خاطرات منتشر نشده هاشمی رفسنجانی


چهار‌شنبه 2 اردیبهشت 1377
آقاى [امیر] تهرانى از [وزارت] اطلاعات آمد. بولتن‌هاى ویژه را آورد و گفت، در جلسه اطلاع‌رسانى دولت بوده. در آنجا که آقایان [عطاءالله] مهاجرانى، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سخنگوی دولت]، [فریدون] وردى‌نژاد، [مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا] و [احمد] بورقانى، [معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد] هم بوده‌اند، تصمیم گرفته‌اند که برنامه تبلیغات علیه تندروی جناح راست و اخلالگران در نمازجمعه و آقای رسولی‌نژاد را به‌عنوان حمایت از من، تا دو هفته دیگر ادامه دهند و دانشگاه‌ها هم فعال شوند. گفت، در ملاقات آقاى ناطق‌نورى، [رئیس‌مجلس]، از ایشان شنیده که رسولی‌نژاد را خام و بی‌تدبیر خوانده وگفته که ما را به زحمت انداخته است.
آقایان [احمد] سروش‌نژاد، [مدیر مؤسسه تحقیقات و پژوهش‌های علمی- سیاسی ندا] و... آمدند. گزارش برنامه‌کارى خود در مورد تحقیقات درباره اسرائیل و صهیونیسم و فلسطین را دادند و از من نظر و کمک خواستند. از طریق ماهواره، برنامه‌ شبکه‌های تلویزیونى اسرائیل را مى‌گیرند. از اینترنت و راه‌هاى دیگر استفاده مى‌کنند.
دکتر اسماعیل [ساعی‌ور ایرانی‌زاد، استادیار فیزیک دانشگاه تربیت مدرس] آمد. گزارشى از طرح تحقیقاتى براى ساخت مولد برق با سوخت هیدروژن و اکسیژن داد. بنا شد طرح را براى بررسى به مرکز تحقیقات استراتژیک [مجمع تشخیص مصلحت] بدهیم. اخوى محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. عصبانى است، از رفتار قوه قضائیه در پرونده شهردارى تهران و گفت، باعث دورى بخشى از مردم از نظام شده و بد مى‌گویند. عصر آقایان [محمود] محمدى‌عراقى، [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی]، [علی] سعیدى، [قائم‌مقام سازمان تبلیغات اسلامی] و سبحانى آمدند. براى برنامه جلسه مبلغان اعزامى از قم توضیحات دادند.
آقاى [مصطفی] میرسلیم، [وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی] آمد. براى سفر به امریکا مشورت کرد؛ از سوى صنایع اتومبیل‌سازى آنجا دعوت شده است. از آقاى [عطاءالله] مهاجرانى، [وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی] شکایت کرد که تهمت کم‌شدن پول‌ کتاب‌هاى خارجى در نمایشگاه را مطرح کرده و گفت، دروغ است؛ خواست که اصلاح کند.(1) از من خواست که به [حزب] مؤتلفه توجه بیشترى بکنم و پرسید، تا کجا از شهردارى تهران حمایت مى‌کنم. آقاى [اسحاق] جهانگیرى، [وزیر صنایع و معادن] آمد. گزارش وضع تولیدات وزارت و طرح‌هاى در دست اجرا را داد و از پرونده شهردار و عواقب سیاسى آن اظهارنگرانى‌ کرد و از مشکلات اقتصادى کشور و از ضعف مدیریت در دولت گفت. خواست‌ که به آقای [محسن] نوربخش، [رئیس‌کل بانک مرکزی] بگویم، به شرکت فولاد اهواز وام بدهد که بیش از 100 میلیارد تومان بدهى دارد. [آقای عبدالله نوری]، وزیرکشور آمد. براى حل معضل پرونده شهردارى تهران چاره‌جویى نمود و نیز مشکل انتخابات [مجلس] خبرگان که فکر مى‌کند، با قانون موجود، شرکت مردم، وسیع نخواهد بود. پیشنهاد دارند که قانون را به گونه‌ای اصلاح‌ کنند که عده بیشترى نامزد شوند. گفت، بنا دارد انتخابات شوراها[ی شهر و روستا] را در بهمن‌ماه انجام دهد و از من خواست‌ که از دولت حمایت‌ کنم.
پی نوشت
1‌- آقای عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در روز دوشنبه 17 فروردین 1377 در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: «سال گذشته در نمایشگاه کتاب، مردم در حدود یک میلیارد و 540 میلیون تومان کتاب از ناشران خارجی به مسئولان غرفه پرداخت کرده‌اند. هنگام تخصیص ارز به ناشران خارجی، با کمال حیرت متوجه شدیم که از این مبلغ، حدود یک میلیارد و 200 میلیون تومان در اختیار نیست که این مبلغ را با زحمت فراوان فراهم کردیم. در حوزه معاونت سینمایی، مطبوعاتی، بنیاد فارابی، رسانه‌های تصویری، مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر و نمایشگاه، ابهام‌های جدی وجود دارد. البته گزارش‌ها به‌صورت قطعی و نهایی نیست و به این دلیل موضوع مسکوت مانده است.»

پنجشنبه 3 اردیبهشت 1377
قرار بود براى شرکت در جلسه توجیه مبلغان اعزامى، به قم برویم. صبح احساس تب کردم و سردرد داشتم. دکتر میلانى آمد، معاینه‌ و توصیه کرد که استراحت ‌کنم. نتیجه آزمایش‌ها را آورد؛ همه شاخص‌ها خوب است: قند و چربى و... به قم اطلاع دادم که نمى‌روم. آقاى [محمود] محمدى عراقى، [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی]، خواسته بود که پیام کوتاهى بفرستم. با توجه به وضع قم و مسائل آیت‌الله منتظرى و اختلافات، قلباً تمایلى هم به رفتن نداشتم و خدا این جور درست‌ کرد. تا شب، بیشتر وقت به مطالعه گذشت. تاریخ سیاسى روحانیت را براى سخنرانى قم بررسى مى‌کردم و در جریان مطالعه، به نظرم آمد که موضوع تألیف مستقلى است؛ به فکر افتادم که تحقیق جامعى بنمایم.
جمعه 4 اردیبهشت 1377
در خانه بودم. وقت با استراحت و پیاده‌روى در حیاط و مطالعه کتاب «دین و دولت» حامد الگار و روزنامه‌هاى دیروز و گزارش‌های خبرگزارى [ایرنا] روى تلکس و کامپیوتر گذشت. ظهر همه بچه‌ها جمع بودند و ناراحت که نمى‌توانند به خاطرکار و مدرسه، همراه ما به مُغان بیایند. شب حسن‌آقا خمینى آمد. وضع حوزه [علمیه] قم را تعریف ‌کرد و از پیش‌آمد نمازجمعه گذشته، اظهار ناراحتى‌کرد و از وضع اقتصادى و سیاسی کشور استفسار نمود. گفت، دوستان چپ آقاى خاتمى، او را براى مراعات نظرات‌شان، تحت فشار مى‌گذارند. از من خواست که شب عاشورا در مرقد سخنرانى کنم؛ نپذیرفتم. در گزارش‌ها، رأى اعتماد پارلمان روسیه به آقاى [سرگئی] کرینکو مهم است؛ با اینکه در دوبار گذشته رأى ندادند و با تهدید جدى آقاى یلتسین، [رئیس‌جمهوری روسیه]، مبنى بر انحلال پارلمان در صورت رد شدن او در دور سوم، عقب‌نشینى‌کردند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7613/2/575396/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها