به یاد صفدرتقی‌زاده، در هفتمین روز درگذشتش

مردی از نسل بزرگان تکرارنشدنی سرزمین‌مان بود


شهرام اقبال‌زاده
نویسنده، مترجم و منتقد ادبی
زمان کمی از خبر درگذشت صفدرتقی‌زاده گذشته و هنوز داغدار رفتنش هستیم. مردی که از نسل بزرگان تکرار نشدنی فرهنگ و ادب سرزمین‌مان بود. از زمره آنهایی که افکار بزرگی در سر داشتند، پیگیر عمل می‌کردند و از همه مهم‌تر اینکه آرمان‌گرا بودند، آرمان‌خواهی همراه با توجه به واقعیت جاری.آرمان‌گرایی واقع بینانه، جزئی جدایی‌ناپذیر از روح و جانشان بود. تقی‌زاده از طرفداران سرسخت‌ داستان‌های واقع‌گرایانه یا رئالیستی بود؛ درست برخلاف گفته برخی که تأکیددارند نسل اینها واقع‌گرا نبودند! بگذارید در تشریح بهتر او و هم‌نسلانش مثالی بزنم. به نقل از جامعه شناس امریکایی مشهوری که نامش در خاطرم نیست اصطلاحی درباره نسلی باب شد با عنوان baby boomers که در دوره زمانی 1920 تا دهه هفتاد میلادی پرورش یافتند؛ اصطلاحی که مضمونش درباره این بود که اینها جهان را دگرگون کردند. البته این نسل تنها به امریکا و اروپا محدود نبود و از مصداق‌های ایرانی آنان می‌توان به میرهادی‌ها، شاملوها و از دوستان نزدیک استاد تقی‌زاده، نجف‌دریابندری اشاره کرد. صفدرتقی‌زاده خود درزمره همین‌ها بود؛ بزرگانی که نه فقط در قلمرو ادبیات و هنر، بلکه در مسائل فکری و اجتماعی هم از افراد اثرگذار بودند. استاد تقی‌زاده از محفل دوستان آبادانی بود که با بزرگانی همچون نجف‌ دریابندری و ناصر تقوایی کارش را از جنوب شروع کرد. البته بعدتر با دیگر بزرگانی همچون احمدمحمود هم در حلقه هنرمندان آبادانی- خوزستانی تعامل داشت. نسل جامع‌الاطرافی بودند که تنها به یک حوزه احاطه نداشتند؛ به‌عنوان نمونه زنده‌یاد دریابندری فقط نویسنده نبود، مترجم شاخصی بود و از سویی احاطه قابل‌توجهی هم به فلسفه و متون فلسفی داشت. زنده‌یاد تقی‌زاده نیز همین‌طور. او افزون بر نویسندگی، مترجم و منتقد چیره‌دستی بود و در دانشگاه نیز تدریس می‌کرد. علاوه بر ترجمه آثار داستانی متعدد، با اصول نقد و نظریه‌های ادبی هم آشنا بود.
درعین‌حال در زمره نخستین داوران‌ اثرگذار جایزه مستقل ادبی مهرگان هم بود که برای چند دوره در برپایی این رویداد ادبی همکاری داشت. به لطف همین جایزه هم فرصتی برای آشنایی نزدیک‌تر با زنده‌یاد تقی‌زاده پیدا کردم. بی‌اغراق او مردی بسیار متین و درعین‌حال شکیبا و پیگیر بود. چه وقتی‌که دست به ترجمه داستان کوتاه می‌زد و چه هنگامی‌که سراغ ترجمه رمان می‌رفت هرگز مسائل نظری را از نظر دور نمی‌داشت و هراز چندی سراغ ترجمه آن بخش نیز می‌رفت. آنچنان‌که در عین ترجمه از آثار داستانی مارکز، یک مقاله درخشان به اسم «فانتزی» هم از او درباره ریشه‌های تاریخی- فرهنگی رئالیسم جادویی ترجمه کرد. مقاله‌ای بسیار اثرگذار که نکات خوبی درباره چیستی آن در اختیار مخاطب می‌گذاشت.
این مقاله حدود سی سال قبل در نشریه سخن منتشر شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. با این حال دریغ که طی سال‌های اخیر گرفتار بیماری شد و البته کشور را ترک کرد. حسرت فقدان او همواره بر پیکر ادبیات‌مان می‌ماند. او و هم‌نسلانش مصداقی از این بیت شعر حافظ بودند که:« بر سر آنم که گر ز دست برآید/ دست‌به‌کاری زنم که غصه سر آید» دریغ که صفدرتقی‌زاده را در غربت از دست دادیم.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7704/16/584891/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها