خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
طرح نهایی شولتز
شولتز از امان به دمشق آمده و تأیید ملک حسین از برنامه خود را دریافت کرده بود. او روز پس از دیدار با اسد، به تل آویو سفر کرد تا با اسحاق شامیر نخستوزیر اسرائیل ملاقات کند. وی در آنجا اعلام کرد:«هر روندی طراحی میشود، باید نیازهای امنیتی اسرائیل را در نظر گیرد و پاسخگوی حقوق قانونی مردم فلسطین باشد.» به هنگام خواندن اظهارات شولتز، در اندرون من خسته دل؛ این پرسش خلجان میکرد که کدام حقوق فلسطینیها را میگوید، وقتی بر این پندار است که اسرائیلیها به خانههای خود در سرزمین مابین دریای مدیترانه تا رود اردن بازگشتهاند؟
مراد شولتز از حقوق فلسطینیها، حقوق اداری و نه حق آنها در زمینه حاکمیت بر سرزمین فلسطین بود و راه حل را نیز در چهارچوب نقش اردن میدید، در حالی که ما بر این موضوع تأکید داشتیم که یگانه نماینده مردم فلسطین، سازمان آزادیبخش فلسطین است. اختلاف ما با روشهای کاری یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین زیاد بود، اما همواره و در حد توان تلاش میکردیم موضع خود درباره عرفات را از التزام به این اصل که سازمان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است، جدا کنیم. این را هم اشاره کنم که مرحوم عبدالمحسن ابومیزر که از احترام ما برخوردار بود، تعبیر «تنها نماینده» را بر «تنها نماینده مشخص» مردم فلسطین، ترجیح میداد.
رئیسجمهوری، تحرکات شولتز را دنبال میکرد و من هم گزارش اظهارات او را به اسد ارائه میکردم. رئیسجمهوری بر این باور بود که ما در برابر تحرک جدیدی بر اساس خط کمپ دیوید قرار گرفتهایم. «ابتکار عمل شولتز» از سوی وزیر خارجه امریکا در تاریخ ۴ مارس ارائه شد که چیزی جز برنامه اندکی تعدیل شده کمپ دیوید نبود و شامل رسیدن به خودگردانی فلسطینی میشد که مذاکرات درباره آن با هیأتی فلسطینی از مناطق فلسطینی نشین و در چهارچوب هیأت مشترک اردنی - فلسطینی انجام میشد و سازمان آزادیبخش فلسطین در آن نمایندگی نداشت. فلسطینیان با این طرح مخالفت کردند و رهبری ملی یکپارچه انتفاضه در بیانیه ۱۱ مارس خود، خواهان شدت گرفتن فشارها بر ارتش اسرائیل و شهرک نشینان و «همکاران اسرائیل که مدیریت نهادهای محلی را در کرانه باختری و نوار غزه بر عهده دارند» شد. همزمان رهبری فلسطین از نمایندگان کرانه باختری در مجلس نمایندگان اردن، خواست «با استعفا از نمایندگی در کنار ملت خود بایستند».
خوانش ما از روند تحولات، در پرتو استمرار انتفاضه و گسترش دایره آن و عدم پذیرش محتوای طرح شولتز از سوی رهبری انتفاضه؛ این بود که عرفات و ملک حسین دیگر نمیتوانند به برنامه توافق امان ادامه دهند. در عمل نیز موضع انتفاضه، قدرت تحرک ملک حسین و عرفات را محدود کرد و محدودیتهای جدی و شدیدی بر آن تحمیل کرد که مانع حرکت آنها در مسیر توافق امان و سازگار کردن آن با طرح شولتز شد.
شولتز در ۵ آوریل ۱۹۸۸، به دمشق بازآمد و طرح خود را ارائه و اعلام کرد برنامه خودگردانی فلسطینی بهعنوان یک گام آغازین، شامل گردآمدن تمامی طرفهای رویارویی در یک کنفرانس بینالمللی میشود. اما برداشت ما از توضیحات شولتز این بود که این کنفرانس، نمایشی بوده و از اختیارات حقیقی برخوردار نخواهد بود. طرح آراسته شده شولتز، نگرانی ما را از همراه شدن عرفات با برنامه در دست پیگیری وزیر خارجه امریکا با بهرهگیری از پشتیبانی و تأیید مصر از این طرح بیشتر کرد. این در حالی بود که شعله ور شدن انتفاضه و توانایی آن در تشکیل «رهبری ملی یکپارچه»، متغیر جدید و بیسابقهای بود که جهت گیریها و اصول ثابت ملت فلسطین در هر مذاکرات پیش رو را با صلابت و قدرت بر صحنه تحولات تحمیل کرده بود.
ترور ابوجهاد
موساد در ۱۶ آوریل ۱۹۸۸، خلیل وزیر (ابوجهاد) را در تونس ترور کرد و برنامه تشییع جنازه انبوه وی در دمشق فرصت مناسبی برای ملاقات عرفات با اسد پدید آورد. عرفات در رأس هیأتی از سازمان آزادیبخش فلسطین در تاریخ ۲۵ آوریل ۱۹۸۸، با اسد ملاقات کرد. محور اصلی این ملاقات درباره انتفاضه مردمی فلسطین بود و اسد به ابعادی از طرح شولتز پرداخت که نابودی مسأله فلسطین را در پی داشت و از خطرات تک روی هر طرف عربی بدون برخورداری از موضع یکپارچه عربی در تعامل با این ابتکار عمل سخن گفت. اسد و عرفات توافق داشتند که برنامه شولتز، دنباله برنامه کمپ دیوید است و نمیتواند به محقق شدن صلح فراگیر بینجامد؛ و حذف نیرنگ بازانه و فریبکارانه سازمان آزادیبخش فلسطین یا نمایندگی آن، خط قرمزی است که نباید پذیرفته شود.
آنچه در ملاقات اسد و عرفات رد و بدل شد، با آنچه در عمل جریان داشت متفاوت بود. عرفات همزمان با انتفاضه بزرگ فلسطین، در چهارچوب روش تاکتیک محور خود در خفا مشغول تعامل با طرح شولتز بود، در حالی که ما همچنان به برگزاری کنفرانس بینالمللی دارای اختیارات کامل پایبند بودیم. فهم اسد از بازگشت روابط راهبردی با سازمان آزادیبخش فلسطین و یکپارچگی آن، پشتیبانی از این سازمان بود، اما عرفات آن را تلاشی از سوی اسد برای سیطره بر رهبری سازمان و همه گروهها و مبارزان آن میپنداشت.
مترجم: حسین جابری انصاری
طرح نهایی شولتز
شولتز از امان به دمشق آمده و تأیید ملک حسین از برنامه خود را دریافت کرده بود. او روز پس از دیدار با اسد، به تل آویو سفر کرد تا با اسحاق شامیر نخستوزیر اسرائیل ملاقات کند. وی در آنجا اعلام کرد:«هر روندی طراحی میشود، باید نیازهای امنیتی اسرائیل را در نظر گیرد و پاسخگوی حقوق قانونی مردم فلسطین باشد.» به هنگام خواندن اظهارات شولتز، در اندرون من خسته دل؛ این پرسش خلجان میکرد که کدام حقوق فلسطینیها را میگوید، وقتی بر این پندار است که اسرائیلیها به خانههای خود در سرزمین مابین دریای مدیترانه تا رود اردن بازگشتهاند؟
مراد شولتز از حقوق فلسطینیها، حقوق اداری و نه حق آنها در زمینه حاکمیت بر سرزمین فلسطین بود و راه حل را نیز در چهارچوب نقش اردن میدید، در حالی که ما بر این موضوع تأکید داشتیم که یگانه نماینده مردم فلسطین، سازمان آزادیبخش فلسطین است. اختلاف ما با روشهای کاری یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین زیاد بود، اما همواره و در حد توان تلاش میکردیم موضع خود درباره عرفات را از التزام به این اصل که سازمان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است، جدا کنیم. این را هم اشاره کنم که مرحوم عبدالمحسن ابومیزر که از احترام ما برخوردار بود، تعبیر «تنها نماینده» را بر «تنها نماینده مشخص» مردم فلسطین، ترجیح میداد.
رئیسجمهوری، تحرکات شولتز را دنبال میکرد و من هم گزارش اظهارات او را به اسد ارائه میکردم. رئیسجمهوری بر این باور بود که ما در برابر تحرک جدیدی بر اساس خط کمپ دیوید قرار گرفتهایم. «ابتکار عمل شولتز» از سوی وزیر خارجه امریکا در تاریخ ۴ مارس ارائه شد که چیزی جز برنامه اندکی تعدیل شده کمپ دیوید نبود و شامل رسیدن به خودگردانی فلسطینی میشد که مذاکرات درباره آن با هیأتی فلسطینی از مناطق فلسطینی نشین و در چهارچوب هیأت مشترک اردنی - فلسطینی انجام میشد و سازمان آزادیبخش فلسطین در آن نمایندگی نداشت. فلسطینیان با این طرح مخالفت کردند و رهبری ملی یکپارچه انتفاضه در بیانیه ۱۱ مارس خود، خواهان شدت گرفتن فشارها بر ارتش اسرائیل و شهرک نشینان و «همکاران اسرائیل که مدیریت نهادهای محلی را در کرانه باختری و نوار غزه بر عهده دارند» شد. همزمان رهبری فلسطین از نمایندگان کرانه باختری در مجلس نمایندگان اردن، خواست «با استعفا از نمایندگی در کنار ملت خود بایستند».
خوانش ما از روند تحولات، در پرتو استمرار انتفاضه و گسترش دایره آن و عدم پذیرش محتوای طرح شولتز از سوی رهبری انتفاضه؛ این بود که عرفات و ملک حسین دیگر نمیتوانند به برنامه توافق امان ادامه دهند. در عمل نیز موضع انتفاضه، قدرت تحرک ملک حسین و عرفات را محدود کرد و محدودیتهای جدی و شدیدی بر آن تحمیل کرد که مانع حرکت آنها در مسیر توافق امان و سازگار کردن آن با طرح شولتز شد.
شولتز در ۵ آوریل ۱۹۸۸، به دمشق بازآمد و طرح خود را ارائه و اعلام کرد برنامه خودگردانی فلسطینی بهعنوان یک گام آغازین، شامل گردآمدن تمامی طرفهای رویارویی در یک کنفرانس بینالمللی میشود. اما برداشت ما از توضیحات شولتز این بود که این کنفرانس، نمایشی بوده و از اختیارات حقیقی برخوردار نخواهد بود. طرح آراسته شده شولتز، نگرانی ما را از همراه شدن عرفات با برنامه در دست پیگیری وزیر خارجه امریکا با بهرهگیری از پشتیبانی و تأیید مصر از این طرح بیشتر کرد. این در حالی بود که شعله ور شدن انتفاضه و توانایی آن در تشکیل «رهبری ملی یکپارچه»، متغیر جدید و بیسابقهای بود که جهت گیریها و اصول ثابت ملت فلسطین در هر مذاکرات پیش رو را با صلابت و قدرت بر صحنه تحولات تحمیل کرده بود.
ترور ابوجهاد
موساد در ۱۶ آوریل ۱۹۸۸، خلیل وزیر (ابوجهاد) را در تونس ترور کرد و برنامه تشییع جنازه انبوه وی در دمشق فرصت مناسبی برای ملاقات عرفات با اسد پدید آورد. عرفات در رأس هیأتی از سازمان آزادیبخش فلسطین در تاریخ ۲۵ آوریل ۱۹۸۸، با اسد ملاقات کرد. محور اصلی این ملاقات درباره انتفاضه مردمی فلسطین بود و اسد به ابعادی از طرح شولتز پرداخت که نابودی مسأله فلسطین را در پی داشت و از خطرات تک روی هر طرف عربی بدون برخورداری از موضع یکپارچه عربی در تعامل با این ابتکار عمل سخن گفت. اسد و عرفات توافق داشتند که برنامه شولتز، دنباله برنامه کمپ دیوید است و نمیتواند به محقق شدن صلح فراگیر بینجامد؛ و حذف نیرنگ بازانه و فریبکارانه سازمان آزادیبخش فلسطین یا نمایندگی آن، خط قرمزی است که نباید پذیرفته شود.
آنچه در ملاقات اسد و عرفات رد و بدل شد، با آنچه در عمل جریان داشت متفاوت بود. عرفات همزمان با انتفاضه بزرگ فلسطین، در چهارچوب روش تاکتیک محور خود در خفا مشغول تعامل با طرح شولتز بود، در حالی که ما همچنان به برگزاری کنفرانس بینالمللی دارای اختیارات کامل پایبند بودیم. فهم اسد از بازگشت روابط راهبردی با سازمان آزادیبخش فلسطین و یکپارچگی آن، پشتیبانی از این سازمان بود، اما عرفات آن را تلاشی از سوی اسد برای سیطره بر رهبری سازمان و همه گروهها و مبارزان آن میپنداشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه