هنرمندانی که کرونا از ما گرفت
مرگ تدریجی یک جهان رؤیا
رضا صائمی
منتقد
فقط به این نامها نگاه نکنید: خسرو سینایی، پرویز پورحسینی، اکبر عالمی، کامبوزیا پرتوی، چنگیز جلیلوند، کریم اکبری مبارکه، حجتالله نجفپور، داریوش سالاری، خسروپایاب، همایون رضا عطاردی، علیرضا راهب، علی انصاریان و....نامهای معتبر و افراد صاحبنام در حوزههای مختلف هنری که آنها را در یک سال و اندی گذشته بهدلیل کرونا از دست دادیم. اگرچه غم از دست دادن عزیزان در هرجای دنیا سخت و طاقت فرسا است و خسرانی برای جامعه محسوب میشود، اما از دست دادن آنهایی که سرمایه فکری و فرهنگی یک جامعه محسوب میشوند، این خسران را دوچندان میکند. اهل هنر و ادب که عمری را در راه آموختن صرف کردهاند و میوه آموختههای خود را در اختیار جامعه میگذارند، از این دست هستند؛ افرادی که قهر کرونا نسلها را از ثمره تلاشهایشان محروم میکند. بدون شک جان هر انسانی عزیز است و از دست رفتن هر انسانی میتواند یک خسران بزرگ دستکم برای خانوادهاش باشد اما هنرمندان به خانواده بزرگتری تعلق دارند و با مرگ آنها هم تعداد بیشتری از آدم ها و حتی آن هنر ممکن است یتیم شود. نقش برخی از هنرمندان در حوزهای که کار میکنند و تأثیرگذاری و جریانسازی آنها بر حرفه خود به حدی است که گاهی مرگ آنها موجب توقف یا اختلال در فرایند و روند آن حرفه و هنر میشود.
مرگهایی که جای خالی عمیق و عظیمی برجای میگذارد و گاه جبرانش را بسیار سخت و دشوار. در گذشته اغلب هنرمندان به سن کهولت میرسیدند یا گاهی مثل پوپک گلدره بر اثر تصادف جان خود را از دست میدادند اما کرونا بسیاری از هنرمندان جوان و میانسال را هم از ما گرفت؛ هنرمندانی که به جز غم فقدانشان، هنری که در آن مشغول بودند را هم سوگوار کرده و گاه به تراژدی غیرقابل جبرانی بدل کرد. در این میان البته برخی علل دیگر که آن هم ریشه در یک بیماری داشت موجب مرگ برخی از هنرمندان شد مثل سیروس گرجستانی و ماه چهره خلیلی.
فارغ از خسارات ناشی از مرگ و میر هنرمندان، کرونا فرایند تولید اثر هنری و کار هنرمندانه را هم دچار مشکل و اختلال کرد و گزافه نیست که بگوییم در هیچ دورهای از تاریخ هنر در رشتههای مختلف بویژه هنرهای جمعی مثل سینما چنین وضعیت بغرنجی را تجربه نکرده بودیم. در واقع در کنار مرگ و از دست دادنها باید خود بیماری و عوارض و پیامدهای مخرب آن بر هنرمندان و البته بیکاری و تهدید شدن اوضاع معیشتی آنها را هم اضافه کرد تا تصویر دقیق تری از تراژدی کرونا به دست داد. متأسفانه در یک سال و اندی گذشته هنر و هنرمندان قربانی این ویروس وحشی شدند و مصیبتهای بزرگی را برای جامعه هنری و مردم ایران که همیشه هنردوست بودند، رقم زدند. سرمایههای هنری و فرهنگی و اجتماعی که در یک مسیر دشوار حاصل شده گاه با چند روز ابتلا و درگیری با این بیماری از دست رفتند. با این همه باز همین هنر و هنرمندان هستند که میتوانند علی رغم دردمند بودن با تکیه بر هنر خود کمی از رنج جامعه بکاهند. بسیاری از آنها نیز سعی کردند چنین کنند. شاید امروز بیش از هر زمانی به حضور هنر و وجود هنرمندان نیاز داریم که به قول نیچه اگر هنر نبود، واقعیت ما را میکشت!
منتقد
فقط به این نامها نگاه نکنید: خسرو سینایی، پرویز پورحسینی، اکبر عالمی، کامبوزیا پرتوی، چنگیز جلیلوند، کریم اکبری مبارکه، حجتالله نجفپور، داریوش سالاری، خسروپایاب، همایون رضا عطاردی، علیرضا راهب، علی انصاریان و....نامهای معتبر و افراد صاحبنام در حوزههای مختلف هنری که آنها را در یک سال و اندی گذشته بهدلیل کرونا از دست دادیم. اگرچه غم از دست دادن عزیزان در هرجای دنیا سخت و طاقت فرسا است و خسرانی برای جامعه محسوب میشود، اما از دست دادن آنهایی که سرمایه فکری و فرهنگی یک جامعه محسوب میشوند، این خسران را دوچندان میکند. اهل هنر و ادب که عمری را در راه آموختن صرف کردهاند و میوه آموختههای خود را در اختیار جامعه میگذارند، از این دست هستند؛ افرادی که قهر کرونا نسلها را از ثمره تلاشهایشان محروم میکند. بدون شک جان هر انسانی عزیز است و از دست رفتن هر انسانی میتواند یک خسران بزرگ دستکم برای خانوادهاش باشد اما هنرمندان به خانواده بزرگتری تعلق دارند و با مرگ آنها هم تعداد بیشتری از آدم ها و حتی آن هنر ممکن است یتیم شود. نقش برخی از هنرمندان در حوزهای که کار میکنند و تأثیرگذاری و جریانسازی آنها بر حرفه خود به حدی است که گاهی مرگ آنها موجب توقف یا اختلال در فرایند و روند آن حرفه و هنر میشود.
مرگهایی که جای خالی عمیق و عظیمی برجای میگذارد و گاه جبرانش را بسیار سخت و دشوار. در گذشته اغلب هنرمندان به سن کهولت میرسیدند یا گاهی مثل پوپک گلدره بر اثر تصادف جان خود را از دست میدادند اما کرونا بسیاری از هنرمندان جوان و میانسال را هم از ما گرفت؛ هنرمندانی که به جز غم فقدانشان، هنری که در آن مشغول بودند را هم سوگوار کرده و گاه به تراژدی غیرقابل جبرانی بدل کرد. در این میان البته برخی علل دیگر که آن هم ریشه در یک بیماری داشت موجب مرگ برخی از هنرمندان شد مثل سیروس گرجستانی و ماه چهره خلیلی.
فارغ از خسارات ناشی از مرگ و میر هنرمندان، کرونا فرایند تولید اثر هنری و کار هنرمندانه را هم دچار مشکل و اختلال کرد و گزافه نیست که بگوییم در هیچ دورهای از تاریخ هنر در رشتههای مختلف بویژه هنرهای جمعی مثل سینما چنین وضعیت بغرنجی را تجربه نکرده بودیم. در واقع در کنار مرگ و از دست دادنها باید خود بیماری و عوارض و پیامدهای مخرب آن بر هنرمندان و البته بیکاری و تهدید شدن اوضاع معیشتی آنها را هم اضافه کرد تا تصویر دقیق تری از تراژدی کرونا به دست داد. متأسفانه در یک سال و اندی گذشته هنر و هنرمندان قربانی این ویروس وحشی شدند و مصیبتهای بزرگی را برای جامعه هنری و مردم ایران که همیشه هنردوست بودند، رقم زدند. سرمایههای هنری و فرهنگی و اجتماعی که در یک مسیر دشوار حاصل شده گاه با چند روز ابتلا و درگیری با این بیماری از دست رفتند. با این همه باز همین هنر و هنرمندان هستند که میتوانند علی رغم دردمند بودن با تکیه بر هنر خود کمی از رنج جامعه بکاهند. بسیاری از آنها نیز سعی کردند چنین کنند. شاید امروز بیش از هر زمانی به حضور هنر و وجود هنرمندان نیاز داریم که به قول نیچه اگر هنر نبود، واقعیت ما را میکشت!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه