عوامل پیروزی در جنگ نابرابر
ناصر ایمانی
فعال سیاسی اصولگرا
ما در شرایطی جنگ را پشت سر گذاشتیم که بشدت از سوی کشورهای خارجی برای تأمین اقلام و تسلیحات مورد نیازمان در دفاع مقدس در تحریم بودیم. تا آنجا که میشود گفت هیچ کدام از لوازم و ادواتی که در دفاع نیاز بود، به کشور نرسید و از سوی هیچ یک از کشورها رسماً تأمین نشد. در مقابل تمام کشورهای توسعه یافته آن سالها به دشمن ما یعنی رژیم بعث تحت ریاست صدام انواع و اقسام تجهیزات و اطلاعات مورد نیاز و حتی سلاحهای ممنوعه را میفروختند. در واقع یک جنگ کاملاً به معنای مطلق کلمه نابرابر در آن 8 سال اتفاق افتاد. این در حالی بود که ما از نظر منابع مالی هم بشدت محدود بودیم. هم برای فروش نفت و هم برای انتقال آن. ولی در مقابل کشورهای مرتجع عربی در تأمین منابع مالی جنگ از رژیم صدام حمایت میکردند بنابراین عراق هم منابع مالی متعدد داشت و هم انواع و اقسام سلاح و اطلاعات که ایران کاملاً از آنها محروم بود.با همه این محدودیتها جامعه ایران در سالهای دفاع مقدس ویژگیهای سیاسی و اجتماعی داشت که ایستادگی در پشت خاکریزهای جبهه جنگ و پیروزی یافتن در جنگ تحمیل شده را ممکن میکرد. در اشاره به آن دوران به باورم میتوانیم به سه ویژگی و عامل عمده اشاره کنیم. عواملی که هر کدام نقش مؤثری در دفاع جانانه مردم ایران در آن 8 سال داشت.
عامل اول رهبری امام خمینی(ره ) بود. رهبری ایشان هم یک رهبری کاملاً هوشمندانه سیاسی بود و هم یک رهبری کاریزماتیک مطلق و هم یک رهبری دینی مذهبی بود. این جمله که من عرض میکنم شاید به معنای دقیق کلمه بتواند فضای آن دوره را ترسیم کند؛ در عملیاتهای مختلف فرماندهان عملیات به رزمندگان وعده میدادند که اگر این عملیات انجام شود آنها را به دیدار حضرت امام خواهند برد؛ فقط دیدار و با همین عشق رزمندگان میرفتند و جان خودشان را فدا میکردند. امام یک رهبری مطلق کاریزماتیک داشت، رهبری بسیار هوشمندانه و با محبت بسیار شدیدی که در قلوب همه مردم و بالاخص رزمندگان داشت. بنابر این اگر این رهبری وجود نداشت در دوران هشت ساله قطعاً ما نمیتوانستیم به این موفقیتهایی که در جنگ رسیدیم، دست پیدا کنیم. فرمان امام برای شکستن حصر آبادان کافی بود که حصر آبادان شکسته شود.عامل دوم مؤثر، محتوای آموزشهای دینی ما بود. یعنی نقش دین و آموزههای اسلام در دفاع مقدس نقش بسیار پررنگی بود. بنابر این رزمندگان با اعتقاد به اینکه دارند وظیفه شرعی خودشان را انجام میدهند مانند امام حسین (ع) به جنگ میرفتند و شهید میشدند. اگر آموزههای دینی نبود و انگیزههای دیگر بود مثل انگیزههای حتی ملی شاید این موفقیتها تا این حد حاصل نمیشد. بنابر این نقش دین و آموزههای تشیع در این دفاع 8 ساله بسیار مؤثر بود. تمام رزمندگان با سربند یاحسین و یا زهرا به جبههها میرفتند، آرزوی شهادت میکردند و شهید میشدند. آرزوی شهادت امری است که صرفاً در آموزههای اسلامی وجود دارد.عامل سوم، فضای سیاسی و اجتماعی آن زمان بود. میشود گفت هیچ فاصلهای بین مردم و مسئولان به معنای اعم وجود نداشت یعنی اعتماد عمومی در بالاترین سطح ممکن نسبت به هر کشور دیگری در دنیا بود. مردم اعتقاد داشتند که مجموعه دولتمردان آنها را درک میکنند و با تمام توان خودشان و بدون هیچ گونه چشم داشت دنیوی برای کشور و اسلام و دفاع مقدس زحمت میکشند. مسئولان از طبقه و جنس مردم بودند و با آنها نشست و برخاست داشتند. فساد به معنای رایجی که در چندین سال گذشته بوده، وجود نداشت و اعتماد عمومی مردم که یک سرمایه بزرگ اجتماعی است در بالاترین حد خودش وجود داشت.این سه عامل به اعتقاد بنده عوامل اصلی بودند که سبب شدند ایران بتواند این جنگ نابرابر را بخوبی اداره کند و حتی وجبی از خاکش را از دست ندهد. علاوه بر اینکه سازمان ملل متحد رژیم بعث عراق را به عنوان متجاوز معرفی کرد که این به معنای پیروزی در این جنگ نابرابر بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه