نقش رسانهها و هنرمندان در حیات دوباره تئاتر
شاهین چگینی
رئیس انجمن تماشاخانههای خصوصی ایران
بر هیچ کس پوشیده نیست که شرایط تئاتر ما به دلیل بحرانی که کرونا در کشور بهوجود آورد، شرایط مناسبی نیست و متأسفانه باید بگویم که این مشکل، مشکلی جدی است و باید راهی برای آن اندیشیده شود چون در آینده ممکن است بازسازی تخریبهایی که به لحاظ مادی و معنوی به تئاتر وارد شده، بسیار پرهزینهتر از امروز باشد. ترس از حضور در فضاهای بسته در همهگیری کرونا یکی از ترسهای غالب و بحق مردم است اما چیزی که عجیب به نظر میرسد بازبودن مشاغل مختلف و رفت و آمد به رستورانها و مراکز دیگری است که هر روز اتفاق میافتد و گویی فقط سالنهای سینما و تئاتر هستند که خطرآفرینند. نکتهای که باید به آن اشاره کنم حمیت بسیار بالای خانواده تئاتر در ایمنسازی سالنهای تئاتر است و در این بین به زعم ما این سالنها از هر جای دیگری، بهداشتیتر و مناسبسازیشدهتر هستند و بعید به نظر میرسد که منشأ انتقال بیماری باشند. برای این اطلاعرسانی و بسترسازی برای باورمند شدن مردم به این موضوع دو پارامتر اصلی وجود دارد. اولین پارامتر رسانهها هستند که میتوانند نقش بسیار عمدهای در این زمینه ایفا کنند و با اطلاعرسانی و شرح وضعیتی که سالنهای تئاتر در انجام پروتکلهای بهداشتی دارند ذهنیت مردم را به حضور در سالنها آماده کنند و مراحل پاکیزهسازی و ایمنسازی بهداشتی را برای آن به تصویر بکشند. رسانه ملی در این بین نقشی بسیار مهم میتوانست ایفا کند که متأسفانه قدمی در این راه برنداشت و گویی برای آنها اصلاً مهم نبود که تئاتری در این مملکت وجود داشته باشد یا خیر. تئاتر در کشور ما یک مسأله همهگیر اجتماعی نیست. یعنی کارکرد اجتماعی آن طوری نیست که تمامی اقشار جامعه مخاطب آن باشند و مثل سینما عمومیت داشته باشد. در حال حاضر مسأله این است که چطور همان قشر مشخص را که مخاطب تئاتر بودند دوباره به تئاتر برگردانیم و این مسأله جز با اعتماد سازی عملی نخواهد شد و در این اعتمادسازی، همان طور که گفته شد نقش رسانه برای بازتاب آنچه در تئاتر میگذرد بسیار ضروری و با اهمیت است. از سوی دیگر، هنرمندان صاحبنام در این بخش میتوانند کمک شایانی به این حضور کنند. هنرمندان سرشناس ما که تقریباً بیش از یک سال است اجرایی نداشتهاند و منتظرند تا وضعیت به روال عادی برگردد میتوانند با اجراهای تازه خود مخاطب را با خود همراه کنند و این حضور آنها و همراهی مخاطب، کمکم میتواند ترس از ورود به سالنهای تئاتر را کاهش دهد و رگ حیاتی تئاتر را دوباره پر از خون کند. ما در این یکسال و اندی بهرغم تمام مشکلات، هر طور که بود سعی کردیم چراغ تماشاخانهها را روشن نگه داریم اما غیرقابل پیشبینی بودن وضعیت و تعطیلیها و بازگشاییهای بهیکباره امکان هرگونه برنامهریزی را از ما و گروههای تئاتری میگیرد. یک گروه تئاتری وقتی برنامه و اجرایش به ناگهان قطع میشود و دوباره بهیکباره به او میگویند میتواند اجرا داشته باشد واقعاً چطور میتواند برنامهریزی داشته باشد. طبیعتاً آنها به تمرین نیاز دارند و مقدماتی نیاز دارند تا بتوانند اجراهای خود را از سر بگیرند آن هم در شرایطی که ممکن است هر آن این اجراها به دلیل قرمز شدن وضعیت، مجدداً تعطیل شود. به هر روی به اعتقاد من، حمایت امروزی از تماشاخانهها و گروههای تئاتری، بسیار بهتر از آن است که در آینده بخواهیم فکر این مرمتها و ترمیمها باشیم و حتماً در آینده هزینههای این حمایت به لحاظ اقتصادی بیشتر از امروز خواهد بود.
رئیس انجمن تماشاخانههای خصوصی ایران
بر هیچ کس پوشیده نیست که شرایط تئاتر ما به دلیل بحرانی که کرونا در کشور بهوجود آورد، شرایط مناسبی نیست و متأسفانه باید بگویم که این مشکل، مشکلی جدی است و باید راهی برای آن اندیشیده شود چون در آینده ممکن است بازسازی تخریبهایی که به لحاظ مادی و معنوی به تئاتر وارد شده، بسیار پرهزینهتر از امروز باشد. ترس از حضور در فضاهای بسته در همهگیری کرونا یکی از ترسهای غالب و بحق مردم است اما چیزی که عجیب به نظر میرسد بازبودن مشاغل مختلف و رفت و آمد به رستورانها و مراکز دیگری است که هر روز اتفاق میافتد و گویی فقط سالنهای سینما و تئاتر هستند که خطرآفرینند. نکتهای که باید به آن اشاره کنم حمیت بسیار بالای خانواده تئاتر در ایمنسازی سالنهای تئاتر است و در این بین به زعم ما این سالنها از هر جای دیگری، بهداشتیتر و مناسبسازیشدهتر هستند و بعید به نظر میرسد که منشأ انتقال بیماری باشند. برای این اطلاعرسانی و بسترسازی برای باورمند شدن مردم به این موضوع دو پارامتر اصلی وجود دارد. اولین پارامتر رسانهها هستند که میتوانند نقش بسیار عمدهای در این زمینه ایفا کنند و با اطلاعرسانی و شرح وضعیتی که سالنهای تئاتر در انجام پروتکلهای بهداشتی دارند ذهنیت مردم را به حضور در سالنها آماده کنند و مراحل پاکیزهسازی و ایمنسازی بهداشتی را برای آن به تصویر بکشند. رسانه ملی در این بین نقشی بسیار مهم میتوانست ایفا کند که متأسفانه قدمی در این راه برنداشت و گویی برای آنها اصلاً مهم نبود که تئاتری در این مملکت وجود داشته باشد یا خیر. تئاتر در کشور ما یک مسأله همهگیر اجتماعی نیست. یعنی کارکرد اجتماعی آن طوری نیست که تمامی اقشار جامعه مخاطب آن باشند و مثل سینما عمومیت داشته باشد. در حال حاضر مسأله این است که چطور همان قشر مشخص را که مخاطب تئاتر بودند دوباره به تئاتر برگردانیم و این مسأله جز با اعتماد سازی عملی نخواهد شد و در این اعتمادسازی، همان طور که گفته شد نقش رسانه برای بازتاب آنچه در تئاتر میگذرد بسیار ضروری و با اهمیت است. از سوی دیگر، هنرمندان صاحبنام در این بخش میتوانند کمک شایانی به این حضور کنند. هنرمندان سرشناس ما که تقریباً بیش از یک سال است اجرایی نداشتهاند و منتظرند تا وضعیت به روال عادی برگردد میتوانند با اجراهای تازه خود مخاطب را با خود همراه کنند و این حضور آنها و همراهی مخاطب، کمکم میتواند ترس از ورود به سالنهای تئاتر را کاهش دهد و رگ حیاتی تئاتر را دوباره پر از خون کند. ما در این یکسال و اندی بهرغم تمام مشکلات، هر طور که بود سعی کردیم چراغ تماشاخانهها را روشن نگه داریم اما غیرقابل پیشبینی بودن وضعیت و تعطیلیها و بازگشاییهای بهیکباره امکان هرگونه برنامهریزی را از ما و گروههای تئاتری میگیرد. یک گروه تئاتری وقتی برنامه و اجرایش به ناگهان قطع میشود و دوباره بهیکباره به او میگویند میتواند اجرا داشته باشد واقعاً چطور میتواند برنامهریزی داشته باشد. طبیعتاً آنها به تمرین نیاز دارند و مقدماتی نیاز دارند تا بتوانند اجراهای خود را از سر بگیرند آن هم در شرایطی که ممکن است هر آن این اجراها به دلیل قرمز شدن وضعیت، مجدداً تعطیل شود. به هر روی به اعتقاد من، حمایت امروزی از تماشاخانهها و گروههای تئاتری، بسیار بهتر از آن است که در آینده بخواهیم فکر این مرمتها و ترمیمها باشیم و حتماً در آینده هزینههای این حمایت به لحاظ اقتصادی بیشتر از امروز خواهد بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه