حسین علیزاده 70 ساله شد
هنری که از عشق برخاسته است
علی اکبر مرادی
آهنگساز و نوازنده صاحب سبک تنبور
آشنایی من با حسین علیزاده به سالها قبل برمیگردد؛ تقریباً اوایل انقلاب بود، آن زمان آقای علیزاده پس از مدتها زندگی و اقامت در کشور آلمان به تازگی به ایران بازگشته بود. به یاد میآورم در یکی از همان روزها که در تهران بودم به همراه آقای شهرام ناظری به منزل یکی از دوستان رفتیم، هنرمند نقاشی به نام بهرام دبیری و آقای علیزاده هم درآنجا حضور داشت و این نقطه آغاز آشنایی ما بود و این دوستی و رفاقت ادامه داشت و همچنان دارد...
از دیدگاه من حسین علیزاده هنرمندی متفاوت در موسیقی ایران است و این تفاوت به لحاظ ایده، تفکر، نوع نوازندگی و نگاهی است که به موسیقی دارد و این ویژگی ها او را متمایز از دیگر هنرمندان کرده است. علیزاده امروز در حالی پا در 70 سالگی میگذارد که نیم قرن زندگی خود را در موسیقی گذرانده است و در تمام این سالها در زمینه آموزش، آهنگسازی، کنسرت و روی صحنه بودن و تلاش در جهت یافتن صداها، ایدهها و موسیقی جدید زحمات بسیاری کشیده و درباره این نوع نگاه و تفکر باید اندیشید و احترام گذاشت.
در واقع بهتراست بگویم در تمام این سالها دغدغه فکری حسین علیزاده موسیقی بوده و هست و در این مدت زمان از نوشتن کتابهای آموزشی، موسیقی فیلم، موسیقیهای ارکسترال، همکاری با خوانندههای مختلف و در زمینههای مختلف تلاش بسیاری داشته و هدف از این کارها ایجاد تحولی فکری و علمی در موسیقی بوده است بویژه در موسیقیسازی تا از خواننده محوری فاصله بگیرد. مانند آنچه که در گروه هم آوایان شاهد هستیم. علیزاده هدف از راهاندازی این گروه را همنوایی خوانندهها عنوان کرد؛ مانند سازها که در کنار هم قرار میگیرند و این نگاه اتفاقی نو در موسیقی ایران بود.
حسین علیزاده طی سالها زندگی هنریاش آثار بسیار باارزشی خلق کرده که هر کدام سخنی تازه در موسیقی ایران است مانند آلبوم «شورانگیز» با خوانندگی شهرام ناظری یا «نینوا» دیگر اثر مانا و جاودان او «رازنو» که همچنان ماندگار و شنیدنی است یا دیگر آثار باارزش و ماندگاری که در موسیقی فیلم تولید کرده مانند «دلشدگان» که در خاطر مردم مانده است. من به هر یک از کارهای او به نوعی علاقه و دلبستگی دارم، چرا که هر کدام احوال متفاوتی با کارهای قبلیاش داشته و این موضوع بسیار ارزشمند است.
اگرچه سخن گفتن از نیم قرن زندگی استاد بزرگ موسیقی ایران، حسین علیزاده، به همین چند سطر خلاصه نمیشود، هنرمندی که از نگاه من یک استاد کامل در موسیقی ایران است به این دلیل که هر آنچه راجع به موسیقی ایرانی بوده و در زیرشاخه آن قرار گرفته را انجام داده، از آموزش نونهالان و نوجوانان تا ساختن آهنگ، یا حضور در صحنه به عنوان یک نوازنده و یا همکاری با خوانندههای مطرح ایران. ناگفته نماند دین بزرگی هم بر گردن بانوان خواننده دارد به این دلیل میگویم که محدودیتی که برای صدای بانوان است موجب شده کمتر فعالیت کنند اما ایجاد گروههای همخوانی بانوان از سوی حسین علیزاده فرصتی برای ارائه هنر این هنرمندان ایجاد کرد. نکته دیگر انجام برنامههای آموزشی و پژوهشی است و در کنار آن حضور دلگرم کننده او در هر مجمع مانند جشنوارههای مختلف. درواقع هر جایی که به وجود ایشان به لحاظ داوری یا راهنمایی و... نیاز بود دریغ نکرده و باید بگویم در مدت بیش از 40 سال که از انقلاب میگذرد هر حرکت درستی که در این مملکت در عرصه موسیقی انجام گرفته به نوعی رد پای حسین علیزاده وجود دارد و دیده میشود. امیدوارم که خداوند ایشان را سلامت بدارد و همچنان برکات موسیقی برای مردم کشورمان باشد، چرا که به وجود چنین هنرمندان بزرگی همچنان نیاز است، هنرمندی که بازمانده نسل طلایی موسیقی ایران است؛ بازمانده نسلی که استادان بزرگی در آن عصر زیستهاند همچون عبدالله خان دوامی، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و تمام کسانی که آن زمان در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی حضور داشتند و کار میکردند و حسین علیزاده، بازمانده همان نسلی است که به خاطر عشق به دنبال موسیقی رفت نه شهرت و مادیات؛ بزرگانی که بعضاً خانوادههایشان اهل موسیقی نبودند اما عاشق موسیقی بوده و هستند و خود را فرزند موسیقی میدانند و این به نظر من شانس هنر و مملکت ما است که چنین هنرمندان و استادان بزرگی در این سرزمین هستند و فعالیت میکنند.
آهنگساز و نوازنده صاحب سبک تنبور
آشنایی من با حسین علیزاده به سالها قبل برمیگردد؛ تقریباً اوایل انقلاب بود، آن زمان آقای علیزاده پس از مدتها زندگی و اقامت در کشور آلمان به تازگی به ایران بازگشته بود. به یاد میآورم در یکی از همان روزها که در تهران بودم به همراه آقای شهرام ناظری به منزل یکی از دوستان رفتیم، هنرمند نقاشی به نام بهرام دبیری و آقای علیزاده هم درآنجا حضور داشت و این نقطه آغاز آشنایی ما بود و این دوستی و رفاقت ادامه داشت و همچنان دارد...
از دیدگاه من حسین علیزاده هنرمندی متفاوت در موسیقی ایران است و این تفاوت به لحاظ ایده، تفکر، نوع نوازندگی و نگاهی است که به موسیقی دارد و این ویژگی ها او را متمایز از دیگر هنرمندان کرده است. علیزاده امروز در حالی پا در 70 سالگی میگذارد که نیم قرن زندگی خود را در موسیقی گذرانده است و در تمام این سالها در زمینه آموزش، آهنگسازی، کنسرت و روی صحنه بودن و تلاش در جهت یافتن صداها، ایدهها و موسیقی جدید زحمات بسیاری کشیده و درباره این نوع نگاه و تفکر باید اندیشید و احترام گذاشت.
در واقع بهتراست بگویم در تمام این سالها دغدغه فکری حسین علیزاده موسیقی بوده و هست و در این مدت زمان از نوشتن کتابهای آموزشی، موسیقی فیلم، موسیقیهای ارکسترال، همکاری با خوانندههای مختلف و در زمینههای مختلف تلاش بسیاری داشته و هدف از این کارها ایجاد تحولی فکری و علمی در موسیقی بوده است بویژه در موسیقیسازی تا از خواننده محوری فاصله بگیرد. مانند آنچه که در گروه هم آوایان شاهد هستیم. علیزاده هدف از راهاندازی این گروه را همنوایی خوانندهها عنوان کرد؛ مانند سازها که در کنار هم قرار میگیرند و این نگاه اتفاقی نو در موسیقی ایران بود.
حسین علیزاده طی سالها زندگی هنریاش آثار بسیار باارزشی خلق کرده که هر کدام سخنی تازه در موسیقی ایران است مانند آلبوم «شورانگیز» با خوانندگی شهرام ناظری یا «نینوا» دیگر اثر مانا و جاودان او «رازنو» که همچنان ماندگار و شنیدنی است یا دیگر آثار باارزش و ماندگاری که در موسیقی فیلم تولید کرده مانند «دلشدگان» که در خاطر مردم مانده است. من به هر یک از کارهای او به نوعی علاقه و دلبستگی دارم، چرا که هر کدام احوال متفاوتی با کارهای قبلیاش داشته و این موضوع بسیار ارزشمند است.
اگرچه سخن گفتن از نیم قرن زندگی استاد بزرگ موسیقی ایران، حسین علیزاده، به همین چند سطر خلاصه نمیشود، هنرمندی که از نگاه من یک استاد کامل در موسیقی ایران است به این دلیل که هر آنچه راجع به موسیقی ایرانی بوده و در زیرشاخه آن قرار گرفته را انجام داده، از آموزش نونهالان و نوجوانان تا ساختن آهنگ، یا حضور در صحنه به عنوان یک نوازنده و یا همکاری با خوانندههای مطرح ایران. ناگفته نماند دین بزرگی هم بر گردن بانوان خواننده دارد به این دلیل میگویم که محدودیتی که برای صدای بانوان است موجب شده کمتر فعالیت کنند اما ایجاد گروههای همخوانی بانوان از سوی حسین علیزاده فرصتی برای ارائه هنر این هنرمندان ایجاد کرد. نکته دیگر انجام برنامههای آموزشی و پژوهشی است و در کنار آن حضور دلگرم کننده او در هر مجمع مانند جشنوارههای مختلف. درواقع هر جایی که به وجود ایشان به لحاظ داوری یا راهنمایی و... نیاز بود دریغ نکرده و باید بگویم در مدت بیش از 40 سال که از انقلاب میگذرد هر حرکت درستی که در این مملکت در عرصه موسیقی انجام گرفته به نوعی رد پای حسین علیزاده وجود دارد و دیده میشود. امیدوارم که خداوند ایشان را سلامت بدارد و همچنان برکات موسیقی برای مردم کشورمان باشد، چرا که به وجود چنین هنرمندان بزرگی همچنان نیاز است، هنرمندی که بازمانده نسل طلایی موسیقی ایران است؛ بازمانده نسلی که استادان بزرگی در آن عصر زیستهاند همچون عبدالله خان دوامی، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و تمام کسانی که آن زمان در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی حضور داشتند و کار میکردند و حسین علیزاده، بازمانده همان نسلی است که به خاطر عشق به دنبال موسیقی رفت نه شهرت و مادیات؛ بزرگانی که بعضاً خانوادههایشان اهل موسیقی نبودند اما عاشق موسیقی بوده و هستند و خود را فرزند موسیقی میدانند و این به نظر من شانس هنر و مملکت ما است که چنین هنرمندان و استادان بزرگی در این سرزمین هستند و فعالیت میکنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه