وقتی بچه‌ها بر خاکستری غم غلبه می‌کنند


نلی محجوب
فعال فرهنگی حوزه ادبیات کودک و نوجوان
غمگین بودن برای مدت زمان طولانی، بی‌علاقگی به چیزهایی که در زندگی به آنها علاقه‌مند بوده‌اید، کاهش تمرکز، خستگی بیش از حد و... می‌تواند نشان از افسردگی باشد. این بیماری می‌تواند احساسات، افکار و رفتار ما را تغییر بدهد و ما را در شرایط و مشکلات جسمی و رفتاری قرار بدهد. حالا پدر و مادری را تصور کنید که بر اساس یک اتفاق - مثلاً از دست دادن شریک زندگی، از دست دادن شغل، مشکلات معیشتی و اقتصادی و...- دچار افسردگی شده باشد. قطعاً کودک با این تغییر رفتار دچار سردرگمی و نگرانی می‌شود. این تغییر رفتار والدین می‌تواند مستقیماً روی روح و جسم او تأثیر بگذارد. او را منزوی، مضطرب، ترسو و گوشه‌گیر کند. در خودش فرو برود و در برخورد با دوستان و محیط اجتماعی و مدرسه دچار مشکلاتی شود.  معمولاً معدود بچه‌هایی هستند که می‌دانند باید چه کار کنند یا کسی را در کنار خود داشته باشند تا مهارت لازم را داشته باشد تا در چنین مواردی به کمک آنها بیاید تا بتوانند هم خودشان را نجات دهند و هم کمک و حامی والدین‌شان شوند. اما قطعاً داستان‌هایی که به این موضوعات پرداخته با شیوه‌ای داستانی و قابل درک به موضوع پرداخته است. کودک یا نوجوان می‌تواند با همذات پنداری و دیدن کنش شخصیت، راه‌های مختلفی را کشف کند و به خودش و به خانواده‌اش کمک کند. در این یادداشت به سه کتاب مختلف که به شکلی شخصیت کنشگر کودک و نوجوان درگیر این ماجرا هستند، معرفی می‌کنیم. بچه‌هایی که برای رهایی و نجات خود و خانواده تلاش می‌کنند.
فیل
  نویسنده و تصویرگر: پیتر کارناواش
  مترجم: حشمت السادات میرعابدینی
  نشر: کتاب چ
پدر الیو غمگین است و الیو غم پدر را مثل یک فیل خاکستری بزرگ همراه او می‌بیند. او آرزوی رفتن فیل را دارد؛ بنابر این تصمیم می‌گیرد به پدرش کمک کند.
در این راه پدربزرگ مهربانش و بهترین دوستش آرتور همراهی‌اش می‌کنند و تنهایش نمی‌گذارند. الیو در تمام مدت سعی می‌کند شاد بماند و امیدش را از دست ندهد. تا اینکه یک روز بالاخره فیل از خانه آنها می‌رود.
 بابای پرنده من
  نویسنده: دیوید آلموند
  مترجم: ریحانه جعفری
  نشر: پیدایش
لیزی مادرش را از دست داده و از پدر بسیار غمگینش که دیگر مثل قبل نیست، مراقبت می‌کند. او هر کاری می‌کند تا پدرش شاد شود. در شهر مسابقه انسان‌های پرنده برگزار می‌شود. لیزی بابا را تشویق می‌کند تا با بال‌هایی که خودش ساخته در این مسابقه شرکت کند. لیزی سعی دارد بابا از خانه بیرون برود و وارد جامعه بشود و فعالیت کند و موفق می‌شود.
 کنسرو غول
  نویسنده: مهدی رجبی
  نشر: افق
توکا پسر عینکی و لاغری است که پدرش را از دست داده است. توکا با اینکه ترسو است و همیشه توی مدرسه کتک می‌خورد، با همه مشکلات خودش باید مراقب مادرش هم باشد که بشدت غمگین و افسرده است و البته هر دو تحت روان درمانی هستند. در خلال داستان و ماجراهای مختلف و تخیلات توکا، او دوباره اعتماد به نفسش را به دست می‌آورد و کم‌کم به هویت اصلی‌اش دست پیدا می‌کند و نه تنها بر ترسش غلبه می‌کند بلکه می‌تواند باعث تغییراتی در رفتار مادر شود.

در این داستان‌ها تلاش شخصیت‌های کودک در حفظ شادی- هر چند کوچک و گذرا- امید، اعتماد به نفس و پرهیز از خشونت راهکارهایی است برای نجاتشان و کمک به اطرافیان درگیر غم و افسردگی. این روزها کم نیستند خانواده‌ها و بچه‌های درگیر در این شرایط. شما می‌توانید با کتاب روزنه امیدی برایشان باشید.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7629/20/577052/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها