ذکرجمیل فضایل استاد محمدرضا حکیمی

مرجع تحقیق، نه مرجع تقلید


حجت‌الاسلام محمدرضا نوراللهیان
رئیس سابق سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور
 در روایات متقن و صحیح اسلام از جمله در اصول کافی به نقل از امام صادق(ع) آمده است: «مَن تَعَلَّمَ للّهِ وعَمِلَ للّهِ وعَلَّمَ للّهِ دُعِی فی مَلَکوتِ السَّماواتِ عَظیما» هر که براى خدا علم بیاموزد و براى خدا [به آن] عمل کند و براى خدا به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمان‌ها از او به بزرگى و عظمت و جایگاه رفیع یاد می‌شود. در این 50 سالی که با علامه محمدرضا حکیمی در مشهد آشنا و مأنوس شدم واقعاً ایشان مصداق بارز این حدیث بودند. او از معدود محدثان نسل گذشته ما در زمان حاضر بودند. محدثان بزرگی که شیعه داشته مثل مرحوم علامه مجلسی و مرحوم فیض کاشانی تا این اواخر مرحوم میرزا حسین نوری و آشیخ عباس قمی بودند، مرحوم علامه حکیمی یک عالم محدث بود که جایگاهی در کنار این بزرگان پیدا کرده بود و در شناخت سخن معصومین و حدیث شناسی یک محدث خبره بود. این محدث بزرگ که در کتاب «الحیات» عمده اندیشه حدیثی او بروز کرده، تمام عمر علاقه به شاگردی بزرگان داشت. با علامه امینی و نیز با شیخ آقا بزرگ تهرانی نشست ها داشت و با آیت‌الله العظمی سید محمد هادی میلانی که سال‌ها شاگردش بود، مراد و مرید بودند و نیز با مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی که از متألهان قرآنی بزرگ بودند، نشست داشتند.علامه حکیمی همه این نشست‌ها را برای خودش زمینه تکامل و تعالی قرار داد و به وسیله قلم توانایش جمعی از جوانان را به اسلام و اهل بیت پیامبر(ص) و معارف قرآنی مأنوس و محبوب داشت.
دکتر علی شریعتی در نامه‌ای وصیت کرده و نوشته است که شما (علامه حکیمی) مجاز هستید هر کجا نوشته هایم اشکال دارد، تصحیح کنید و امضا کرده است. اصلاً استاد حکیمی این نامه را بروز نمی‌دادند. در آن روزگار جوانان برای تهیه کتاب‌های دکتر شریعتی صف می‌بستند. وقتی شریعتی درگذشت، طبیعی است که دنبال این باشند که شریعتی چه کسی را معین کرده است که توجه‌ها به سمت او باشد. این نامه بسیار مهمی است.
من علامه حکیمی را در کنار استاد محمد تقی شریعتی و در کنار عارف بزرگ مرحوم سید ابوالحسن حافظیان که در ریاضت و در تربیت نفس اعجوبه زمان بودند؛ می‌بینم. این مرد بزرگ از دانش فقه و فقاهت و علم اصول و رجال و هر آنچه برای یک مجتهد و مرجع تقلید لازم است، با نگاه دقیق می‌گویم که برخوردار بود. یعنی یک مرجع تقلید بالقوه بود ولی اصلاً این راه را انتخاب نکرد. با اینکه این ظرفیت و استعداد در مرحوم علامه بود؛ ولی خود به خود بر اثر آن همه تلاش و اخلاص مرجع تحقیق شد.
امروز در این سو و آن‌سوی عالم به کتاب‌های او و نیزمنبع معتبری مثل الحیات مراجعه می‌کنند. مرحوم علامه حکیمی تمام عمرش را در دغدغه عدالت و مردم و بویژه قشر غیربرخوردار جامعه سپری کرد. همه نوشته‌هایش در این زمینه بود که باید حقوق جامعه اسلامی توسط حاکم درست رعایت شود تا آن جامعه اسلامی باشد و برای همین کتاب منهای فقر را نوشت که بسیار کتاب پرارزشی است و آن یادداشت عظیم «ما قصد لم یقع و ما وقع لم بقصد» را نوشت. به معنای آنچه  در پی آن بودیم واقع نشد و آنچه در پی آن بودیم هرگز واقع نشد.
بعد از فوت حضرت امام روزی محضر علامه حکیمی رفتم، فرمودند خواب امام(ره) را دیدم که به من گفتند هر روز برای من تحفه‌ای می‌فرستادی چه شده بعد از فوت من قطع شده است؟ ایشان گفتند آن زیارت خاصه امام رضا(ع) را هر روز به نیابت از من بخوانید.
من آخرین دیدارم 17 شب قبل بود که در بیمارستان خاتم‌الانبیا محضر ایشان بودم. تقریباً نزدیک سه ربع نشسته بودم و علامه با آن حالشان در حال نماز بودند. چه حال زیبا و سیمای نورانی داشتند. بعد از نماز عرض کردم که صحیفه سجادیه که اینقدر به آن عشق می‌ورزید دعای پانزدهمش مناسب حال کنونی شماست. آنجا که امام سجاد (ع) می‌فرمایند خداوندا نمی‌دانم آن زمان که بیمارم به تو نزدیکترم یا زمانی که در سلامت و شفا هستم. ملاک آن است که لحظه‌های عمر ما را به خدا نزدیک کند. علامه عمر شریفش را وقف خدا و اندیشه برتری که در جامعه ما غریب بود یعنی مکتب اهل بیت پیامبر(ص) کرد. انقلابی زیست و آزاد مرد بود. بسیار به همه ظواهر دنیا بی‌اعتماد و مردی از تبار اولیای بزرگ بود. خداوند روح بزرگ آن عزیز را با اولیا محشور کند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7707/16/585131/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها