نگاهی گذرا به نمایش «داستان باغ وحش» به کارگردانی مهدی پاشایی
فاصلهها و روایتها
رضا وطنخواه
خبرنگار
چند روز پیش فرصتی دست داد تا بعد از مدتها به تماشای نمایشی بنشینم که دلم سخت لک زده بود برای سالنهای تئاتر و خوشحالم که این شروع با دیدن اثر خوبی همراه شد. نمایش «داستان باغ وحش» را که این روزها در سالن قشقایی تئاترشهر روی صحنه است، مهدی پاشایی کارگردانی کرده و مهدی زمین پرداز، بهار نوحیان و خود مهدی پاشایی در آن ایفای نقش کردهاند و داستان رویارویی مردی است از طبقه نسبتاً مرفه با شخصی که زندگیاش بر روال معمول جامعه نیست. جدال سرخوشانه آنها به تراژدی میانجامد. این نمایشنامه تک پردهای دو کاراکتر به نامهای جری و پیتر دارد و چالشهایی بین این دو که هر کدام از طبقه اجتماعی و اقتصادی متفاوتی هستند در یک پارک رخ میدهد. این نمایش تاکنون به شیوههای مختلفی اجرا شده و حتی شخصیتهای نمایش جنسیتهای متفاوتی داشتهاند و پاشایی هم آنطور که خودش میگوید میخواسته شخصیت جری را با یک بازیگر زن کار کند و تمرینها را هم به این شکل شروع کرده اما در نهایت به این نتیجه رسیده که نقش جری را بهصورت همزمان یک بازیگر زن و یک بازیگر مرد روی صحنه ایفا کنند طوری که انگار روح جری همزمان در دو کالبد حلول کرده است. این تفاوت اجرای پاشایی با دیگر اجراهاست و میشود گفت شیوهای است که تا امروز درباره این نمایشنامه تجربه نشده است. این انتخاب باعث شده هم هیجان اجرا برای مخاطبان بیشتر شود و هم مفاهیم انسانی مد نظر بدرستی به آنها انتقال پیدا کند. متن نمایش از آثار شاخص ادوارد آلبی است و یکی از پایههای اصلی نمایشنامه پرداختن به فاصله طبقاتی است و آنهایی که نمایش را ببینند حتماً متوجه اصرار کارگردان روی این مسأله میشوند که گاهی از حد خودش خارج میشود اما بازی اصولی و بهاندازه بازیگران مخصوصاً مهدی زمینپرداز باعث میشود این اصرارهای اجرایی و متنی کم روتوش شدهتر بهنظر برسد. در کنار اینها نقطه قوتی که شخصیتها در این نمایش دارند باعث میشود بیننده به این درک منطقی برسد که اگر چه فاصله طبقاتی این بازیگران از لحاظ اقتصادی با یکدیگر تفاوت داشته باشد اما از نظر فرهنگی تقریباً با هم در یک سطح هستند و این نکته چالش بین آنها را جذابتر میکند.
خبرنگار
چند روز پیش فرصتی دست داد تا بعد از مدتها به تماشای نمایشی بنشینم که دلم سخت لک زده بود برای سالنهای تئاتر و خوشحالم که این شروع با دیدن اثر خوبی همراه شد. نمایش «داستان باغ وحش» را که این روزها در سالن قشقایی تئاترشهر روی صحنه است، مهدی پاشایی کارگردانی کرده و مهدی زمین پرداز، بهار نوحیان و خود مهدی پاشایی در آن ایفای نقش کردهاند و داستان رویارویی مردی است از طبقه نسبتاً مرفه با شخصی که زندگیاش بر روال معمول جامعه نیست. جدال سرخوشانه آنها به تراژدی میانجامد. این نمایشنامه تک پردهای دو کاراکتر به نامهای جری و پیتر دارد و چالشهایی بین این دو که هر کدام از طبقه اجتماعی و اقتصادی متفاوتی هستند در یک پارک رخ میدهد. این نمایش تاکنون به شیوههای مختلفی اجرا شده و حتی شخصیتهای نمایش جنسیتهای متفاوتی داشتهاند و پاشایی هم آنطور که خودش میگوید میخواسته شخصیت جری را با یک بازیگر زن کار کند و تمرینها را هم به این شکل شروع کرده اما در نهایت به این نتیجه رسیده که نقش جری را بهصورت همزمان یک بازیگر زن و یک بازیگر مرد روی صحنه ایفا کنند طوری که انگار روح جری همزمان در دو کالبد حلول کرده است. این تفاوت اجرای پاشایی با دیگر اجراهاست و میشود گفت شیوهای است که تا امروز درباره این نمایشنامه تجربه نشده است. این انتخاب باعث شده هم هیجان اجرا برای مخاطبان بیشتر شود و هم مفاهیم انسانی مد نظر بدرستی به آنها انتقال پیدا کند. متن نمایش از آثار شاخص ادوارد آلبی است و یکی از پایههای اصلی نمایشنامه پرداختن به فاصله طبقاتی است و آنهایی که نمایش را ببینند حتماً متوجه اصرار کارگردان روی این مسأله میشوند که گاهی از حد خودش خارج میشود اما بازی اصولی و بهاندازه بازیگران مخصوصاً مهدی زمینپرداز باعث میشود این اصرارهای اجرایی و متنی کم روتوش شدهتر بهنظر برسد. در کنار اینها نقطه قوتی که شخصیتها در این نمایش دارند باعث میشود بیننده به این درک منطقی برسد که اگر چه فاصله طبقاتی این بازیگران از لحاظ اقتصادی با یکدیگر تفاوت داشته باشد اما از نظر فرهنگی تقریباً با هم در یک سطح هستند و این نکته چالش بین آنها را جذابتر میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه