خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
شکست طرح اسرائیل در لبنان
این معرکه سلطان یعقوب بود که در آن شش ساعت درگیری شبانه زیانبار در ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ استمرار یافت و شدت درگیریها فردای آن روز یعنی ۱۱ ژوئن نیز برای چند ساعت ادامه یافت، پس از آنکه نیروهای اسرائیلی صفوف شکست خورده خود را با کمکهای جدید تقویت کردند تا بتوانند پیش از اجرای آتش بس بر راه دمشق - بیروت تسلط یابند. نبرد سلحشورانه نیروهای سوری، تهاجم اسرائیل را [در این بخش از اهداف خود] با شکست مواجه کرد و یکی از حلقههای اصلی برنامه شارون در تسلط بر مرکز ثقل استراتژیک سوریه در بقاع ناکام ماند. همزمان بیروت غربی در معرض حملات فشرده با بمبهای خوشهای و گرمافشاری [ترموباریک] قرار گرفت که موجب هدف گرفته شدن تقریباً همه محلات آن و کشته و مجروح شدن هزاران تن شد که اکثریت آنها از شهروندان بودند. طی ۹ هفته، نیروهای فلسطینی و ملی لبنان و لشکر سوریه در بیروت، با نبردی سلحشورانه کوشیدند، یورش به لبنان را به درسی برای اسرائیل تبدیل کنند به نحوی که به جای اینکه پرشگاهی برای هجوم به سوریه و تمام منطقه باشد، موجب شکست تدریجی طرح اسرائیل در لبنان شود.
انتخاب بشیر جمیل زیر دشنه اسرائیلی
نیروهای سوری از بیروت تخلیه شد تا در قلعه استراتژیک سوریه در دره بقاع تجمیع شود، همچنان که نیروهای سازمان آزادیبخش [فلسطین]؛ بیروت را به سوی تونس و تعدادی از کشورهای عربی ترک کرد. عرفات مشتاق بود که با آخرین کشتی [که نیروهایش را منتقل میکرد]، بیروت را ترک کند. برخی سخنرانی [پیش از خروج از بیروت] عرفات را سخنرانی خداحافظی نامیدند. عرفات [در این سخنرانی] سه اشتباه بزرگ سیاسی مرتکب شد که سبوی [رابطه او با] سوریه را شکست، [اول اینکه] بهصورت خاصی از رئیسجمهوری حسنی مبارک تشکر کرد که همچنان در حال پشتیبانی از قراردادهای کمپ دیوید بود، [دوم اینکه] تعمداً هیچ نامی از سوریه نبرد و این ناسپاسی بزرگی نسبت به جنگجویان سوری بود که دلاورانه از بیروت دفاع کرده بودند. [سوم اینکه] دوستی را به دشمنی تبدیل کرد، وقتی به یونان و از آنجا به تونس رفت و نه دمشق؛ که مکان طبیعی او بود. در حالی که رهبری سوریه تصمیم گرفته بود، گروههای سازمان آزادیبخش فلسطین را که مایل بودند پذیرا شود.
بخش بزرگی از جنگجویان فلسطینی در پادگان یرموک در دره بقاع تجمع کردند که شاهد خشونتآمیزترین رویاروییها میان نیروهای فتح وفادار به عرفات و نیروهای جدا شده از فتح شد، نیروهایی که [از آن پس، جنبش] فتح - انتفاضه نام گرفتند. رهبران انتفاضه، فرماندهان بزرگ فتح و افسران نظامی آن بودند و آنچه اتفاق افتاد با همه معیارها، شکست خطرناکی برای قضیه فلسطین بود. شارون آنگونه که بعدها برای ما فاش شد برای نخستین بار با بشیر جمیل فرمانده «نیروهای لبنانی» در ژانویه ۱۹۸۲ در جونیه ملاقات و نقش شبه نظامیان او را در اشغال بیروت در عملیات پیشروی قریب الوقوع اسرائیل به لبنان بررسی کرده بودند. جمیل در همین ملاقات بود که از علاقهمندی خود به انتخاب بهعنوان رئیسجمهوری لبنان با شارون سخن گفت. از همین رو شارون بلافاصله بعد از تهاجم نظامی، به سراغ برنامه سیاسی خود رفت و بشیر جمیل فرمانده «نیروهای لبنانی» زیر دشنه اسرائیل بهعنوان رئیسجمهوری لبنان انتخاب شد.
تنها دو روز بعد، نیروهای چند ملیتی تحت حمایت ناوهواپیمابر نیوجرسی در بیروت پیاده شدند و این دومین بار بود که این نیروها به بیروت میآمدند، اما این بار با هدف ماندن تا هنگام عقب نشینی نیروهایی که ریگان آنها را ارتشهای بیگانه مینامید؛ از لبنان و این در درجه نخست به معنای اخراج نیروهای سوری از لبنان و تحمیل قرارداد صلح اسرائیلی بر لبنان در تکمیل مفاهیم قراردادهای کمپ دیوید بود.
مترجم: حسین جابری انصاری
شکست طرح اسرائیل در لبنان
این معرکه سلطان یعقوب بود که در آن شش ساعت درگیری شبانه زیانبار در ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ استمرار یافت و شدت درگیریها فردای آن روز یعنی ۱۱ ژوئن نیز برای چند ساعت ادامه یافت، پس از آنکه نیروهای اسرائیلی صفوف شکست خورده خود را با کمکهای جدید تقویت کردند تا بتوانند پیش از اجرای آتش بس بر راه دمشق - بیروت تسلط یابند. نبرد سلحشورانه نیروهای سوری، تهاجم اسرائیل را [در این بخش از اهداف خود] با شکست مواجه کرد و یکی از حلقههای اصلی برنامه شارون در تسلط بر مرکز ثقل استراتژیک سوریه در بقاع ناکام ماند. همزمان بیروت غربی در معرض حملات فشرده با بمبهای خوشهای و گرمافشاری [ترموباریک] قرار گرفت که موجب هدف گرفته شدن تقریباً همه محلات آن و کشته و مجروح شدن هزاران تن شد که اکثریت آنها از شهروندان بودند. طی ۹ هفته، نیروهای فلسطینی و ملی لبنان و لشکر سوریه در بیروت، با نبردی سلحشورانه کوشیدند، یورش به لبنان را به درسی برای اسرائیل تبدیل کنند به نحوی که به جای اینکه پرشگاهی برای هجوم به سوریه و تمام منطقه باشد، موجب شکست تدریجی طرح اسرائیل در لبنان شود.
انتخاب بشیر جمیل زیر دشنه اسرائیلی
نیروهای سوری از بیروت تخلیه شد تا در قلعه استراتژیک سوریه در دره بقاع تجمیع شود، همچنان که نیروهای سازمان آزادیبخش [فلسطین]؛ بیروت را به سوی تونس و تعدادی از کشورهای عربی ترک کرد. عرفات مشتاق بود که با آخرین کشتی [که نیروهایش را منتقل میکرد]، بیروت را ترک کند. برخی سخنرانی [پیش از خروج از بیروت] عرفات را سخنرانی خداحافظی نامیدند. عرفات [در این سخنرانی] سه اشتباه بزرگ سیاسی مرتکب شد که سبوی [رابطه او با] سوریه را شکست، [اول اینکه] بهصورت خاصی از رئیسجمهوری حسنی مبارک تشکر کرد که همچنان در حال پشتیبانی از قراردادهای کمپ دیوید بود، [دوم اینکه] تعمداً هیچ نامی از سوریه نبرد و این ناسپاسی بزرگی نسبت به جنگجویان سوری بود که دلاورانه از بیروت دفاع کرده بودند. [سوم اینکه] دوستی را به دشمنی تبدیل کرد، وقتی به یونان و از آنجا به تونس رفت و نه دمشق؛ که مکان طبیعی او بود. در حالی که رهبری سوریه تصمیم گرفته بود، گروههای سازمان آزادیبخش فلسطین را که مایل بودند پذیرا شود.
بخش بزرگی از جنگجویان فلسطینی در پادگان یرموک در دره بقاع تجمع کردند که شاهد خشونتآمیزترین رویاروییها میان نیروهای فتح وفادار به عرفات و نیروهای جدا شده از فتح شد، نیروهایی که [از آن پس، جنبش] فتح - انتفاضه نام گرفتند. رهبران انتفاضه، فرماندهان بزرگ فتح و افسران نظامی آن بودند و آنچه اتفاق افتاد با همه معیارها، شکست خطرناکی برای قضیه فلسطین بود. شارون آنگونه که بعدها برای ما فاش شد برای نخستین بار با بشیر جمیل فرمانده «نیروهای لبنانی» در ژانویه ۱۹۸۲ در جونیه ملاقات و نقش شبه نظامیان او را در اشغال بیروت در عملیات پیشروی قریب الوقوع اسرائیل به لبنان بررسی کرده بودند. جمیل در همین ملاقات بود که از علاقهمندی خود به انتخاب بهعنوان رئیسجمهوری لبنان با شارون سخن گفت. از همین رو شارون بلافاصله بعد از تهاجم نظامی، به سراغ برنامه سیاسی خود رفت و بشیر جمیل فرمانده «نیروهای لبنانی» زیر دشنه اسرائیل بهعنوان رئیسجمهوری لبنان انتخاب شد.
تنها دو روز بعد، نیروهای چند ملیتی تحت حمایت ناوهواپیمابر نیوجرسی در بیروت پیاده شدند و این دومین بار بود که این نیروها به بیروت میآمدند، اما این بار با هدف ماندن تا هنگام عقب نشینی نیروهایی که ریگان آنها را ارتشهای بیگانه مینامید؛ از لبنان و این در درجه نخست به معنای اخراج نیروهای سوری از لبنان و تحمیل قرارداد صلح اسرائیلی بر لبنان در تکمیل مفاهیم قراردادهای کمپ دیوید بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه