دفاع مقدس؛ تبلور یک مشارکت ملی
حسین مظفر
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
با گذشت بیش از 3 دهه از پایان دوره دفاع مقدس در کشور ما روز به روز ضرورت احیای برخی از ارزشها و آموختههای آن دوران بیش از پیش احساس میشود. اصلاً اغراق نیست اگر بگوییم که ما امروز در حسرت برخی از داشتههای دوران دفاع مقدس خود هستیم. اینکه چرا بخش قابل توجهی از آموختهها و ارزشهای بنیادین دفاع مقدس در طول زمان نتوانست سیالیت لازم را در امور جاری کشور پیدا کند، سؤالی است که جای بحث و اندیشه فراوان دارد. در باب این موضوع میتوان به مسائل و زوایای متعددی اشاره کرد اما حتماً و ضرورتاً یکی از مهمترین دلایل اینکه ما امروز در حسرت برخی داشتهها و ارزشهای اساسی دوران دفاع مقدس هستیم، دفاع بد، تفسیر سطحی و بازتولید غلط این مقولات است.
از این حیث کشور ما دچار چند مشکل شد؛ اول از همه انحصاری شدن فرهنگ و دستاوردهای دفاع مقدس بود. یکی از مهمترین مشخصهها و خصیصههای دوران دفاع مقدس، امکان مشارکتپذیری بالای جامعه در آن بود. به این معنا که اولاً مشارکت در آن رویداد که در نوع خود یک رویداد بسیار طولانی و فرسایشی هم بود محدود به روش و شیوه خاصی نبود. بارها دیده بودیم که چطور زنان خانهدار در آن دوران با محصولات خانگی خود سعی بر حمایت از جبههها دارند. مردان بسیاری را میشناختیم که اگر به هر دلیلی توان رفتن به جبهه نداشتند تلاش میکردند از راههای دیگر برای مشارکت در این حرکت ملی ایفای نقش کنند. این یعنی آنکه احساس مسئولیت در قبال آن امر مهم به انتخاب و امکان خود شهروندان واگذاشته بود و کسی بابت کم و زیاد بودن سهمش در این کار مورد نکوهش نبود. این یک روش هوشمندانه برای همافزایی توان ملی جهت پشتیبانی از جبهههای نبرد بود.
ثانیاً آن مشارکت مجاهدانه محدود و منحصر به دیدگاه، جریان فکری و حتی دین خاصی هم نبود. به یاد داشته باشیم که این خصیصه مربوط به شرایط و دورانی میشد که جامعه ایران در تب رویدادهای سریع و بزرگ سیاسی قرار داشت و تازه یکی از مهمترین انقلابهای قرن را پشت سر گذاشته بود. در آن وضعیت خصوصاً در قشر جوانان که استخوانبندی اصلی ستونهای نبرد را تشکیل میدادند، دیدگاهها و مسائل سیاسی و تنوع آن بسیار شایع بود. اما وقتی بحث جبهه و دفاع مطرح بود و همین جوانان در خط مقدم به صف میشدند دیگر آن تکثر سیاسی جای خودش را به یک وحدت عمومی میداد. این نکته بسیار مهم دیگری در ایجاد اتحاد ملی برای حضور قویتر و مستمرتر در جبهههای جنگ تحمیلی بود.
اما مسأله سوم که موضوع بسیار مهمی هم بود به غیردولتی شدن و یا غیرحکومتی شدن کامل دفاع مقدس بر میگشت. قطعاً در هر نظام سیاسی، جنگیدن و دفاع کردن از کیان کشور یک اقدامی است که ماهیتی کاملاً حاکمیتی دارد. البته در دوران دفاع مقدس هم نسبت بین جامعه و حاکمیت نسبتی بسیار نزدیک و با میزان اعتماد به مراتب بالاتر از امروز بود. با وجود این هوشیاری نظام و حضرت امام(ره) در آن دوره این بود که دفاع مقدس را تبدیل به یک امر حکومتی و اقدامی وابسته به نظام سیاسی نکرد و خصوصاً در ساحت ارزشهای آن رویداد و جلب مشارکت و همدلی مردم، این زمینه را به وجود آورد که دفاع مقدس اتفاقی باشد که اگر یک پایه آن به تصمیمات حاکمیت بستگی دارد، پایه دیگرش روی اعتماد و مشارکت عمومی بنا شده باشد.
سه خصیصه یاد شده بالا در مجموع خصلتهای ملی و میهنی دفاع مقدس را در کنار وجوه دینی آن بشدت تقویت کردند. یعنی باعث شدند تمامی کشور چه از نظر اجتماعی، چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اجتماعی امر مهم دفاع در برابر تجاوز عراق را وظیفه، سرنوشت و ماهیت خود بدانند. آنچه که امروز باعث شده تا ما در برخی موارد حسرت آموختهها، داشتهها و موقعیتهای دوران دفاع مقدس را بخوریم این است که در دفاع، تفسیر و بازتولید مفاهیم مربوط به دفاع مقدس به این خصیصهها چندان توجه داشتیم. متأسفانه در این حوزه بعد از پایان دفاع مقدس و به مرور، هم مبتلا به سیاستزدگی شدهایم و هم اینکه ناخواسته در بسیاری از شئون مسأله دفاع مقدس را به سیطره نگاههای دولتی کشاندیم و این به طور طبیعی از تصویر اصلی دفاع مقدس که مبتنی بر مردمی بودن آن میباشد، کاسته است.
ضرورتی که امروز در قبال احیای ارزشهای دوران دفاع مقدس و بازشناسی آن خصوصاً برای نسلهای جوان با آن مواجه هستیم به همین موضوع بر میگردد. احیای آن ارزشها نیازمند احیای تصویر مشارکتجویانه و بدون قضاوتی است که از تمامی مردم در دوران دفاع مقدس وجود داشت. تصویری که در آن کیان کشور متعلق به همه مردم فارغ از تفاوتهای آنها میشد و ارزشگذاری مجاهدتهای آنها به بزرگ و کوچک بودن کمکهایشان بستگی نداشت. در آن تصویر آرمانی هر کسی میتواند یک قهرمان برای ارزشهای ملی و دینی کشورش باشد و موضوعات ظاهری عامل قضاوت این ویژگی مهم نبودند. در شرایط امروز اگر ما احساس میکنیم که نیازمند احیای ارزشها و آموختههای دفاع مقدس هستیم باید به زیربنای این ارزشها یعنی همین نگاهی که به آن اشاره شد، توجه کنیم.
هر چند در تمام سه دهه گذشته زحمات بسیار زیادی برای احیای ارزشهای دفاع مقدس کشیده شده اما باید بپذیریم که در این تلاشها بیشتر درگیر صورت و شکل ماجرا بودیم و از اهمیت ابعاد زیرساختی فرهنگی و اجتماعی که دفاع مقدس محصول آن بوده بعضاً غافل شدهایم. نمایش پیروزی در یک عملیات یا رشادت سربازان ما در جبههها، روایت نوآوریهای جوانان ما در آن برهه پر از فشار و کاستی و اشاره به خلوص نیت کم تکرار عمومی در آن برهه تاریخی اقدامات بسیار نیکو و پسندیدهای است اما در کنار آن حتماً واجب است این نکته نیز تبیین شود که چه شرایط و عواملی باعث ایجاد آن پدیدهها و رفتارهای مثبت جمعی و فردی شده بود؟ نشان دادن و احیای آن زمینههای پنهان و نیمه پنهان و کشف مجدد آنهاست که میتواند بخشی از گمشده امروز جامعه ایران را به ما برگرداند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
با گذشت بیش از 3 دهه از پایان دوره دفاع مقدس در کشور ما روز به روز ضرورت احیای برخی از ارزشها و آموختههای آن دوران بیش از پیش احساس میشود. اصلاً اغراق نیست اگر بگوییم که ما امروز در حسرت برخی از داشتههای دوران دفاع مقدس خود هستیم. اینکه چرا بخش قابل توجهی از آموختهها و ارزشهای بنیادین دفاع مقدس در طول زمان نتوانست سیالیت لازم را در امور جاری کشور پیدا کند، سؤالی است که جای بحث و اندیشه فراوان دارد. در باب این موضوع میتوان به مسائل و زوایای متعددی اشاره کرد اما حتماً و ضرورتاً یکی از مهمترین دلایل اینکه ما امروز در حسرت برخی داشتهها و ارزشهای اساسی دوران دفاع مقدس هستیم، دفاع بد، تفسیر سطحی و بازتولید غلط این مقولات است.
از این حیث کشور ما دچار چند مشکل شد؛ اول از همه انحصاری شدن فرهنگ و دستاوردهای دفاع مقدس بود. یکی از مهمترین مشخصهها و خصیصههای دوران دفاع مقدس، امکان مشارکتپذیری بالای جامعه در آن بود. به این معنا که اولاً مشارکت در آن رویداد که در نوع خود یک رویداد بسیار طولانی و فرسایشی هم بود محدود به روش و شیوه خاصی نبود. بارها دیده بودیم که چطور زنان خانهدار در آن دوران با محصولات خانگی خود سعی بر حمایت از جبههها دارند. مردان بسیاری را میشناختیم که اگر به هر دلیلی توان رفتن به جبهه نداشتند تلاش میکردند از راههای دیگر برای مشارکت در این حرکت ملی ایفای نقش کنند. این یعنی آنکه احساس مسئولیت در قبال آن امر مهم به انتخاب و امکان خود شهروندان واگذاشته بود و کسی بابت کم و زیاد بودن سهمش در این کار مورد نکوهش نبود. این یک روش هوشمندانه برای همافزایی توان ملی جهت پشتیبانی از جبهههای نبرد بود.
ثانیاً آن مشارکت مجاهدانه محدود و منحصر به دیدگاه، جریان فکری و حتی دین خاصی هم نبود. به یاد داشته باشیم که این خصیصه مربوط به شرایط و دورانی میشد که جامعه ایران در تب رویدادهای سریع و بزرگ سیاسی قرار داشت و تازه یکی از مهمترین انقلابهای قرن را پشت سر گذاشته بود. در آن وضعیت خصوصاً در قشر جوانان که استخوانبندی اصلی ستونهای نبرد را تشکیل میدادند، دیدگاهها و مسائل سیاسی و تنوع آن بسیار شایع بود. اما وقتی بحث جبهه و دفاع مطرح بود و همین جوانان در خط مقدم به صف میشدند دیگر آن تکثر سیاسی جای خودش را به یک وحدت عمومی میداد. این نکته بسیار مهم دیگری در ایجاد اتحاد ملی برای حضور قویتر و مستمرتر در جبهههای جنگ تحمیلی بود.
اما مسأله سوم که موضوع بسیار مهمی هم بود به غیردولتی شدن و یا غیرحکومتی شدن کامل دفاع مقدس بر میگشت. قطعاً در هر نظام سیاسی، جنگیدن و دفاع کردن از کیان کشور یک اقدامی است که ماهیتی کاملاً حاکمیتی دارد. البته در دوران دفاع مقدس هم نسبت بین جامعه و حاکمیت نسبتی بسیار نزدیک و با میزان اعتماد به مراتب بالاتر از امروز بود. با وجود این هوشیاری نظام و حضرت امام(ره) در آن دوره این بود که دفاع مقدس را تبدیل به یک امر حکومتی و اقدامی وابسته به نظام سیاسی نکرد و خصوصاً در ساحت ارزشهای آن رویداد و جلب مشارکت و همدلی مردم، این زمینه را به وجود آورد که دفاع مقدس اتفاقی باشد که اگر یک پایه آن به تصمیمات حاکمیت بستگی دارد، پایه دیگرش روی اعتماد و مشارکت عمومی بنا شده باشد.
سه خصیصه یاد شده بالا در مجموع خصلتهای ملی و میهنی دفاع مقدس را در کنار وجوه دینی آن بشدت تقویت کردند. یعنی باعث شدند تمامی کشور چه از نظر اجتماعی، چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اجتماعی امر مهم دفاع در برابر تجاوز عراق را وظیفه، سرنوشت و ماهیت خود بدانند. آنچه که امروز باعث شده تا ما در برخی موارد حسرت آموختهها، داشتهها و موقعیتهای دوران دفاع مقدس را بخوریم این است که در دفاع، تفسیر و بازتولید مفاهیم مربوط به دفاع مقدس به این خصیصهها چندان توجه داشتیم. متأسفانه در این حوزه بعد از پایان دفاع مقدس و به مرور، هم مبتلا به سیاستزدگی شدهایم و هم اینکه ناخواسته در بسیاری از شئون مسأله دفاع مقدس را به سیطره نگاههای دولتی کشاندیم و این به طور طبیعی از تصویر اصلی دفاع مقدس که مبتنی بر مردمی بودن آن میباشد، کاسته است.
ضرورتی که امروز در قبال احیای ارزشهای دوران دفاع مقدس و بازشناسی آن خصوصاً برای نسلهای جوان با آن مواجه هستیم به همین موضوع بر میگردد. احیای آن ارزشها نیازمند احیای تصویر مشارکتجویانه و بدون قضاوتی است که از تمامی مردم در دوران دفاع مقدس وجود داشت. تصویری که در آن کیان کشور متعلق به همه مردم فارغ از تفاوتهای آنها میشد و ارزشگذاری مجاهدتهای آنها به بزرگ و کوچک بودن کمکهایشان بستگی نداشت. در آن تصویر آرمانی هر کسی میتواند یک قهرمان برای ارزشهای ملی و دینی کشورش باشد و موضوعات ظاهری عامل قضاوت این ویژگی مهم نبودند. در شرایط امروز اگر ما احساس میکنیم که نیازمند احیای ارزشها و آموختههای دفاع مقدس هستیم باید به زیربنای این ارزشها یعنی همین نگاهی که به آن اشاره شد، توجه کنیم.
هر چند در تمام سه دهه گذشته زحمات بسیار زیادی برای احیای ارزشهای دفاع مقدس کشیده شده اما باید بپذیریم که در این تلاشها بیشتر درگیر صورت و شکل ماجرا بودیم و از اهمیت ابعاد زیرساختی فرهنگی و اجتماعی که دفاع مقدس محصول آن بوده بعضاً غافل شدهایم. نمایش پیروزی در یک عملیات یا رشادت سربازان ما در جبههها، روایت نوآوریهای جوانان ما در آن برهه پر از فشار و کاستی و اشاره به خلوص نیت کم تکرار عمومی در آن برهه تاریخی اقدامات بسیار نیکو و پسندیدهای است اما در کنار آن حتماً واجب است این نکته نیز تبیین شود که چه شرایط و عواملی باعث ایجاد آن پدیدهها و رفتارهای مثبت جمعی و فردی شده بود؟ نشان دادن و احیای آن زمینههای پنهان و نیمه پنهان و کشف مجدد آنهاست که میتواند بخشی از گمشده امروز جامعه ایران را به ما برگرداند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه