شهروند مجـــازی


یگانه خدامی

#واکسن

نحوه تزریق دوز دوم واکسن کرونا به افراد بالای ۷۰ سال و دوز اول به جاماندگان این گروه سنی مسأله‌ای است که هر روز بیشتر به آن پرداخته می‌شود. عکس‌ها و فیلم‌های زیادی از تجمع سالمندان در هوای گرم و مقابل مراکز تزریق واکسن در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شود و کاربران با نوشتن مشاهدات‌شان از این مراکز از نگرانی‌شان برای ابتلای سالمندان به کرونا می‌گویند: «‏آقای دکتر جهانپور، پدر و مادرهای سالمند ما برای تزریق دوز دوم واکسن ‎کرونا، باید هر روز به مراکز واکسیناسیون مراجعه کنند و با پاسخ منفی و مبهم به خانه برگردند؟ نمی‌توانید با یک پیامک بگویید دقیقاً چه روزی مراجعه کنند؟»، «‏داستان ‎واکسن کرونا روز دوم. چهار صبح پارک هنرمندان اسم مامان و بابام را دوستم نوشت.بعضیا از ۱۲شب اونجا بودند! ما از ساعت ۶ صبح اومدیم.کلی سالمند هم نمی‌دانستند سازوکار ثبت‌نام چطوری هست، اون‌ طرف صف بستند که عمراً نوبت‌شان شود.»، «‏میشه یکی بگه بیایید در مرکز واکسیناسیون پارک هنرمندان را باز کنید؟! والا گناه دارند بالله گناه دارند. این همه ازدحام برای هرچی بود ریخته بودید اونجا»، «‏۲ روزه دارم میام اینجا برای مرحله دوم واکسن سالمندان، ساعت ۵ صبح رفتم توی صف وایستادم، ۹ اسم نوشتم با شماره ۶۰۰. ولی شاید براتون جالب باشه خود مردم اسم می‌نویسن و هیچ روالی از طرف مسئولاش وجود نداره.۳ تا منطقه فرحزاد، شهرک‌غرب و سعادت‌آباد همه‌شون تجمیع شدن توی یک مرکز. آخه چرا؟!»، «نوبت که رعایت نمی‌کنن هیچ، هجوم جمعیتی هم میارن به سمت ورودی محل واکسیناسیون. واقعاً صحنه غم‌انگیزیه. بد دهنی و هول دادن و اجحاف کردن به حق دیگران در وجود ما نهادینه شده»، «‏تراکم جمعیت و ازدحام وحشتناک در مراکز تزریق واکسن رو که می‌بینم خوف می‌کنم. به خدا تو این جمعیت یه نفر ناقل باشه فاجعه است. یا چند روز برای مراجعه صبر کنید بلکه خلوت‌تر بشه یا دست‌کم ماسک N95 یا دو تا ماسک برای والدین سالمندتان بخرید»، «‏طبق آخرین وعده‌ها، قرار بود نیمه دوم خرداد واکسیناسیون ۶۵ سال به بالا شروع بشه! خرداد تموم شد! نه تنها خبری از اعلام گروه سنی جدید برای ‎واکسن نیست؛ بلکه واکسن برای دوز دوم گروه‌های سنی قبلی هم نیست و مردم سرگردان بین مراکز و صف‌ها هستند»، «‏سرگردون بودن سالمندان در این گرما و آفتاب، واقعاً قلب آدم رو به درد میاره. چرا سه تا منطقه باید در یک مرکز تجمیع بشه؟ چرا این مرکز نباید فضای مناسب برای انتظار داشته باشه؟ چرا نباید روال منظمی برای نوبت‌دهی وجود داشته باشه؟»، «‌‏امروز آبا و دادام دوز دوم واکسنشون رو زدن، خوشحالم که اونا بالاخره واکسن زدن. ناراحتم که خوشحالم که آبا و دادای ۸۰ ساله من تازه به سختی واکسن گیرشون اومده و زدن، در حالی‌که بقیه جاهای دنیا دارن می‌رسن به واکسیناسیون سی ساله‌ها.»، « در کل دنیا نزدیک ۳ میلیارد نفر واکسن زدند و بابای ۷۵ ساله من برای دوز دومش هر روز می‌ره و دست خالی برمی‌گرده!»

به یاد زلزله رودبار

دیروز سالگرد زلزله رودبار بود. زلزله شدیدی که با ۳۷ هزار کشته همچنان یکی از خاطرات تلخ مردم ایران است و دیروز به بهانه این روز خیلی‌ها از این زلزله نوشتند. از حال و هوایشان وقتی زمین لرزید و از اتفاقات بعد از زلزله: «‏سی و یکمین سالگرد زلزله‌ ٧.۴ ریشتری رودبار و منجیل؛ زلزله‌ای با ۳۵ تا ۳۷ هزار کشته، ۵۰ تا ۶۰ هزار مجروح و حدود نیم میلیون نفر بی‌خانمان.»، «‏سی و یکم خرداد 69 یکی از تلخ‌ترین روزهای ‎گیلانیان است. زلزله‌ای با بیش از 40 هزار کشته و هزاران مصدوم و شهرهایی که از بیخ ویران شدند و روستاهایی که زیر ریزش کوه برای همیشه مدفون ماندند! و گیلانیان هنوز هم این داغ را به دوش می‌کشند»، «‌‏۳۱ خرداد ۱۳۶۹. شبی که گیلان گریست. همه زوزه ماتم بود و مویه خاک، زخمی بر زخمی بر زخمی.»، «‏سی سال پیش در چنین روزی زلزله رودبار دست‌کم سی‌هزار نفر رو در کام مرگ کشید.... تصور اینکه دو سال بعد از تمام شدن جنگ این اتفاق افتاده تنم رو می‌لرزونه... چقدر مصیبت از سر گذروندن مردم ایران»، «‏زلزله مرگبار ۳۱ خرداد۶۹ در رودبار و منجیل که تلی از خاک و ویرانی برجای گذاشته بود. من بودم و تعدادی از رفقا. با یک وانت و تهیه مواد غذایی، کله صبح از رشت می‌رفتیم توزیع غذا و آوار‌برداری و... چه فاجعه‌ای بود و چه سخت گذشت»، «‏من اون موقع کوچیک بودم ولی هیچوقت یادم نمیره که توی همین تهران هم از شدت زمین‌ لرزه، عروسکم تکون میخورد و صدا میداد و چقدر وحشت زده شده بودم! مامان دوید و خواهر کوچیکم رو بغل کرد»، «‏یه گربه داشتیم به اسم میشکا، داشتیم فوتبال نگاه می‌کردیم که این بنده خدا هوارزنان اومد و یه چیزایی گفت و بعد که دید ما نمی‌فهمیم رفت نشست وسط حیاط. بعدشم ما لرزیدیم و تازه فهمیدیم چی می‌گفت. ولی واقعاً ترسناک بود، هنوز سر و صدای دیوارها و اون حس لرزیدن رو خوب یادمه.»، «‏سی و یک خرداد که میشه، ترس و غم رو توی چشمای مامانم می‌بینم»، «‏زلزله رودبار جز یکی از 10 زلزله‌های شدید جهان است، پس از این زلزله در کشور ستاد مدیریت بحران وزارت کشور شکل گرفت، سازمان نظام‌مهندسی تأسیس شد، آیین نامه ساخت و ساز مقاوم در کشور تدوین شد و مراکز پژوهشی مرتبط با زلزله بسط و توسعه یافت.»، «به دلیل محدود بودن ایستگاه‌های زلزله نگاری؛ کانون زلزله در سی دقیقه بامداد سی و یکمین روز از خرداد شصت و نه، دیلمان اعلام شد. با این خطا زمان طلایی امداد‌رسانی به مناطق خسارت وارد شده از دست رفت. زمان طلایی برای نجات پس از زلزله ۲۴ الی ۷۲ ساعت است.»، «‏سال ۱۳۶۹. زلزله رودبار که تا رشت رو هم لرزوند. اگه جام جهانی ۱۹۹۰ نبود و اگه بازی برزیل -اسکاتلند نبود اون شب شاید چند هزار نفر بیشتر زیر آوار میموندن.‌»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7658/16/580207/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها