کودک به اجبار و تکلیف کتابخوان نمیشود
پروینعلی پور
نویسنده، مترجم و روانشناس
برای اغلب والدینی که فرزند دبستانی دارند این سؤال مطرح است که چطور آنان را به کتابخوانی علاقهمند کنند، البته این مسأله بیش از همه درباره کلاس اولیها پرسیده میشود. گاهی مادران و پدران در مواجهه با کودکی که تازه در مسیر یادگیری خواندن و نوشتن قرارگرفته نمیدانند که باید همچون سالهای گذشته برای او کتاب بخوانند یا این کار را به خودش واگذار کنند! افزون بر تجربهای که از سالها نویسندگی و ترجمه برای کودکان و نوجوانان پیدا کردم، در دوران معلمیام، آموزگار کلاس اول هم بودهام. با تکیه بر این دو تجربه متفاوت هم معتقدم بهتر است از هر دو شیوه بهره ببرند. گمان نکنند حالا که فرزند آنان کلاس اولی یا حتی دومی شده دیگر نیازی به کتاب خواندن والدین خود ندارد! این کتاب خواندن البته بیشتر میتواند به قبل از خواب کودک اختصاص پیدا کند. میتوان داستانی را برای قبل از خواب کودک انتخاب کرد و به شیوهای شبیه نمایشنامههای رادیو بخشهایی از آن را خواند یا حتی بعضی قسمتها را به سلیقه خود تغییر داد تا شنونده کم سن و سال بیشتر مشتاق شود. با اینحال نباید از خرید کتابهای آسان خوان، هم از نظر مضمونی و هم واژگان برای آنان غافل شد. کودکی که چهار- پنج ماه از سال تحصیلیاش سپری شده باشد وقتی با کتاب داستانی روبهرو شود که قادر به خواندن آن هست انگیزه زیادی پیدا میکند. این اتفاق از دو منظر قابل تأمل است، از طرفی علاقهمندیاش به دنیای کتابخوانی را رقم میزند و از سویی سبب اشتیاق بیشتر به پیگیری درسهای مدرسه میشود. راهکار سودمند دیگری که والدین میتوانند از آن بهره بگیرند کتابخوانی اشتراکی است، به این شکل که بخشی از کتاب را خودشان بخوانند و بخشی را هم به کودک بسپارند و با اشتیاق به کتاب خواندن او گوش بدهند. دراینبین فراموش نکنیم که تشویق به کتابخوانی نباید شکل اجبار و تکلیف پیدا کند! نباید وقت و بیوقت گریبان کودکان را بگیریم که حالا وقت کتاب است. زمانی سراغ او برویم که خودش هم مشتاق باشد. دراینبین تشویقهای غیرمستقیم هم در علاقهمند کردن آنان مؤثر است، بهعنوان نمونه وقتی نوبت کتابخوانی فرزندمان شد با اشتیاق گوش بدهیم، حتی گاهی بگوییم چقدر خوب میخوانی، یا اینکه بگوییم این جای داستان چقدر قشنگ بود و... مسأله جالبتوجه اینکه کودکان برخلاف ما تکرار را دوست دارند، یک کتاب را بارها میخوانند یا از ما میخواهند که برای آنان بخوانیم. خسته نشویم و همراهیشان کنیم تا آنان هم بهمرور عضوی از جامعه کتابخوان شوند. طی ده-بیست سال اخیر کتابهای کودک و نوجوان خوبی روانه کتابفروشیها شده که با قدری جستوجو و حتی کمک گرفتن از کارشناسان یا فهرستهایی که منتشر میشوند میتوان آنها را تهیه کرد. کتابهای مناسب کلاس اولیها اغلب تعداد واژگان کمی دارند و با محتوای ساده و قابل فهمی نوشته شدهاند.آنطور که شنیدهام حتی برخی مؤسسات نشر نظیر افق کتابهای مناسب کلاس اولیها منتشر کردهاند. البته ازنظر کیفی و اینکه چقدر مضمون آنها ازنظر روانشناسی بررسیشده اطلاعی ندارم. اینها نشان میدهد که حتی ناشران هم بیش از گذشته متوجه ضرورت انتشار آثار مناسب کودکان کلاس اولی یا دومی شدهاند که اتفاق خوبی است.
نویسنده، مترجم و روانشناس
برای اغلب والدینی که فرزند دبستانی دارند این سؤال مطرح است که چطور آنان را به کتابخوانی علاقهمند کنند، البته این مسأله بیش از همه درباره کلاس اولیها پرسیده میشود. گاهی مادران و پدران در مواجهه با کودکی که تازه در مسیر یادگیری خواندن و نوشتن قرارگرفته نمیدانند که باید همچون سالهای گذشته برای او کتاب بخوانند یا این کار را به خودش واگذار کنند! افزون بر تجربهای که از سالها نویسندگی و ترجمه برای کودکان و نوجوانان پیدا کردم، در دوران معلمیام، آموزگار کلاس اول هم بودهام. با تکیه بر این دو تجربه متفاوت هم معتقدم بهتر است از هر دو شیوه بهره ببرند. گمان نکنند حالا که فرزند آنان کلاس اولی یا حتی دومی شده دیگر نیازی به کتاب خواندن والدین خود ندارد! این کتاب خواندن البته بیشتر میتواند به قبل از خواب کودک اختصاص پیدا کند. میتوان داستانی را برای قبل از خواب کودک انتخاب کرد و به شیوهای شبیه نمایشنامههای رادیو بخشهایی از آن را خواند یا حتی بعضی قسمتها را به سلیقه خود تغییر داد تا شنونده کم سن و سال بیشتر مشتاق شود. با اینحال نباید از خرید کتابهای آسان خوان، هم از نظر مضمونی و هم واژگان برای آنان غافل شد. کودکی که چهار- پنج ماه از سال تحصیلیاش سپری شده باشد وقتی با کتاب داستانی روبهرو شود که قادر به خواندن آن هست انگیزه زیادی پیدا میکند. این اتفاق از دو منظر قابل تأمل است، از طرفی علاقهمندیاش به دنیای کتابخوانی را رقم میزند و از سویی سبب اشتیاق بیشتر به پیگیری درسهای مدرسه میشود. راهکار سودمند دیگری که والدین میتوانند از آن بهره بگیرند کتابخوانی اشتراکی است، به این شکل که بخشی از کتاب را خودشان بخوانند و بخشی را هم به کودک بسپارند و با اشتیاق به کتاب خواندن او گوش بدهند. دراینبین فراموش نکنیم که تشویق به کتابخوانی نباید شکل اجبار و تکلیف پیدا کند! نباید وقت و بیوقت گریبان کودکان را بگیریم که حالا وقت کتاب است. زمانی سراغ او برویم که خودش هم مشتاق باشد. دراینبین تشویقهای غیرمستقیم هم در علاقهمند کردن آنان مؤثر است، بهعنوان نمونه وقتی نوبت کتابخوانی فرزندمان شد با اشتیاق گوش بدهیم، حتی گاهی بگوییم چقدر خوب میخوانی، یا اینکه بگوییم این جای داستان چقدر قشنگ بود و... مسأله جالبتوجه اینکه کودکان برخلاف ما تکرار را دوست دارند، یک کتاب را بارها میخوانند یا از ما میخواهند که برای آنان بخوانیم. خسته نشویم و همراهیشان کنیم تا آنان هم بهمرور عضوی از جامعه کتابخوان شوند. طی ده-بیست سال اخیر کتابهای کودک و نوجوان خوبی روانه کتابفروشیها شده که با قدری جستوجو و حتی کمک گرفتن از کارشناسان یا فهرستهایی که منتشر میشوند میتوان آنها را تهیه کرد. کتابهای مناسب کلاس اولیها اغلب تعداد واژگان کمی دارند و با محتوای ساده و قابل فهمی نوشته شدهاند.آنطور که شنیدهام حتی برخی مؤسسات نشر نظیر افق کتابهای مناسب کلاس اولیها منتشر کردهاند. البته ازنظر کیفی و اینکه چقدر مضمون آنها ازنظر روانشناسی بررسیشده اطلاعی ندارم. اینها نشان میدهد که حتی ناشران هم بیش از گذشته متوجه ضرورت انتشار آثار مناسب کودکان کلاس اولی یا دومی شدهاند که اتفاق خوبی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه