» اصطلاح «طب مردمی» یا «پزشکی مردمی» را به کار می‌بریم.
 در این باره دستاوردهای کتابی که با عنوان «انسان‌شناسی بیماری» بتازگی برای چاپ به ناشر سپرده‌ام می‌تواند به فهم بهتر موضوع کمک کند. لازم به‌ذکر است که کتاب مزبور ترجمه مقالات برگزیده‌ای از پژوهشگران فرانسوی زبان است که در میان آنان نام انسان‌شناسان بزرگی مانند کلود لوی-استروس، مارک اوژه و داوید لو بروتون نیز دیده می‌شود. این را هم اضافه کنم که در سنت عمدتاً فرانسوی، به جای عنوان «انسان‌شناسی پزشکی» که در امریکا و سپس در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشور خود ما متداول شده است بیشتر از عنوان «انسان‌شناسی بیماری» بهره گرفته می‌شود. توضیح اینکه با‌وجود شباهت‌های فراوان میان این دو سنت نظری، در «انسان‌شناسی بیماری» توجه پژوهشگر عمدتاً به گفتمان غیرتخصصی درباره «بیماری» و خود موضوع بیماری است و نه خود «پزشکی». در واقع «انسان‌شناسی بیماری» به مفهوم زیست-پزشکی بیماری بسنده نمی‌کند. از این حیث، بیماری دیگر به مقوله عینی پزشکی فروکاسته نمی‌شود بلکه شیوه‌ای است که خود افراد مفهوم بیماری را به میانجی عمل، تجربه و منشور ارتباطی خود با پزشک ساخته و پرداخته می‌کنند.
2تقابل تجربی «طب مدرن» و «طب مردمی» از برخی جهات تصنعی است، چرا که در پس آن نوعی ایدئولوژی وجود دارد که اولی را با واقعیت آناتومیک-بالینی که بنیان «علم» است یکی می‌گیرد (گویی علم تغییر و تحول پیدا نمی‌کند و یک اندیشه و عمل اجتماعی نیست) و دومی را قوه‌ای خیالی می‌انگارد که باید از بین برد؛ چرا که به قبل از تاریخ پزشکی بازمی‌گردد. ضمن اینکه باید به خاطر سپرد که ما فقط با یک نوع «پزشکی مردمی» سر و کار نداریم بلکه اشکال گوناگونی از آن وجود دارد که چه از نظر عمل و چه از نظر بازنمایی همگرا نیستند. انسان‌شناسان بر این باورند که دستیابی به محتوایی خالص و مستقل از پزشکی رسمی گذشته و تفاسیر و بازتفاسیر عالمانه گذشته و حال ممکن نیست. اگر به دقت این رفتارهای پزشکی بسیار ناهمگون را مدنظر قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که برخی از آنها بی‌نهایت به پزشکی رسمی نزدیک‌اند. این رفتارها متناسب‌اند با دسته‌ای از بازنمایی‌ها، در حالی که برخی دیگر از رفتارها بشدت در برابر این بازنمایی‌ها قرار دارند.
3«پزشکی مردمی» نیز همانند «پزشکی مدرن» دارای نظام‌های طبقه‌بندی بیماری‌هاست؛ طبقه‌بندی‌هایی که بر اصول یکپارچه‌ای استوار است؛ معیارهای رده‌بندی آنها منطقی دارد که مبنای آن هم دانش تجربی است (آسیب یک عضو، وجود یک علت طبیعی و...) و هم ضرورتی نظری (نیاز به نظم‌دهی، درک، تفسیر و...). به‌طور کلی، هرگونه طبقه‌بندی مستلزم ارائه تفسیری درباره ساز و کارها و علل یک بیماری است. مدل‌هایی که جوامع موسوم به سنتی استفاده می‌کنند از منابع تفسیری چندگانه‌ای تغذیه می‌کنند که روی هم انباشته شده‌اند و مانع‌الجمع هم نیستند. برخلاف تصوری که متأسفانه حتی در محافل علمی کشورمان بسیار رایج است این مدل‌ها هیچ سنخیتی با مدل‌های ساده‌انگارانه‌ای که علل طبیعی را در برابر علل فوق‌طبیعی قرار می‌دهند، ندارند؛ مدل‌هایی که گاهی نیز نظام‌های اندیشگی مردمی را یک راست به یک رشته «خرافات» ربط می‌دهند. ضمن اینکه خود مفهوم «خرافات» هم گنگ است. در عرف رایج «خرافه» باور نادرست قلمداد می‌شود و معمولاً به باورها و کردارهای ابتدایی نسبت می‌دهند. در حالی که مطالعات جامعه-انسان‌شناختی نشان می‌دهد که این مفهوم می‌تواند به برخی باورها و نگرش‌های جوامع بسیار پیشرفته و حتی برخی پراتیک‌های پزشکی مدرن که گاه می‌تواند بسیار خطرناک باشد نیز تعمیم داده شود. از این گذشته، همانگونه که برخی «خرافه‌ها» با گذر زمان می‌روند، در مقابل برخی دیگر نیز ممکن است غیر خرافی و حتی «عالمانه» قلمداد شوند. همواره در پزشکی «عالمانه» عناصری یافت می‌شوند که تصور دوگانه‌انگارانه، آن را در حوزه پزشکی مردمی قرار می‌دهد در حالی که قضیه به این سادگی نیست.
4دریافتی که از مقوله بیماری در طب یا پزشکی مردمی وجود دارد واجد ویژگی کلیت‌بخشی است: گرایش به کلیت‌انگاری یا یکی‌انگاری «انسان-طبیعت-فرهنگ» که در برابر گرایش به جداسازی «انسان»، «طبیعت» و «فرهنگ» قرار می‌گیرد که خود نیز همبسته تخصصی شدن حداکثری است. در چنین نظام اندیشگی بی‌نظمی که یکی از مظاهر آن بیماری است با نظم طبیعی و با نظم اجتماعی پیوند می‌خورد. اختلال در نظم یکی، به هم زدن اختلال در نظم دیگری قلمداد می‌شود.
بیماری به‌همان‌سان که پدیده‌ای زیست‌شناختی است، پدیده‌ای اجتماعی نیز هست. بی‌نظمی چه بیولوژیکی باشد چه اجتماعی، هر دو ناهنجاری تلقی می‌شود. به‌همین خاطر است که باید به منطق نمادین و اجتماعی که در پس نظام‌های شناختی مربوط به بیماری قرار دارد بسیار توجه داشت. از همین رو است که پزشکی مردمی تقریباً همیشه، تفسیر و بازتفسیر نظام‌مند علل و فرایندهای بیماری (به معنای دقیق کلمه) و شفا (چگونه بیمار شدم؟ یا چگونه درمانم می‌کنند؟) را به دلایلی غایی ربط می‌دهند(چرا من بیمارم؟).
این نوع پزشکی، تفسیری کل‌گرا از امر اجتماعی ارائه می‌دهد که به فرد کمک می‌کند تا پیوند تنگاتنگ میان بیماری و شکلی از بروز و نمود امر اجتماعی را که همان «امر قدسی» است ، درک کند. بدین ترتیب، چشم‌انداز بحث نه فقط انسان‌شناسی بیماری یا پزشکی، بلکه انسان‌شناسی بازنمایی‌های قدسی خواهد بود.
5 اما از آن سو هم باید دقت داشت که پزشکی مدرن به جنبه‌های صرفاً تکنیکی‌اش فروکاسته نمی‌شود. این نوع پزشکی نیز حامل یک رشته بازنمایی‌هایی است که با امر اجتماعی و بویژه با شکلی از بروز و نمود امر اجتماعی که بخش قابل‌توجهی از آن در قالب باورها و اعمال متبلور می‌شود، پیوند دارد. در پزشکی مدرن نیز، برخلاف دیدگاه رایج، بیماری فقط با جسم فرد سر و کار ندارد، بلکه به روح و روان که مفهوم معمول آن دیگر بسنده نمی‌کند، کار، بسترهای کجروی اجتماعی، آموزش و مرگ هم مربوط می‌شود.
این چند، ملاحظه کلی ما را متوجه این موضوع می‌کند که تفکیک خشک و رایج میان پزشکی «مردمی» و پزشکی «عالمانه» تا چه اندازه شتاب‌زده و ساده‌انگارانه است. دوگانه‌سازی‌های مدرن/سنتی، جسم/روح و غیره آسیبی است که ما را از درک و فهم پیچیدگی‌های پدیده‌ها محروم می‌سازد.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7589/14/572215/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها