رنسانس فکری و رنسانس اجرایی برای حل معضلات اقتصادی
مجیدرضا حریری
فعال اقتصادی و رئیس اتاق مشترک ایران و چین
امید در همه امور و کارها وجود دارد و اگر امید وجود نداشت بشر انگیزهای برای ادامه بقا نمیداشت. پس امید اقتصادی هم وجود دارد اما سؤال اینجاست که آیا زمینه اجرای آن هم فراهم است؟ بهنظر میرسد زمینه اجرای آن هم میتواند فراهم باشد و تحقق آن هم میبایست به کمک مجموعه حاکمیت و مدیران مملکت با اولویتبندی محقق شود و به جای اینکه برای همه چیز برنامهریزی داشته باشیم اولویتهای اساسی و فوریتهای اقتصاد را در نظر بگیریم و برای این اولویتها بهدنبال جواب برای سؤالات یا راه حل برای مشکلات باشیم. مهمترین سؤالی که مطرح میشود این است که نظام جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد برنامهاش برای کاهش تورم چیست؟ یعنی گره اصلی که در کشور ما وجود دارد که مسأله آن هم به قبل از انقلاب هم برمی گردد، تورم است که ما در سالهای 51 و 52 تورم وحشتناک را تجربه کردیم و اگر تنها کشور نباشیم؛ لااقل تعداد کشورهایی که مانند ما شرایط بد تورم را تجربه کردهاند از انگشتان یک دست کمتر هستند. بدین معنا که طی پنج دهه تورم دو رقمی در کشور داریم. پس باید مشخص کنیم که این مشکل را چگونه حل کنیم و پس از حل زیرمجموعههای آن که تولید و اشتغال است به تبع حل میشود. پس باید در ابتدا پاسخ این سؤال اساسی را داد که ما با اقتصادی که پنج دهه است تورم دو رقمی دارد و در سالهای 52 و 53 تورمهای بالای 50 درصد را داشتهایم و بعد از انقلاب هم تورمهای 40 و 50 درصد عادی شده است باید چه کار کرد؛ در صورتی که تورم دو رقمی در دنیا بهعنوان پدیدهای مخرب شناخته شده است. پس تمام راه حلهایی که برای اقتصاد کشور در نظر میگیریم باید در راستای کاهش نرخ تورم باشد. همچنین باید ببینیم که در کنار شعارهای اقتصادی که میدهیم آیا اولویت با اقتصاد است یا اولویتهای دیگری داریم یعنی باید به این سؤال پاسخ دهیم که اگر اولویت با اقتصاد است تمام شئون دیگر موضعگیری ما در حوزه داخلی و بینالمللی جهتگیری آن به سمت اقتصاد باشد و در اقتصاد هم معضل اصلی تورم است.
در واقع نمیتوان با پیش فرض به این سؤال پاسخ داد و این نیاز به یک رنسانس فکری و رنسانس اجرایی دارد، چون همه شعار آن را میدهند و کسی پیش فرض آن را رد نمیکند اما مهم این است که در عمل و واقعیت چگونه باشد و ما میبینیم که در مجموعه سیاستگذاری ما مسائل مهم تری وجود دارد که آن را در نظر میگیرند؛ حتی در حوزه اقتصاد هم اولویت را به اشتغال و تولید میدهیم اما فکر نمیکنیم که این اولویتبندی غلط است و تا اولویت نخست ما که تورم تک رقمی است حل نشود همه این راهها به ترکستان است. اگر آن جهتگیری اتفاق بیفتد دیگر مسائل زیر مجموعه این میشود. باید برای اقتصاد مزیتیابی کنیم؛ یعنی مزیتهای نسبی و مزیتهای دیگر را در نظر بگیریم و در همان جهت حرکت کنیم. هیچ اقدمی مانند صادرات خوب، رفاه و اشتغال و تولید تا زمانی که تورم وضعیت مناسبی پیدا نکند قابل اجرا نیست. شاید بهصورت مقطعی مشکل مردم در یک یا دو سال حل شود و آن هم با مسکنهای قوی مانند نرخ ارز، پول پاشی و ارز پاشی. اما اینها مسکنهای کوتاه مدت هستند و تنها فایده آن این است که دو یا سه سال مردم درد را حس نمیکنند و مرض همزمان در حال پیشروی است.
فعال اقتصادی و رئیس اتاق مشترک ایران و چین
امید در همه امور و کارها وجود دارد و اگر امید وجود نداشت بشر انگیزهای برای ادامه بقا نمیداشت. پس امید اقتصادی هم وجود دارد اما سؤال اینجاست که آیا زمینه اجرای آن هم فراهم است؟ بهنظر میرسد زمینه اجرای آن هم میتواند فراهم باشد و تحقق آن هم میبایست به کمک مجموعه حاکمیت و مدیران مملکت با اولویتبندی محقق شود و به جای اینکه برای همه چیز برنامهریزی داشته باشیم اولویتهای اساسی و فوریتهای اقتصاد را در نظر بگیریم و برای این اولویتها بهدنبال جواب برای سؤالات یا راه حل برای مشکلات باشیم. مهمترین سؤالی که مطرح میشود این است که نظام جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد برنامهاش برای کاهش تورم چیست؟ یعنی گره اصلی که در کشور ما وجود دارد که مسأله آن هم به قبل از انقلاب هم برمی گردد، تورم است که ما در سالهای 51 و 52 تورم وحشتناک را تجربه کردیم و اگر تنها کشور نباشیم؛ لااقل تعداد کشورهایی که مانند ما شرایط بد تورم را تجربه کردهاند از انگشتان یک دست کمتر هستند. بدین معنا که طی پنج دهه تورم دو رقمی در کشور داریم. پس باید مشخص کنیم که این مشکل را چگونه حل کنیم و پس از حل زیرمجموعههای آن که تولید و اشتغال است به تبع حل میشود. پس باید در ابتدا پاسخ این سؤال اساسی را داد که ما با اقتصادی که پنج دهه است تورم دو رقمی دارد و در سالهای 52 و 53 تورمهای بالای 50 درصد را داشتهایم و بعد از انقلاب هم تورمهای 40 و 50 درصد عادی شده است باید چه کار کرد؛ در صورتی که تورم دو رقمی در دنیا بهعنوان پدیدهای مخرب شناخته شده است. پس تمام راه حلهایی که برای اقتصاد کشور در نظر میگیریم باید در راستای کاهش نرخ تورم باشد. همچنین باید ببینیم که در کنار شعارهای اقتصادی که میدهیم آیا اولویت با اقتصاد است یا اولویتهای دیگری داریم یعنی باید به این سؤال پاسخ دهیم که اگر اولویت با اقتصاد است تمام شئون دیگر موضعگیری ما در حوزه داخلی و بینالمللی جهتگیری آن به سمت اقتصاد باشد و در اقتصاد هم معضل اصلی تورم است.
در واقع نمیتوان با پیش فرض به این سؤال پاسخ داد و این نیاز به یک رنسانس فکری و رنسانس اجرایی دارد، چون همه شعار آن را میدهند و کسی پیش فرض آن را رد نمیکند اما مهم این است که در عمل و واقعیت چگونه باشد و ما میبینیم که در مجموعه سیاستگذاری ما مسائل مهم تری وجود دارد که آن را در نظر میگیرند؛ حتی در حوزه اقتصاد هم اولویت را به اشتغال و تولید میدهیم اما فکر نمیکنیم که این اولویتبندی غلط است و تا اولویت نخست ما که تورم تک رقمی است حل نشود همه این راهها به ترکستان است. اگر آن جهتگیری اتفاق بیفتد دیگر مسائل زیر مجموعه این میشود. باید برای اقتصاد مزیتیابی کنیم؛ یعنی مزیتهای نسبی و مزیتهای دیگر را در نظر بگیریم و در همان جهت حرکت کنیم. هیچ اقدمی مانند صادرات خوب، رفاه و اشتغال و تولید تا زمانی که تورم وضعیت مناسبی پیدا نکند قابل اجرا نیست. شاید بهصورت مقطعی مشکل مردم در یک یا دو سال حل شود و آن هم با مسکنهای قوی مانند نرخ ارز، پول پاشی و ارز پاشی. اما اینها مسکنهای کوتاه مدت هستند و تنها فایده آن این است که دو یا سه سال مردم درد را حس نمیکنند و مرض همزمان در حال پیشروی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه