طالبان؛ فارغ از نیازمندی به غرب
عظیم ابراهیم/ تحلیلگر فارن پالیسی
مترجم: بنفشه غلامی
رهبران غربی به رسمیت شناخته شدن طالبان، حاکمان جدید افغانستان را به اجرای خواستههای خود، از حقوق بشر گرفته تا اجرای دموکراسی و... مشروط کردند، اما مسأله اینجاست که طالبان نیاز چندانی به این ندارند که کسی آنها را به رسمیت بشناسد یا خیر.طالبان تأکید میکنند که دیگر طالبان سابق نیستند و نسبت به سال 2001 تغییر کردهاند. این ادعا کاملاً درست است و آنها واقعاً تغییراتی داشتهاند. از جمله، آنها دیگر بخوبی به اهمیت داشتن متحدانی قدرتمند آگاه هستند و میدانند باید روابط خود با گروههای مسألهداری مثل القاعده را محدود کنند. هرچند که این محدودسازی بیش از حد نخواهد بود زیرا با توجه به روابطی که با برخی قدرتها پیدا کردهاند، خود را نیازمند به مراعاتی بیش از حد نمیبینند.
در یک ماه گذشته و در طول پیشروی طالبان در افغانستان، کشورهای زیادی دیپلماتهای خود را از این کشور خارج کردند، اما حداقل دو کشور این کار را نکردند: چین و روسیه. طالبان اکنون چند سالی است که توانستهاند روابط خوبی با هر دو کشور برقرار کنند؛ تا آنجا که چندی پیش مسکو به غرب هشدار داد در امور داخلی افغانستان دخالت نکند. پکن نیز مدت ها قبل از اینکه طالبان حاکمیت افغانستان را بهدست آورند، وعده سرمایهگذاری در این کشور را داده بود. از همین رو طالبان که چین را نزدیکترین متحد خود عنوان میکنند، امیدوارند تعامل با این کشور بتواند تحریمهای غربی و قطع شدن کمکهای آنان را جبران کند. طالبان که سالهاست صاحب دفتری در دوحه هستند، همچنین روابط خوبی با قطر دارند و به احتمال زیاد بزودی با پاکستان با شروطی درباره امنیت مرزها، به توافق خواهند رسید.
حاکمان جدید افغانستان با توجه به این روابط، میتوانند بدون حضور در سازمان ملل و بدون به رسمیت شناخته شدن از سوی مجامع جهانی، بدون هیچ مشکلی به راه خود ادامه دهند. بویژه که با حمایت پکن و مسکو، دو عضو صاحب حق وتوی شورای امنیت، خود را دربرابر هر گونه قطعنامهای در این نهاد بینالمللی مصون میبینند، البته باید پذیرفت که طالبان دیگر آن گروه تندرو سابق نیستند. آنها در همین مدت کوتاهی که حاکمیت را در دست داشتهاند، ثابت کردهاند که از قدرت بالای سازماندهی برخوردار هستند و قابلیت انعطافپذیری یک حکومت را دارند. ضمن اینکه در یک سال اخیر با چند اقدام قابل توجه نشان دادند از مهارت دیپلماتیک نیز بخوبی بهرهمند هستند. آنها نخست کودتای دیپلماتیکی علیه دولت اشرف غنی به راه انداختند و اجازه ندادند کابل در مذاکرات دوحه که آنها و امریکا در آن حضور داشتند، شرکت کند، سپس در جریان همین مذاکرات با دولت دونالد ترامپ به توافقهای مهمی دست یافتند و بر اساس همین توافق کابل را مجبور کردند 5 هزار زندانی آنان را آزاد کند و از همین توافق توانستند بر سرعت خود برای ساقط کردن کابل بیفزایند.
سرعت عمل آنها در حاکم شدن بر افغانستان نیز باعث شده، احتمال ظهور مقاومتهای بزرگی علیه آنان، مشابه مقاومت اتحاد شمال در دهه 1990 کاهش قابل توجهی یابد. طالبان حتی اگر بخواهند میتوانند از کسانی که با غربیها همکاری کردهاند، انتقام بگیرند و غرب نیز در قبال آن نخواهد توانست کاری کند. از همین رو اظهارنظرات غربیها در مورد حقوق بشر و صلح کاملاً پوچ و بی حاصل بهنظر میرسد، البته به لحاظ فنی، امریکا در توافقهایی که در دوره دونالد ترامپ با طالبان به دست آورد، توانسته است تضمینهایی را بهصورت کتبی از طالبان دریافت کند که بر اساس آنها، اگر طالبان بخواهند از کسانی که در 20 سال گذشته با امریکا و کلاً غرب همکاری کردهاند، انتقام گیرند یا به خانوادههای آنان آسیبی برسانند، واشنگتن این حق قانونی را خواهد داشت که طالبان را مجازات کند، اما طالبان بخوبی میدانند که نه امریکا و نه هیچ کس دیگری در جهان دیگر علاقه و تمایلی به وارد مباحثه و نبرد شدن با طالبان، آن هم پس از 20 سال جنگ بیامان فرسایشی و البته بیحاصل نخواهد داشت. طالبان همچنین این اطمینان را دارد که تا زمانی که اقداماتش پیامدی برای غرب نداشته باشد، امریکا و متحدانش با خوشحالی افغانستان را به سرنوشت خود، خوب یا بد خواهند سپرد.
منبع: Foreign Policy
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه