یادداشتی بر مجموعه شعر «رد پا بر لبه تیغ»* سروده «حمیدرضا شکارسری»

رد پای روشن


فاطمه گیلانی
منتقد
«رد پا بر لبه تیغ» نام مجموعه دیگری است از «حمیدرضا شکارسری» که 143 شعر سپید کوتاه در آن گردآوری شده است.
بنابر آنچه که در اکثر کتاب شعرهای این شاعر به چشم می‌خورد، شعرهای این کتاب نیز دارای ساخت و فرمی مشخص است که در این فرم مضامین مختلف، شعرها را شکل داده‌اند.
آب/ رد پای کشتی را/ زود از یاد می‌برد
آلبوم پر از رد پای اوست/ اما هرگز در آن قدم نزده است/ عکاس
این سنگ را بگیر و بیا!/ این سنگ‌ها رد پای ماست/ تا فلسطین
همین سه شعر کافی‌ است تا گواهی دهند که شعرها با یک ساختار هم‌شکل ولی با مضامین متفاوت به وجود آمده‌اند و شاعر با مهارت توانسته است تصاویری بیافریند که «رد پا» را تداعی می‌کند اما رد پاهایی که هر کدام مربوط به درونمایه‌هایی متفاوت است.
البته باید خاطرنشان کرد که مضامین شعرهای این کتاب خیلی هم متنوع و از هر دستی نیستند و شاید بتوان آنها را در چند عنوان دسته‌بندی کرد. اولین درونمایه‌ای که بیشتر از دیگران جلب توجه می‌کند درونمایه دینی است. علاوه بر مضمون دینی، دیگر مضمونی که در این مجموعه پرتکرار است و شاهد مثال‌های زیادی برایش می‌توان یافت درونمایه گذر عمر و پیر شدن است.
اما مضمونی که از دیگر مضامین پرتکرارتر است و از جمله موتیف‌هایی است که در اشعار «شکارسری» بسیار دیده می‌شود مضمون جنگ و هر آن چیزی است که به این حوزه برمی‌گردد اعم از صلح، سرباز، جانباز و....
حال این سؤال پیش می‌آید که ساختار به کار رفته در این کتاب چه کمکی به این مضامین کرده است؟ اگر بار دیگر همین شعرهایی را که در بالا ذکر شد بررسی کنیم، خواهیم دید که چقدر جنبه تصویری و بصری آنها قوی است! یک یک آنها را می‌توان تجسم کرد و هر کدام گویی رد پایی یا اثری از خود به جا می‌گذارند که قابل رؤیت هستند.
«شکارسری» شاعری نیست که به دنبال پیچیده‌گویی باشد و یا صنایعی را به کار ببرد که شعرش را دیریاب کند. او ساده‌گویی را برمی‌گزیند اما آنچه شعرهای کوتاهش را از هایکو جدا می‌کند تخیلی است که او به کار می‌برد و حاصل کشف اوست. او در رابطه یک مشبه و مشبه به، یک وجه شبه می‌یابد. به‌طور مثال شعر پنجاه و هشت:
دره‌های عمیق/ رد پای رودهای پیر
در همین دو سطر هم مشبه حضور دارد (دره‌های عمیق) و هم مشبه به (ردپای رودها) .
در این شعر گرچه شاعر از تشبیه برای مخیل کردن شعر استفاده نکرده است اما جمله «تو راه خودت را برو» علاوه بر ارائه تصویر راه خود را رفتن، معنای دیگری را هم به صورت کنایی در بردارد. از اینکه شاعر چطور از ساختار در تبیین درونمایه استفاده کرده است و نیز اینکه چطور مخاطب را در چند سطر شگفت‌زده و وادار به تأمل می‌کند می‌توان پی برد که او شاعر چیره‌دست و ماهری است. حتی اگر نامی از او همراه شعرها نباشد زبان ساده آنها خود گویاست که ردپای چه کسی هستند؟
* رد پا بر لبه تیغ– حمیدرضا شکارسری- نشر شانی- چاپ دوم 1400


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7666/16/581066/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها