شناسایی نیازهای جوانان در پساکرونا



کوروش محمدی
رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران
در سال‌های اخیر جوانان در مسیر زندگی با چالش‌های متفاوتی مواجه شده‌اند که از میان آنها می‌توان به انباشت هیجاناتی اشاره کرد که امکان پاسخگویی به آنها از سوی جامعه وجود نداشته است، از این‌رو به‌صورت پرخاشگری، خشونت، انزواطلبی و رفتارهای هنجارشکنانه بروز می‌کنند. نبود فرصت‌های برابر برای جوانان به‌عنوان شهروندان فعال جامعه موضوع دیگری است که باعث می‌شود آنها نتوانند در حوزه تحصیل یا اشتغال ،خواسته‌ها و توانایی‌های خود را مدیریت کنند. بدیهی است در چنین شرایطی دچار چالش‌های متعددی خواهند شد.
موضوع مهم دیگر در این باره که اشاره به آن ضروری به‌ نظر می‌رسد و در شرایط کنونی جامعه ،جوانان بسیاری با آن دست به گریبانند بحث تشکیل خانواده و ازدواج است. عمدتاً فرصت‌های ازدواج این طیف از جامعه در سایه مسائل اقتصادی و افزایش نجومی قیمت‌ها و همچنین تغییرات اساسی در ساختار و کارکردهای اجتماعی، کمرنگ شده است. از سوی دیگر موج مهاجرت در بین جوانان با سرعت بسیار در حال رشد است. این موضوع می‌تواند جامعه را از وجود جوانان به‌عنوان سرمایه‌های فعال و ارزشمند محروم کند.
در چنین شرایطی می‌توان گفت نتیجه مشکلات و چالش‌های موجود، رشد بی‌رویه افسردگی، بی‌هدفی و بی‌برنامگی در بین جوانان است که عمدتاً از برنامه‌های خارج از چارچوب هدفمند مانند برنامه‌هایی که در فضای مجازی و رسانه‌ای ماهواره‌ای مدیریت می‌شوند تبعیت می‌کنند. گروهی از جوانان نیز درگیر مجموعه‌ای از آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و روابط ناسالم در جامعه می‌شوند که در این زمینه می‌توانیم بگوییم دختران با آسیب‌های بیشتری مواجه شده‌اند.
پس‌از شیوع بیماری کرونا همه این محدودیت‌ها و مشکلات تشدید شد و متأسفانه مشکلات معیشتی خانواده هم به این مشکلات اضافه شد. در واقع تبعیض‌ها، روش‌های نادرست فرزند پروری و به‌طور کلی همه مشکلاتی که در نظام تربیتی خانواده‌ها وجود داشت با بروز کرونا و اضافه شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی به مسائل خانواده، موانع و مشکلات پیش روی جوانان را تشدید و تقویت کرد، به‌گونه‌ای که حالا بعد از 18 ماه که از شیوع کرونا در کشور می‌گذرد ما با رشد مشکلاتی مانند افسردگی، انزواطلبی، رفتارهای پرخاشگرانه و مسائلی نظیر ترک تحصیل و حتی اقدام به خودکشی در میان جوانان مواجه شده‌ایم.
قرنطینه کرونایی و اقدامات محدود کننده صورت گرفته برای کنترل بیماری کرونا فضاهای حداقلی تخلیه هیجانات در جامعه مانند پارک‌ها، سینماها و کافه‌ها را محدود کرد و به افزایش انزواطلبی و افسردگی و بعضاً تبدیل آنها به اضطراب‌های خسارت بار در میان جوانان منجر شده است. متأسفانه حقیقت این است که جامعه، در دوران پساکرونا بدرستی مدیریت نمی‌شود و طبیعی است که در این شرایط ما با عوارض روحی و روانی کرونا بر جامعه بخصوص  جامعه جوان کشور مواجه شویم. کما اینکه در حال حاضر که در پسا کرونای موج‌های ابتدایی بیماری هستیم مشاهده می‌کنیم که رفتارهای پرخاشگرانه به‌صورت افسردگی و خودکشی نمایان شده است.
موضوع مهم دیگر این است که در طول سال‌های گذشته و قبل از شیوع بیماری کرونا روندی هرچند کند برای شناسایی نیازهای جوانان و پاسخ دهی به این نیازها بخصوص در اوقات فراغت آنها وجود داشت، مانند ایجاد فضاهای فرهنگی، تفریحی و ورزشی که عمدتاً به کندی صورت می‌گرفت.پس از شیوع کرونا خیلی از این پروژه‌ها رو به تعطیلی رفت و می‌توان گفت در حال حاضر فاصله ما از شرایط مورد نیاز جوانان بیشتر شده است.
در امر آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت هم اتفاقاتی افتاده است که خیلی خوشایند نبوده‌اند، زیرا دانشجویان معمولاً فضای دانشگاه را به‌عنوان یک فضای تخلیه هیجانات و فضای ارتباطی در نظر می‌گرفتند که متأسفانه محدود شدن حضور در این فضا هم بر مشکلات موجود جوانان افزود. درعین حال نباید فراموش کرد که جامعه با حجمی وسیع از سوگ و ناراحتی روبه‌رو شده است. متأسفانه قریب 90 هزار ایرانی ظرف یک سال و چند ماه از دست رفته‌اند و مصایب و مشکلات ناشی از این اتفاقات ناگوار به نوعی همه اقشارجامعه از جمله جوانان را تحت تأثیر قرار داده، این درحالی است که هیچ مدیریت مؤثری در حوزه برنامه‌ریزی اجتماعی و فرهنگی برای جوانان و پرکردن خلأهای روحی و روانی آنها صورت نگرفته است.
من معتقدم از همان زمان شروع موج اول کرونا بایستی برای حفظ سلامت روان تک تک افراد جامعه و بخصوص قشر جوان تیم‌های تخصصی تشکیل می‌شد. این تیم‌ها باید مشکلات پسا کرونا را قبل از مواجهه با آن رصد کرده و تحت کنترل خود درمی آوردند، اما متأسفانه ما معمولاً بعد از بروز هر حادثه‌ به فکر چاره اندیشی می‌افتیم که متأسفانه این شیوه در شرایط فعلی ثمربخش نخواهد بود و مارا با یک همه‌گیری اجتماعی در بحث معضلات مواجه می‌کند.
البته این به معنای پایان فرصت‌ها نیست. ما هنوز فرصت داریم تا با برنامه‌ریزی صحیح ،این سرمایه‌های اجتماعی و فعال جامعه را دریابیم. برای دستیابی به این هدف بایستی پیش از آنکه با بحران‌های جدی‌تر در روابط اجتماعی جوانان مواجه شویم به‌سمت ترمیم و ایجاد زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی گام برداریم. همچنین ایجاد تغییرات اساسی و مؤثر در نظام تعلیم و تربیت و فرایند برنامه‌ریزی مشاوره‌ای برای نوجوانان و جوانان را با استفاده از تیم‌های تخصصی و بومی در هر منطقه و شهر موضوع  که مهمی است  باید در دستور کار قرار دهیم. بهتر است بدانیم که صرف پرداخت یارانه کرونا کفاف مشکلات این جامعه را نمی‌دهد و ما باید یارانه اجتماعی، فرهنگی و تربیتی برای جامعه تعریف کنیم. جامعه امروز ما به نوعی در مظلومیت و مهجوریت برنامه‌ریزی تربیتی، اجتماعی و فرهنگی قرار دارد و نیازمند مدیریتی جدی است. از این‌رو معتقدم این حاکمیت است که می‌تواند با برنامه‌ریزی و تدبیر، این مشکلات را تا حدودی حل کند.
به یاد داشته باشیم دیگر نمی‌توانیم منتظر بمانیم تا دعوای دخترانمان در خیابان‌ها رخ دهد، فیلم آن دست‌به‌دست بچرخد بعد برای برخورد مناسب اقدام کنیم، البته در مورد اتفاق اخیر در اصفهان ما با یک دادستان مدبر در این شهر روبه‌رو شدیم که با یک حکم تربیتی و آموزشی با خاطیان برخورد کرد. اما آیا همیشه این چنین خواهد بود؟ پیشنهادم این است که مجموعه قانونگذاری و اجرای قوانین کشور برای صیانت از نسل جوان که مهارت‌های لازم را ندارند اقدام کند. جوانان غیرماهر ما سرمایه‌های ارزشمند و فعالی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند و توانمند شوند.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7692/9/583627/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها