عشق و شعار در «بچه مهندس» در گفتوگو با احمد کاوری
عشق لازمه یک اثر دراماتیک است
فصل چهارم مجموعه «بچه مهندس» هرشب ساعت ۲۱:۳۰ روی آنتن شبکه دو سیما میرود. قصه زندگی جواد جوادی دانشجوی نخبه در فصل تازه این مجموعه به کشمکش برای آغاز زندگی مشترک و مشکلات فضای کار در دانشگاه رسیده است. درباره چالشهای تولید سریالهای دنبالهدار با احمد کاوری که کارگردانی این فصل از مجموعه «بچه مهندس» را برعهده داشته گفتوگو کردهایم.
رسیدن سریال «بچه مهندس» به فصل چهارم به تنهایی گواه اهمیت این سریال برای تلویزیون است. با وجود این نگاه حمایتی برای قبول کارگردانی سری چهارم این مجموعه با چه چالشهایی مواجه بودید؟
فصل اول این مجموعه را دیده بودم و پس از قبول کارگردانی سری چهارم، فصل دو و سه را هم با دقت تماشا کردم تا اشراف کافی روی شخصیتها و آدمهای داستان داشته باشم. علاقه مخاطب به شخصیتهایی که در ذهنش شکل گرفته و اهمیت سرنوشت آنها یکی از وجوه تمایز این سریال بود که سبب شد مخاطب علاقهمند به پیگیری آن باشد. علاوه براین فضاهای عاطفی و عاشقانه و همت و تلاش برای رسیدن به موفقیت، شاخصههایی است که تماشاگر را مشتاق به تعقیب سریال کرد.
از بازخورد مخاطب و نظرات مردم نسبت به سریال اطلاع دارید.
بازخورد منفی در شبکههای اجتماعی ندیدم. شاید نزدیک به ۵ درصد آدمها نسبت به یکسری لحظات که در قصه وجود دارد اعتراضهایی داشته باشند اما طبق کامنتهایی که دریافت کردیم حدود ۹۵ درصد مخاطبان رضایت داشتند و پیگیر داستان بودند. محبت مردم در زمان تولید و ضبط سکانسهای خارجی مشهود بود. همین واکنشها نشان میدهد که سرنوشت آدمهای قصه برایشان جذاب، جالب و سؤالبرانگیز است.
البته بخشی از نظرات مطرح شده در شبکههای اجتماعی در راستای این نتیجهگیری نیست. مؤلفه مشترک انتقادها وجه شعاری «بچه مهندس» است، حتی شخصیت ها در نوع پوشش هم به خوب و بد تقسیم میشوند.
به هیچ وجه این اظهارنظر را قبول ندارم. فضای این مجموعه اصلاً شعاری نیست. بهعنوان مثال خانم مافی بهعنوان شخصیت منفی سریال اگر پوشش مانتو دارد در فصل سوم هم بوده. شیوا و مستوره با همین پوشش جزو کاراکترهای مثبت سریال هستند. خانواده اصلی سریال از ابتدا همین گونه طراحی شده بود؛ خانوادهای با فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی که بهعنوان خانواده مبنا از ثبات برخوردارند، شخصیت علمی دارند، روابط عاطفی گرم و صمیمانه خانوادگی دارند، در کارهای خیر و عام المنفعه مشارکت دارند و... اما در عین حال یک جاهایی دچار سوءتفاهم میشوند، قضاوت میکنند و... یعنی وجوه مثبت و منفی را با هم دارند. در نهایت در فضای سریالسازی و درام باید قصه تقابل این دو گروه شکل میگرفت.
پیش از آغاز سریال حرف و حدیثها راجع به تغییر بازیگر شخصیت اصلی و حذف چند شخصیت دیگر بود. در ایام پخش هم ناخودآگاه مقایسه بین کیفیت بازی روزبه حصاری و محمدرضا رهبری شکل گرفت اما آنچه بیش از این جابهجایی مشهود است شخصیتپردازی جواد جوادی است. آدم عاشق پیشهای که همان حس و حال و چالشها نسبت به عشق مژگان را امروز با مرضیه تجربه میکند.
جواب دقیق به این سؤال را نویسنده مجموعه بهتر میتواند بیان کند. منتها وقتی به آدمها در شاکله قصه نگاه میکنیم میبینیم که این عشق لازمه یک اثر دراماتیک است. تعاریفی که از عشق شده همین تعاریفی است که در همه قصهها وجود دارد. یعنی یک آدم باید شیفته آدم دیگر باشد که بخواهد مسیر رسیدن به آن را بهگونهای طی کند.
رفتار متعصبانه و شیفتگی جواد برای شرایط سنی او و شخصیت یک نخبه علمی که به مقام استادی رسیده غیرمعمول است. آیا این موضوع سبب کشدار شدن قصه و خسته شدن مخاطبان نشده است؟
این ارتباط در فصل گذشته شکل گرفته و الان هم ما شاهد ادامه همان فصل هستیم. اینکه تغییراتی در بازیگران داشتیم درست است ولی به نوعی ادامه همان ارتباطات فصل گذشته را شاهدیم. جواد به خانمی تقاضای ازدواج داده و این خانم هم جواب مثبت داده است. حال شاهد موانعی هستیم که این دو برای رسیدن به هم باید از آنها عبور کنند. این شیفتگی که شما میگویید، نمیدانم در کجای قصه است. این شیفتگی نیست. به هر حال وقتی شما با کسی قرار میگذارید حتی اگر ارتباط کوتاه مدتی هم باشد، شما نسبت به آن شخص تعصب پیدا میکنید. تعصب برگرفته از یک حس عاطفی است که نسبت به این آدم در شما ایجاد میشود. عشق اصلاً زمان نمیشناسد که اگر کهنه باشد پرشورتر و اگر مدت زمانش کمتر باشد شور کمتری داشته باشد. شور و هیجانی که در ارتباط و عشق وجود دارد میتواند در یک نگاه شکل بگیرد. کما اینکه ما رمانها و آثار نمایشی بسیاری داریم که این ارتباط در آنها با یک نگاه شکل گرفته است.
در فصل گذشته جواد دو دوست صمیمی و هم دانشگاهی داشت که در این فصل به هیچ وجه از آنها صحبت نمیشود. آیا این حذف از طرف نویسنده صورت گرفته یا نظر شما بوده است؟
ما در این فصل با قصه دیگری طرف هستیم. شخصیت اصلی داستان در قبرستان با فرد تازهای آشنا میشود و ماجراهای تازه شکل میگیرد. برداشت من این است که برخی از شخصیتهای فصل گذشته هیچ حضوری نمیتوانستند در فصل چهار داشته باشند. اگرچه در متنی که من برای کارگردانی این فصل به دست گرفتم چیزی راجع به داستان آن شخصیتها هم نبود.
رسیدن سریال «بچه مهندس» به فصل چهارم به تنهایی گواه اهمیت این سریال برای تلویزیون است. با وجود این نگاه حمایتی برای قبول کارگردانی سری چهارم این مجموعه با چه چالشهایی مواجه بودید؟
فصل اول این مجموعه را دیده بودم و پس از قبول کارگردانی سری چهارم، فصل دو و سه را هم با دقت تماشا کردم تا اشراف کافی روی شخصیتها و آدمهای داستان داشته باشم. علاقه مخاطب به شخصیتهایی که در ذهنش شکل گرفته و اهمیت سرنوشت آنها یکی از وجوه تمایز این سریال بود که سبب شد مخاطب علاقهمند به پیگیری آن باشد. علاوه براین فضاهای عاطفی و عاشقانه و همت و تلاش برای رسیدن به موفقیت، شاخصههایی است که تماشاگر را مشتاق به تعقیب سریال کرد.
از بازخورد مخاطب و نظرات مردم نسبت به سریال اطلاع دارید.
بازخورد منفی در شبکههای اجتماعی ندیدم. شاید نزدیک به ۵ درصد آدمها نسبت به یکسری لحظات که در قصه وجود دارد اعتراضهایی داشته باشند اما طبق کامنتهایی که دریافت کردیم حدود ۹۵ درصد مخاطبان رضایت داشتند و پیگیر داستان بودند. محبت مردم در زمان تولید و ضبط سکانسهای خارجی مشهود بود. همین واکنشها نشان میدهد که سرنوشت آدمهای قصه برایشان جذاب، جالب و سؤالبرانگیز است.
البته بخشی از نظرات مطرح شده در شبکههای اجتماعی در راستای این نتیجهگیری نیست. مؤلفه مشترک انتقادها وجه شعاری «بچه مهندس» است، حتی شخصیت ها در نوع پوشش هم به خوب و بد تقسیم میشوند.
به هیچ وجه این اظهارنظر را قبول ندارم. فضای این مجموعه اصلاً شعاری نیست. بهعنوان مثال خانم مافی بهعنوان شخصیت منفی سریال اگر پوشش مانتو دارد در فصل سوم هم بوده. شیوا و مستوره با همین پوشش جزو کاراکترهای مثبت سریال هستند. خانواده اصلی سریال از ابتدا همین گونه طراحی شده بود؛ خانوادهای با فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی که بهعنوان خانواده مبنا از ثبات برخوردارند، شخصیت علمی دارند، روابط عاطفی گرم و صمیمانه خانوادگی دارند، در کارهای خیر و عام المنفعه مشارکت دارند و... اما در عین حال یک جاهایی دچار سوءتفاهم میشوند، قضاوت میکنند و... یعنی وجوه مثبت و منفی را با هم دارند. در نهایت در فضای سریالسازی و درام باید قصه تقابل این دو گروه شکل میگرفت.
پیش از آغاز سریال حرف و حدیثها راجع به تغییر بازیگر شخصیت اصلی و حذف چند شخصیت دیگر بود. در ایام پخش هم ناخودآگاه مقایسه بین کیفیت بازی روزبه حصاری و محمدرضا رهبری شکل گرفت اما آنچه بیش از این جابهجایی مشهود است شخصیتپردازی جواد جوادی است. آدم عاشق پیشهای که همان حس و حال و چالشها نسبت به عشق مژگان را امروز با مرضیه تجربه میکند.
جواب دقیق به این سؤال را نویسنده مجموعه بهتر میتواند بیان کند. منتها وقتی به آدمها در شاکله قصه نگاه میکنیم میبینیم که این عشق لازمه یک اثر دراماتیک است. تعاریفی که از عشق شده همین تعاریفی است که در همه قصهها وجود دارد. یعنی یک آدم باید شیفته آدم دیگر باشد که بخواهد مسیر رسیدن به آن را بهگونهای طی کند.
رفتار متعصبانه و شیفتگی جواد برای شرایط سنی او و شخصیت یک نخبه علمی که به مقام استادی رسیده غیرمعمول است. آیا این موضوع سبب کشدار شدن قصه و خسته شدن مخاطبان نشده است؟
این ارتباط در فصل گذشته شکل گرفته و الان هم ما شاهد ادامه همان فصل هستیم. اینکه تغییراتی در بازیگران داشتیم درست است ولی به نوعی ادامه همان ارتباطات فصل گذشته را شاهدیم. جواد به خانمی تقاضای ازدواج داده و این خانم هم جواب مثبت داده است. حال شاهد موانعی هستیم که این دو برای رسیدن به هم باید از آنها عبور کنند. این شیفتگی که شما میگویید، نمیدانم در کجای قصه است. این شیفتگی نیست. به هر حال وقتی شما با کسی قرار میگذارید حتی اگر ارتباط کوتاه مدتی هم باشد، شما نسبت به آن شخص تعصب پیدا میکنید. تعصب برگرفته از یک حس عاطفی است که نسبت به این آدم در شما ایجاد میشود. عشق اصلاً زمان نمیشناسد که اگر کهنه باشد پرشورتر و اگر مدت زمانش کمتر باشد شور کمتری داشته باشد. شور و هیجانی که در ارتباط و عشق وجود دارد میتواند در یک نگاه شکل بگیرد. کما اینکه ما رمانها و آثار نمایشی بسیاری داریم که این ارتباط در آنها با یک نگاه شکل گرفته است.
در فصل گذشته جواد دو دوست صمیمی و هم دانشگاهی داشت که در این فصل به هیچ وجه از آنها صحبت نمیشود. آیا این حذف از طرف نویسنده صورت گرفته یا نظر شما بوده است؟
ما در این فصل با قصه دیگری طرف هستیم. شخصیت اصلی داستان در قبرستان با فرد تازهای آشنا میشود و ماجراهای تازه شکل میگیرد. برداشت من این است که برخی از شخصیتهای فصل گذشته هیچ حضوری نمیتوانستند در فصل چهار داشته باشند. اگرچه در متنی که من برای کارگردانی این فصل به دست گرفتم چیزی راجع به داستان آن شخصیتها هم نبود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه