زاکانی: مواجهه دولتم با رانت خواران است

علیرضا زاکانی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس و نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته در نشستی با خبرنگاران به تشریح برنامه‌ها و شعارهای دولتش پرداخت و به‌حواشی که به‌دلیل سکونت دخترش در کشور سوئیس مطرح شده است، پاسخ داد. به‌ گزارش فارس، زاکانی در این نشست خبری دولت اش را دولت جوان حزب‌اللهی توصیف کرد و با بیان اینکه هیچ وقت ضرورت تغییر در کشور به اندازه امروز که در ابتدای گام دوم انقلاب هستیم احساس نمی‌شد گفت: تمام برنامه‌های ما در انتخابات معطوف به 5 جزء شامل «جمهوریت نظام، استقلال، آزادی، عدالت و معنویت» است و همه را باید با هم دنبال کرد. او در تشریح محوراقتصاد و مدیریت در برنامه پیشنهادی اش گفت: با همه وجود به تعارض منافع، مفاسد اقتصادی و بوروکراسی افراطی حمله خواهیم کرد و برای آنها جایگزینی ارائه خواهیم داد، نتیجه این برنامه‌ها رشد اقتصادی پایه‌دار و اشتغالزا باید باشد. زاکانی با بیان اینکه «به‌سیاست خارجی به‌عنوان یک میدان و فرصت بزرگ نگاه می‌کنیم که محصول آن باید به‌عنوان عزت ملی و اقتدار جهانی برداشت شود»، گفت: اصل انجام مذاکره و بودن یا نبودن آن به اراده شورای عالی امنیت ملی و تأیید رهبر معظم انقلاب بستگی دارد و ما نیز با این فرض هیچگاه مخالف مذاکره نبوده‌ایم اما مخالف تصمیم‌گیری 20 دقیقه‌ای و غیرکارشناسی هستیم. او در عین حال محور مقاومت و همسایگان را اولویت اول سیاست خارجی اش عنوان کرد. این نامزد ریاست جمهوری در واکنش به آنچه پیرامون تحصیل دخترش در سوئیس، تعدد زوجات و نیز سوابق تحصیلی اش با بیان اینکه «من از مبارزه با رانت و فساد صحبت می‌کنم ،آنها به همسر، دختر و نوه من حمله می‌کنند»، گفت: معاون رئیس‌جمهوری وقت تجدید سال ۶۲ من  را در دوران تحصیل  درآورد که علتش حضور در جبهه بود. بعد گفتند سه ترم مشروط شده‌ای که دو ترم بود و علتش مسافرکشی من برای درآوردن خرج زندگی با داشتن دو فرزند بود. او درباره تحصیل دخترش در سوئیس هم گفت: دختر من بدون رانت و بورس رفت سوئیس و درسی  را که باید ۲ ساله می‌خواند  یک ساله طی کرد و فرزندش در آستانه اتمام تحصیل به دنیا آمد؛ نوه‌ام الان شناسنامه آنجا را دارد و به کشور برگشت. زاکانی در ادامه با تکذیب شایعه تعدد زوجاتش افزود: حاشیه درست کردند که دو همسر یکی در تهران و یکی در قم دارم؛ شرم نمی‌کنند؟وقتی روی کار بیایم آنها را راحت نمی‌گذارم هر چه خوردند بردند از گلویشان بیرون می‌کشم. دانشگاه دختر من پولی نبود و از ۱۴ نفر، دختر من بین ۸ نفر موفق شده بود. من یک ریال خرج دخترم نکردم و دخترم و همسرش آنجا کار می‌کردند و خرج خودشان را می‌دادند.