چرا دیگر شعر رسانه نیست


دکتر نجمه دری
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
شعر چه مشتق از شعور باشد و ریشه در لغت تازیان داشته باشد و چه برگرفته از شور فارسی ‏زبانان؛ مادام که سخن از درد نباشد و از سودای دل و جان نشأت نگرفته باشد، محکوم به نابودی است. هرکسی حتی یک بار تاریخ پرفراز و نشیب فرهنگ و ادب ایران را از نظر گذرانده باشد، با من موافق خواهد بود که شعر همواره جزء لاینفک زیست مردم بوده ‏است؛ درهمه دوران‏ ها همراه و همپای آنها بالیده و پرورده شده است؛ نه هُرم حمله تازیان، نه سنان ترکان و نه شمشیر خونریز مغولان؛ هیچکدام نتوانست شعر را از اریکه سلطنت قلوب پارسی زبانان به زیرکشاند؛ بل هرکدام از این حوادث در عین ناگواری بازوی قدرتمندی بود برای صعود بر اوج عظمتی که هنوز می‏ درخشد و نور می‏‌پراکند بر عقبه‌‏های تاریک. در کوره‌‏راه‏ هایی که اگر به مدد شعر نبود در صفحات مزور تاریخی که فاتحان نگاشته‌‏اند رد و نشانی از آنها نبود.
اما اینک و در بحبوحه عصر ارتباطات چه بر سر شعر، این رسانه فرهنگی متعالی آمده است و چرا در دوران حاضر کمتر شاعر برجسته‌‏ای ظهور می‏‌کند که محبوب دل همگان باشد. شهریاران سخن و عندلیبان باغ ادب را چه شده است و دوستداران و خریداران بازارشاعری را چه عارضه‌‏ای فراگرفته است؟ آیا بدایی از آسمان نازل شده و آفتی درخرمن شاعران فتاده که به مراتب سهمگین‏‌تر از یورش تاتار زمینگیرشان کرده‏ است و قریحه ذوق ناقدان عیار سخن را راضی نمی‏‌کند ودیگر آتشی و اخگری در ساکنین این دیار نمی‏‌گیراند.
پاسخ این است که آری «بدا» حاصل شده و «بلا» نازل شده، طاعونی از نوع رقت بار به‌جان دفاتر شعر افتاده است که اگر به نفحه مسیحایی علاج نشود بعید نیست بیمار محتضر در دام مرگ اسیر آید؛ عامل اصلی این عارضه مخوف؛ جدایی و فاصله گرفتن فضای شعر معاصر از مردم است. در همه دوران‌ها آنان که از ما پیش و بیش بودند و خوش درخشیدند؛ عامل اصلی موفقیت‌شان در پیوند با اجتماع زمانشان بود و به عبارتی فرزند زمان خود بودند. اینگونه بود که فردوسی‏‌ها، سنایی‏‌ها، سعدی‌‏ها و حافظان دوران، با سلاح قلمشان و در معادله روزگار از آرش‏‌ها، بهرام‏‌ها و رستمان چیزی کم نداشته‏‌اند، بلکه سیطره کلام و دایره نفوذ این سخنوران به مراتب عواید و منافعی بیشتر از پهلوانان عرصه کارزار لااقل برای مردم کوچه و بازار به ارمغان می‏‌آورد.
در بازار شاعری نیز مانند همه هنرها هرگاه هنرمند در میان مردم و از جنس مردم بود و از دردشان می‏‌سرود خوش می‏‌درخشید حتی اگر بنا به موقعیتی یا مصلحتی در دست گله قدرت و در ردیف شاعران درباری چند صباحی به سر می‌‏برد، ذوالفقارسخن را در نیام کام نمی‌‏پسندید و جوهر خود را به طرفداری از مردمی که ازبین آنها برخاسته بود آشکار می‏ کرد تا تاریخ او را از زمره عنصری‏ های روزگار نداند.
مؤلفه‌‏های زیبایی شاعرانه چون عشق، عرفان، مناجات، وصف طبیعت و همه آنچه در قالب کلمات قرار می‏ گیرد و آنها را با آهنگی درونی یا بیرونی در می‏ آمیزد تا حال خوب ایجاد کند، تنها وقتی به هدف اصابت می‏ کند که زبان حال مخاطبان باشد. پس اگر کالای شاعری امروز کمتر خریدار دارد، باید در اصالت محصول عرضه شده وصحت و اعتبار مراجعی که آن را تأیید می‏ کنند بازنگری شود. انسان امروز همان‌طور که سوار بر فضاپیماهای غول پیکر و در اثر کامیابی از آخرین تکنولوژی‌‏های روز، از لذاتی راحت‌طلبانه بهره‏مند می‌شود علایق شعری‏‌اش هم تغییر کرده است؛ همانگونه که تصویر ازلی معشوق و تمجید و تحسین خودآزاری‏‌های عاشق و ستمگری و جفای معشوق که از مضامین پرتکرار شعر کهن ماست امروز به یاری برخی نظریات روانشناسانه به بیماری‏ ها و عقده‌‏های کودکی و... نسبت داده می‌شود و همان‌طور که جوانان امروز برای درک و دریافت رابطه میان معشوق شعرای کهن با تنگ شکر و چشم نرگس و موی میان و جعدگیسو لازم است به فرهنگ‌ها مراجعه کنند، به‌همان نسبت شعر محبوبشان هم لازم است با افکارشان هم‏سو شود و شعری که نتواند با نیازهای جامعه منعطف و متناسب باشد محکوم به نابودی و انزواست؛ آنچه در این میان نگران کننده است عدم تشخیص این نیاز و پاسخ متناسب و سریع بدان است.
اینکه کالای فرهنگی شعرمان را چگونه انتخاب کنیم و در چه قالبی عرضه کنیم که خریدار داشته باشد مسأله اصلی است. آیا در روزگاری که صداقت و پرهیز از ابهام در دنیای واقع شرط اول و پذیرفته شده مردمان معاصر است، می‌توان به تعبیر «احسن الشعر اکذبه» توسل جست و می‌توان اغراق و ابهام، ایهام، ایهام تناسب، کنایه و... شرط تعالی و امتیاز شعری دانست؟ آیا در حوصله بشر امروز می‏‌گنجد که مفاهیم و مضامین را با طرد و عکس و در قالب استعاره‏‌های غیرمصرحه در لفافه‏ ای از ‌آرایه‏های لفظی و معنوی به او عرضه شود؟ یا نیازمند تصریح و توضیح و تعین بخشیدن است؟ و برقراری ارتباط با او لازمه‏ اش مراعات بی ‏نظیری است از احو‌ال پراکنده ‏اش و بیان بی‏‌پیرایه نیازهای درونش در هیأتی که آلامش را فرونشاند و یااو را به تأمل و تدبر دعوت کند؛ بدون اینکه بخواهد زخم بر دلش بنشاند. از همین‏‌رو آه و ناله در شعر را کمتر می‌‏پسندد. همچنانکه موسیقی سنتی به‌خاطر مقدمه‏‌های طولانی آغازینش بی‏ طاقتش می‏ کند. نسلی که غذایش را می‏ خواهد در پنج دقیقه آماده کند و کمتر از پنج دقیقه سرپایی میل کند و برود دنبال هزار و یک دغدغه روزمره، انتخابش شعر صریح و کوتاه و رساست. خواندن داستانک‏ ها و متن کوتاه فضای مجازی را هم به رمان ترجیح می‌دهد. حال آنکه این توقعات انسان معاصر از کالای فرهنگی شعر با تعریف سنتی‌اش فاصله بسیار دارد و برای همین این روزها شعر خوب تازه متولد شده کمتر می‏ بینیم و اگر هست بیشتر در قالب طنزها و کنایه‌‏ها گنجانده شده و صبغه احساس و عاطفه‌‏اش در سیطره اشارات سیاسی و اجتماعی، کمرنگ و گاه بی رنگ است.
و اما کلام آخر خطاب به همکارانم در مجامع دانشگاهی، محافل فرهنگی- ادبی و انجمن‏‌های نقد شعر: اینکه ماها و شمایان در سایه الفت با دنیای شعر کهن با ناله و زاری عاشق و ستم بیمارگونه معشوق و ابهام در عشقی که نباید پرده در شود، محظوظ می‏‌شویم و دنیای غزل‏‌های پست مدرن و اشعار کوتاه و بی‌‏وزن و ترانک‌‏ها را گاه تا حد توهین به شعور شاعرانه مطرود می ‏دانیم؛ حاصل اش فقط فاصله گرفتن از مردم و جامعه خواهد بود و شعر این رسانه فرهنگی قدرتمند را عملاً از بازی فعال روزگار به هیأت یک عنصر ناکارآمد و فرعی و حاشیه ‏ای تنزل می‏ دهد. پس بیایید با مراجعه به متخصصان و با رأی ایشان عینک‏ های نزدیک‌‏ بینی مان را عوض کنیم. چرا که ذوق و ذائقه خریداران کالا و یا لااقل عده کثیری از ایشان تغییر کرده و چاره ‏ای نیست جز اینکه ابزار کهن سنجش شعر را کنار بگذاریم و مانند خیاطی آگاه؛ اندازه‌‏های جدید مشتری‏ ها را یادداشت کنیم؛ بپذیریم که لباس‏ های پرزرق و برق پیشین بر قامت نوباوگانمان تنگ است و اگر اصرار بر استفاده از محصولات وطنی داریم -که باید داشته باشیم- وقت آن است که اندازه‏ ها را از نو بگیریم.






آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7724/8/586880/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها