مروری بر دفتر شعر «و چای دغدغه عاشقانه خوبی است»/ حسن صادقیپناه/ نشر چشمه
جاننویسیها و جهاننویسیها
ارمغان بهداروند
شاعر
نخستین معارفه شاعر با جمعیت مخاطب خویش میتواند سرنوشتآفرین باشد. شناخت دورادور شاعر که گاه بواسطه استقبال از یک اثر دست میدهد، با انتشار مجموعه مستقل، شکلی دیگر پیدا میکند و مخاطب پیوسته بهدنبال شاعری چشم میچرخاند که در شعری از او زیسته است و به آنچه اقناع ادبی و التذاذ هنری نام دارد؛ دست پیدا کرده است. انتشار مجموعه غزل «و چای دغدغه عاشقانه خوبی است» نخستین مجموعه شعرِ «حسن صادقیپناه» حکایتِ همین دورآشنایی با شاعر و توقع استمرار تخاطب با اوست. صادقیپناه از پیشنهاد دهندگان غزل دهه هفتاد است. پیشنهادی که پای بهرهمندی شعر از دیگر هنرها را به غزل باز کرد و مؤلفههای زیست مدرن انسان، متهورانه در متن این کهنشکل شعر فارسی به کار گرفته شد. طرح خردهروایتهای شاعرانه از جهان فردی و جامعه معاصر از مؤلفههای متمایز این پیشنهاد محسوب میشود. این پیشنهاد، آگاهانه دگردیسی غزل را که از پس شاعرانی همچون سیمین بهبهانی و حسین منزوی، نوذر پرنگ و منوچهر نیستانی شروع شده بود ادامه داد و عنوان غزل دهه هفتاد را برای خود برگزید. این تمایز به مانند هر تغییر دیگری موافقان و مخالفانی داشت اما آنچه به فراگیری و تعمیم آن در بدنه شعر امروز کمک کرد؛ هم اشراف شاعرانی همچون حسن صادقیپناه از زیست غزل و پرمایگی در حوزه ادبیات کلاسیک است و هم متأثر از همافزایی هنری جمعی است که به حلقه غزل کرج مشهور شد و شاعرانی همچون محمدرضا حاجرستمبگلو، مجید معارفوند، محمدسعید میرزایی، سیدرضا محمدی و هادی خوانساری در تکمیل این پیشنهاد کوشا بودند. در این مجموعه؛ که با عنوان «ماه بلند و همیشه غزل» به «حسین منزوی» تقدیم شده؛ مؤلف با جاننویسیهای عاشقانه از بلیههای انسان در عصر نوشدگیها و رهاشدگیها روایت کرده است. صادقیپناه در این مجموعه، بشدت از وجه نیمایی شعر سود برده و کوشیده است که مغلوب حرکت فورانی مؤلفههای نامنطبق تئوریهای وارداتی با ادبیات فارسی نشود. استقبال از این اثر و تجدید چاپهای آن گواه انتخاب درست مؤلف و استمرار چشمداشت مخاطبان به غزل فارسی است. با مرور غزلی از این دفتر، مخاطب را به مطالعه آن تعارف میکنم:
برقص عطر تنت را بریز در گلها/ که باز خون بچکد از گلوی بلبلها/ دلم گرفت ز نظم جهان، برقص برقص/ برقص تا که بریزد به هم تعادلها/ خبر ز سوختن من در آتش تن توست/ نمیدهند خبر غیر از این تفأل/ دو تا شلال – مصاریع مثنوی در باد-/ دو قوس ابرو – سرچشمه تغزلها-/ دو چشم قهوهای – آمیزه مخدرها-/ شکسته روی دو لب شیشه شیشه الکلها/ بهشت پیرهنت بود و آتش دو انار/ دو گونه بود – دو خورشید- زیر کاکلها/ شکفته رو به روی من دو تا دو تا دوزخ/ شکسته پشت سر من یکییکی پلها
شاعر
نخستین معارفه شاعر با جمعیت مخاطب خویش میتواند سرنوشتآفرین باشد. شناخت دورادور شاعر که گاه بواسطه استقبال از یک اثر دست میدهد، با انتشار مجموعه مستقل، شکلی دیگر پیدا میکند و مخاطب پیوسته بهدنبال شاعری چشم میچرخاند که در شعری از او زیسته است و به آنچه اقناع ادبی و التذاذ هنری نام دارد؛ دست پیدا کرده است. انتشار مجموعه غزل «و چای دغدغه عاشقانه خوبی است» نخستین مجموعه شعرِ «حسن صادقیپناه» حکایتِ همین دورآشنایی با شاعر و توقع استمرار تخاطب با اوست. صادقیپناه از پیشنهاد دهندگان غزل دهه هفتاد است. پیشنهادی که پای بهرهمندی شعر از دیگر هنرها را به غزل باز کرد و مؤلفههای زیست مدرن انسان، متهورانه در متن این کهنشکل شعر فارسی به کار گرفته شد. طرح خردهروایتهای شاعرانه از جهان فردی و جامعه معاصر از مؤلفههای متمایز این پیشنهاد محسوب میشود. این پیشنهاد، آگاهانه دگردیسی غزل را که از پس شاعرانی همچون سیمین بهبهانی و حسین منزوی، نوذر پرنگ و منوچهر نیستانی شروع شده بود ادامه داد و عنوان غزل دهه هفتاد را برای خود برگزید. این تمایز به مانند هر تغییر دیگری موافقان و مخالفانی داشت اما آنچه به فراگیری و تعمیم آن در بدنه شعر امروز کمک کرد؛ هم اشراف شاعرانی همچون حسن صادقیپناه از زیست غزل و پرمایگی در حوزه ادبیات کلاسیک است و هم متأثر از همافزایی هنری جمعی است که به حلقه غزل کرج مشهور شد و شاعرانی همچون محمدرضا حاجرستمبگلو، مجید معارفوند، محمدسعید میرزایی، سیدرضا محمدی و هادی خوانساری در تکمیل این پیشنهاد کوشا بودند. در این مجموعه؛ که با عنوان «ماه بلند و همیشه غزل» به «حسین منزوی» تقدیم شده؛ مؤلف با جاننویسیهای عاشقانه از بلیههای انسان در عصر نوشدگیها و رهاشدگیها روایت کرده است. صادقیپناه در این مجموعه، بشدت از وجه نیمایی شعر سود برده و کوشیده است که مغلوب حرکت فورانی مؤلفههای نامنطبق تئوریهای وارداتی با ادبیات فارسی نشود. استقبال از این اثر و تجدید چاپهای آن گواه انتخاب درست مؤلف و استمرار چشمداشت مخاطبان به غزل فارسی است. با مرور غزلی از این دفتر، مخاطب را به مطالعه آن تعارف میکنم:
برقص عطر تنت را بریز در گلها/ که باز خون بچکد از گلوی بلبلها/ دلم گرفت ز نظم جهان، برقص برقص/ برقص تا که بریزد به هم تعادلها/ خبر ز سوختن من در آتش تن توست/ نمیدهند خبر غیر از این تفأل/ دو تا شلال – مصاریع مثنوی در باد-/ دو قوس ابرو – سرچشمه تغزلها-/ دو چشم قهوهای – آمیزه مخدرها-/ شکسته روی دو لب شیشه شیشه الکلها/ بهشت پیرهنت بود و آتش دو انار/ دو گونه بود – دو خورشید- زیر کاکلها/ شکفته رو به روی من دو تا دو تا دوزخ/ شکسته پشت سر من یکییکی پلها
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه