روایتی از انقلاب و سال‌های جنگ تحمیلی

گروه فرهنگی: «اشک آخر» روایتی از حوادث جنگ تحمیلی است، البته «سیدهاشم حسینی» در این نوشته‌اش همان‌قدر که به جنگ عراق علیه کشورمان پرداخته سراغ واقعه پیروزی انقلاب اسلامی هم رفته است. ماجرای کتاب از سال 63 و با وقایع جنگ شروع شده و با موضوع جنگ هم تمام می‌شود.‌ ماجرای «اشک آخر» درباره اشکان، پسر جوانی است که تازه از جبهه بازگشته و حالا مجروح در بستر افتاده. در مقابل با شخصیت دیگری روبه‌رو می‌شویم که او هم از جمله قهرمان‌های اصلی کتاب است، مردی که قرار شده خبر زخمی شدن اشکان را به خانواده‌اش بدهد. بخش دشوار کار آنجاست که اشکان تنها فرزند خانواده‌اش هست، او هم در واقع فرزند یک انقلابی است که در حوادث پیش از وقوع انقلاب بر اثر شکنجه‌های ساواک شهید شده. اما نکته عجیب ماجرا اینکه اشکان که آن زمان سنی نداشته به اجبار در خانواده‌ای وابسته به ساواک بزرگ می‌شود در اصل فرزند خوانده آنهاست که البته خودش هنوز آن را نمی‌داند. با این حال آنچه اشکان را به جبهه می‌کشاند دوستی‌اش با همان فردی است که قرار شده حالا خبر زخمی شدن او را به گوش نزدیکانش برساند. «اشک آخر» در 9 فصل پیش روی مخاطبان قرار گرفته، اشک اول، اشک دوم و... در آخر هم اشک آخر که عنوان خود کتاب است. سیدهاشم حسینی اشک آخر را با روایتی تأثیرگذار نوشته و برخلاف عنوان کتاب در آن خبری از داستانی مملو از اشک نیست. در بخشی از کتاب آمده:«نیاز به مقدمه چینی نبود. آقای اقبالی، سال 58 به شما گفتم که روزی باید حقیقت را به اشکان بگوییم. باید به اشکان بگوییم که پدرش بر اثر شکنجه عوامل ساواک شهید شده. باید به او بگوییم که شما به عیادت پدرش رفته بودید و با شما حرف زده بود. گفتم که باید در فرصتی مناسب، حال و روز پدرش را در سال 42 و برروی تخت بیمارستان، برایش شرح دهید و...»